تاریخ سند: 18 خرداد 1345
بازجویی از آقای علی قدوسی
متن سند:
جلسه دوم و سوم
تاریخ:18 /3 /1345
بازجویی از آقای علی قدوسی
س - با احراز هویت شما توضیح بفرمائید مکاتباتی که در هیجده ماهه با هر یک از مراجع در داخل و خارج از کشور داشتهاید با ذکر اسم و شهرت و نشانی هریک از مراجع و تاریخ ارسال نامه و علت مکاتبه مفصلاً مرقوم فرمائید.
ج – مکاتبهای در تاریخ فوق یعنی از این تاریخ تا ۱۸ ماه قبل شده باشد به نحو روشن در خاطر ندارم جز آنکه نامههای استفتاء از حضرت آقای میلانی(1) و بعضاً احوالپرسی و نقل بعضی حوادث قم یکی الی دو ماه در نظرم هست و یک نامه هم در تابستان گذشته به عنوان استفتاء از نهاوند به حضرت آیتالله گلپایگانی(2) نوشتهام و آنچه به نحو روشن در خاطر دارم این است که خدمت حضرت آقای خمینی هیچگونه مکاتبهای نداشتهام. علی قدوسی
س - موارد استفتاء و حوادثی که در نامههای مراجع مرقوم فرمودهاید تا آنجا که حافظه یاری میکند ذیلاً مرقوم فرمائید.
ج - چون موارد استفتا مکررات نمیتوانم مشروحاً متذکر شوم یعنی احتیاج به وقت خیلی بیشتری دارد و اما آنچه یادم هست در نامه غیر استفتا که حضرت آقای میلانی نوشتهام جریان وضع اختلافی بود که بین آقای شریعتمداری(3) و آقای خمینی در مورد دارالتبلیغ اتفاق افتاده بود. علی قدوسی
س - توضیح فرمائید جلساتی که سرکار در آن شرکت مینمودید به چه علت و منظوری تعطیل گردید.
ج - چنانچه در ضمن جوابهای جلسه اول عوض شد اصولاً اغلب افراد خصوصاً شخص بنده این جلسه را قابل تعقیب برای منظور اصلی ما که همان اصلاح مواد درسی و محدودیت وضع فعلی روحانیت بود کافی ندیدیم و روی همین جهت دنبال بهانهای برای تعطیلی میگردیدم تا آنکه قبل از تابستان گذشته که آقای ربانی و هاشمی دستگیر شد بعد از آن دیگر شرکت نکردیم.
س - آقایان ربانی شیرازی و هاشمی رفسنجانی در تشکیل این جلسات چه نقشی داشتند که پس از دستگیری آنان جلسات تعطیل گردید.
ج - گرفتن آقایان فقط بهانه خوبی بود و الا جز آنچه در سوالات قبلی جواب داده شد نداشتند. علی قدوسی
س - مبنای آشنائی و روابط خود را با هر یک از آقایانی که در جلسات متشکله شرکت مینمودند با ذکر مسئولیت هر یک در آن جلسات به طور تفصیل مرقوم فرمائید.
ج - مبنای آشنائی با همه آقایان همان بودن سالهای متمادی در حوزه و همشاگردی بود و مسئولیت هر یک ذکر شده آقای ربانی گاهی رئیس حوزه و بنده و آقای امینی مسئول اطلاعات و آقای منتظری صندوقدار و گاهی آقای حائری رئیس بود این جهت به حسب رأی تعیین و تغییر میکرد. علی قدوسی
س - مرامنامه در چه تاریخ و به وسیله چه کسانی قرائت گردید و یا مورد تصویب حاضرین قرار گرفت.
ج - هم مرامنامه و هم اساسنامه در همان جلسات دوم و سوم بود قرائت گردید و شخص خاصی مسئول قرائت نبود هرکس مثلاً دم دستتر بود قرائت میکرد و مثل اینکه یادم است مثلاً یک مقدار از اساسنامه توسط آقای مصباح و یک مقدار در جلسات بعد توسط آقای ربانی قرائت شد و اساسنامه چناچه در اجوبه سابقه گفته شد به هیچ وجه مورد تصویب واقع نشد و یادم نیست که حتی مرامنامه هم تصویب شده باشد. علی قدوسی
س - اصل اساسنامه را چه کسی نوشته بود به زعم سرکار از آن جمع چه کسی میتوانست چنین طرز تفکری داشته باشد. چه کسانی مدافع اساسنامه بودند و در مقابل ایرادات سایرین جوابگو میشدند تکثیرکننده آن چه کسی بوده است.
