تاریخ سند: 6 مهر 1348
موضوع: جلسه هفتگی عده ای از روحانیون
متن سند:
رونوشت گزارش خبر شماره 15696 /20 ه 3 ـ 6 /7 /48 ـ منبع 724
در تاریخ 1 /7 /48 جلسه ای با شرکت شیخ حسین لنکرانی شیخ جعفر
شجونی ـ سید مجتبی صالحی ـ سید مرتضی صالحی ـ مجیدی خراسانی ـ و
محمد سعیدی و پسر محمدرضا سعیدی در منزل حسین کاشانی تشکیل گردید
ابتدا جعفر شجونی درباره در خبر حکم اعدام تیمور بختیار1 در جراید صحبت
نمود سپس در مورد
کنفرانس رباط بین
حاضرین بحث و لنکرانی
اضافه نمود حقایق در مورد
چگونگی این کنفرانس بعدا
روشن خواهد شد بعد با
توجه به اظهارات شاهنشاه
آریامهر در کنفرانس رباط
اظهار داشت پدر سوخته
تعداد مسلمین جهان را
هفتصد میلیون گفته در
صورتی که تعداد مسلمین
هفتصدوپنجاه میلیون نفر
است.
نظریه منبع: نظری ندارد
توضیح منبع : محمد سعیدی
بجای پدرش محمدرضا سعیدی که به مشهد مسافرت نموده در این جلسه
شرکت نموده بود.
نظریه رهبر عملیات ـ رهبر عملیات نظری ندارد.
نظریه 20 ه 3 ـ 20 ه 3 نظری ندارد.
رونوشت برابر اصل است ـ اصل در پرونده 161512 بایگانی است.
58301 در
پرونده شیخ حسین لنکرانی بایگانی شود.
8 /7 /48
توضیحات سند:
1ـ تیمور بختیار در سال 1293
ه ش در یکی از ایلات بختیاری
چشم به جهان گشود، پدرش
فتحعلی بختیار از خوانین بزرگ
بختیاری و نیای بزرگ او
جعفرقلی خان بختیاری بود.
بختیار تحصیلات خود را تا
سیکل در اصفهان گذراند و
سپس همراه با شاپور بختیار
برای ادامه تحصیل به بیروت
رفت.
پس از پایان تحصیلات
مقدماتی یکسال دوره مهندسی
دید و سپس برای تحصیل در
مدرسه نظامی سن سیر به
فرانسه رفت.
دو سال بعد این
مدرسه را با درجه ستوان دومی
ترک کرد و به ایران بازگشت و
در هنگ حمله جمشیدآباد تهران
مشغول بکار شد.
تیمور بختیار
بعد از مدت کوتاهی برای ادامه
خدمت به زاهدان منتقل شد و
مقارن جنگ جهانی دوم وی به
اصفهان منتقل و سپس در سال
1321 با درجه سروانی به
تهران بازگشت.
در سال 1325
به فرماندهی هنگ سوار حمله
رسید.
در دوران جنگ جهانی
دوم و حوادث مربوط به فرقه
آذربایجان از جمله افرادی بود
که علیه تجزیه طلبی فرقه مبارزه
کرد و داوطلبانه برای
سازماندهی نیروهای پارتیزانی
ضد حکومت آذربایجان و
کردستان به منطقه خمسه زنجان
که زیر نفوذ برادران ذوالفقاری
بود اعزام شد.
تیمور به خاطر
اقداماتش به درجه سرهنگی و
اخذ نشان نایل شد.
سپس برای
ادامه تحصیل به دانشگاه جنگ
رفت و در سال 1329 با احراز
شاگرد اولی و کسب نشان درجه
اول دانش به سمت رئیس ستاد
لشکر گارد شاهنشاهی تحت
فرماندهی حسین منوچهری
(بهرام آریانا) مشغول کار شد.
به دنبال غائله ابوالقاسم خان
بختیاری عموی تیمور بختیار ـ
که از خوانین بانفوذ ایلات بود و
در سال 1321 تیپ اعزامی را
خلع سلاح کرد و هر از گاهی علیه
حکومت می آشوبید ـ دکتر
محمد مصدق، نخست وزیر
وقت، سرهنگ بختیار را مأمور
سرکوب غائله عمویش
ابوالقاسم خان کرد.
وی
مأموریت خود را با موفقیت به
انجام رسانید و به فرماندهی
یکی از تیپهای تهران رسید.
ولی با تصمیم دکتر مصدق، مبنی
بر انحلال لشکر گارد به انجام
تغییراتی در پادگانها، سرهنگ
بختیار، به فرماندهی تیپ زرهی
کرمانشاه منصوب شد.
در
جریان کودتای 28 مرداد سال
32 تیپ زرهی کرمانشاه به
فرماندهی بختیار عازم تهران
شد.
در تاریخ 5 /10 /1332 به
عنوان فرماندار نظامی تهران
انتخاب شد و از تاریخ سوم
مهرماه 1335، به عنوان معاون
نخست وزیر و رئیس سازمان
اطلاعات و امنیت کشور،
فعالیت کرد.
در سال 1328 به
درجه سپهبدی رسید و سرانجام
در تاریخ اول فروردین 1340،
از کار برکنار و در اول مهرماه
1340، بازنشسته شد و در ششم
بهمن ماه سال 1340، ایران را
ترک کرد.
بختیار پس از ترک ایران
اقداماتی را علیه شاه آغاز کرد.
به همین جهت در سال 46 به
خارج از کشور رفت و مدتی در
سوئیس، سپس با حمل سلاح در
لبنان دستگیر، با تلاش محافل
بین المللی آزاد و راهی عراق
شد.
در عراق تشکیلات وسیعی
تدارک دید و با حزب توده،
همکاری خود را آغاز کرد.
ولی
با نفوذ ساواک در حزب توده و
اطرافیان بختیار، وی در یک
برنامه ریزی از پیش تعیین شده،
در سال 1349 به قتل رسید.
(کتاب تیمور بختیار به روایت
اسناد ساواک، 3 جلد، مرکز
بررسی اسناد تاریخی وزارت
اطلاعات، تهران)
منبع:
کتاب
شیخ حسین لنکرانی به روایت اسناد ساواک صفحه 209