موضوع: نتیجه تحقیقات از اکبرهاشمی بهرمانی
متن سند:
گیرنده: تیمسار ریاست ساواک اداره کل سوم تاریخ:۱۸/۱۲/۱۳۴۳
فرستنده: ساواک استان مرکز شماره:۲۶۹۰۵/۲۰ الف
موضوع: نتیجه تحقیقات از اکبرهاشمی بهرمانی
در بازجوئی که از اکبر هاشمی بهرمانی مورخه ۱۵/۱۲/۱۳۴۳به عمل آمد اقرار به نکاتی نموده ذیلاً به استحضار میرساند.
۱- در منزل مشکینی با حضور دو نفر به نامهای ابراهیم امینی و حاج آقا مهدی تصمیم گرفتند به خانواده زندانیان کمک نمانید.
۲- در جلسات متعدد دیگر که در قم تشکیل شده و به منظور کمک به خانواده زندانیان بوده شرکت نموده است.
۳- آقای بهشتی اصفهانی مبلغ ۷۰۰ تومان به وی داده که به خانواده زندانیان بدهد و اضافه نموده که کمکهای دیگری هم وسیله خود آقای بهشتی از طرف آیتالله میلانی شده است.
۴- در مورد هیئتهای مؤتلفه اسلامی اظهار نموده در اوایل مبارزات اعلامیههائی دیده میشد که این امضاء را داشت. (منظور امضاء هیئتهای مؤتلفه اسلامی)
۵- اعتراف نموده در یکی از روزهای اواخر ماه رمضان در مسجد شاه طهران با مهدی بهادران برخورد کردم. مشارالیه اظهار نمود در این چند روزه عدهای از رفقای بازاری من را به اتهام شرکت در ترور منصور گرفتهاند. اینها افراد ارزنده و لایقی هستند و دولت ممکن است همه آنها را تلف کند و پیداست که سکوت علماء و روحانیون در مقابل چنین رفتاری علاوه بر این که ممکن است عده زیادی از مسلمانان را تلف کند باعث خواهد شد که قشر متدین که در این مدت از روحانیت پیروی کرده ۱ ...
توضیحات سند:
١- سندی که ملاحظه میکنید در پرونده هیئتهای مؤتلفه یافت شده است و در خصوص مشارکت آیتالله بهشتی در این گروه در پرونده ایشان هیچ ردپایی یافت نشده است و تفصیل آن در پرونده حجتالاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی نیز منتشر شده است. رجوع کنید به کتاب هاشمی رفسنجانی دوران مبارزه، جلد اول و دوم. دکتر بهشتی در این خصوص چنین میگوید: «در سال ۱۳۴۳ که تهران بودم و سخت مشغول این برنامههای گوناگون مسلمانهای هامبورگ به مناسبت مسجد هامبورگ که بنیانگذارش روحانیت بود که به دست مرحوم آیتالله بروجردی بنیان گذارده شده بود، فشار آورده بودند به مراجع که چون مرحوم محققی آمده بودند به ایران باید یک نفر روحانی به آنجا برود این فشارها متوجه آیتالله میلانی و آیتالله خوانساری شده بود و آیتالله حائری و آیتالله میلانی به بنده اصرار کردند که باید بروید به آنجا. آقایان دیگر هم اصرار میکردند، از طرفی دیگر چون شاخه نظامی هیئتهای مؤتلفه تصویب کرده بودند که منصور را اعدام کنند. بعد از اعدام انقلابی منصور پرونده دنبال شد و اسم بنده هم در آن پرونده بود. دوستان فکر میکردند که به یک صورتی من را از ایران خارج کنند و در خارج مشغول فعالیتهایی باشم. وقتی این دعوت پیش آمد به نظر دوستان رسید که این کار خوبی است و زمینه خوبی است که بروید و آنجا مشغول فعالیت بشوید. البته خود من ترجیح میدادم که در ایران بمانم، میگفتم هر مشکلی پیش بیاید اشکالی ندارد ولی در جمع دوستان میپذیرفتند که بروم خارج بهتر است. روزنامه قدس شماره مسلسل ۴۳۸ تاریخ ۱۸/۴/۱۳۶۸ در صفحه ۵۰۵ کتاب هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، جلد اول در توضیح این مطلب و در بازجویی دیگری از آقای هاشمی چنین آمده است: ج: در حدود یک هفته قبل -روز جمعه یا پنج شنبه هفته قبل - آقای بهشتی رئیس سابق دبیرستان دین و دانش قم، که اکنون در تهران هستند، در قم مبلغ هفت هزار ریال به من دادند و گفتند از طرف آقای میلانی است که سه هزار ریال آن را به خانواده آقای مهدی ربانی و دو هزار ریال آن را خانواده احمد دانشور شیرازی و دو هزار ریال دیگر را به مادر سید کاظم قریشی برسانم و من هم رساندم. وی در خصوص علت این که آقای بهشتی پول به وی داده چنین بازجوئی پس داده: ... علت این که ایشان به من پول دادند آن بود که اطمینان داشتند که میرسانم. تاریخ این بازجویی ۱۴/۱۲/۱۳۴۳ذکر شده است. همچنین در صفحات ۵۴۸ و ۵۵۰ نیز پیرامون این موضوع اشاره شده است.
منبع:
کتاب
شهید آیتالله دکتر سید محمد حسینی بهشتی صفحه 30