ج - اطلاع از اینکه اساسنامه را چه کسی نوشته بود ندارم ولی بین آقایان اعم از آقای ربانی و هم آقای منتظری از فضلاء معروف حوزه هستند و اما این نحو تفکر دارند یا خیر خیلی برای بنده روشن نیست و اما دفاع از اساسنامه و جوابگوی ایرادات سائرین منحصر به شخص خاص نبوده بلکه اصلاً اگر کسی مختصر اطلاعی از کیفیت بحث و گفتگوهای دستهجمعی محافلی روحانی داشته باشد زود میتواند باور کند که وضع این جلسات آن هم با گذشت زمان ممتد و بیایمانی شخص به اصل این بحثها بهترین دلیل است که انسان نتواند جزئیات را در خاطر نگه دارد و تکثیرکننده روی حساب خط مشاهده شده باید یا شخص آقای مصباح باشد یا او یکی از تکثیرکنندگان باشد. علی قدوسی
س - تصمیمات متخذه در جلسات در دفتری ثبت میشد یا خیر و اصولاً تدوین میگردید؟ در صورت مثبت به اطلاع کدام یک از مراجع روحانی میرسید. رابط جمعیت یا شرکتکنندگان در جلسات با مراجع چه کسی بود.
ج - تصمیمات روشن و قاطعی اخذ نمیشد تا آنکه در جائی ضبط شود و یا آنکه به مراجع عرضه شود جز آنکه در مورد اصلاح وضع حوزه این حرف بود که باید به آقایان فشار آورده وضع حوزه را از این بیبند و باری درآورند و رابطی بین جمعیت یعنی افراد شرکتکننده با بعضی یا همه مراجع وجود نداشت. علی قدوسی
س - نام جلسات متشکله چه بود و با توجه به مرامنامه و اساسنامه قرائت شده، نام جمعیتی را در مرامنامه و اساسنامه برای آن تدوین گردیده است ذکر فرمائید.
ج - جلسات نام معینی نداشت و نامی هم تا آخرین جلسه معین نشد. علی قدوسی
س - در مقابل حق عضویتی که از طرف اعضاء شرکتکننده در جلسات پرداخت میشد برگ رسید نیز صادر میگردید یا خیر؟
ج - خیر فقط یاداشت میکرد یعنی آقای منتظری یادداشت میکرد و برگ رسید داده نمیشد. علی قدوسی
س - سرکار پس از انتخاب به ریاست سازمان اطلاعات و ارتباطات چه اقداماتی برای پیش برد مقاصد مندرج در اساسنامه به عمل آوردید و آیا گزارشاتی از نحوه کار و پیشرفت آن به اطلاع شرکتکنندگان در جلسات رساندید یا خیر؟ نظر سایر اعضاء در مورد اقدامات شما چه بود و چه مدت شما رئیس سازمان اطلاعات و ارتباطات بودید؟
ج - صحبتی از رئیس و مرئوس در مورد بنده نبود بلکه بنده و آقای امینی با هم برای قسمت اطلاعات با حذف کلمه ارتباطات معین شدیم و در طول این مدت هم هیچ کاری که مربوط به این جهت باشد و یا گزارشی انجام نگرفت و اصولاً در همان بحثهای طولانی یکی این بود که مثلاً اطلاعات چه کاری میتواند انجام دهد و آقای امینی چون علاقمند بود که روزنامه مجانی برایش تهیه شود میگفت پس از این بودجه روزنامه بخرید تا بخوانیم ولی این کار هم عملی نشد. علی قدوسی
س - نتیجه بحث طولانی به کجا انجامید و بالاخره نحوه کار سازمان اطلاعات به چه نحو عنوان گردید. تصمیمات مذکور را مرقوم فرمائید.
ج - نتیجه همین بحثها بود که کمکم همه افراد را مؤمن کرد که این اساسنامه از حدود کار و وظیفه شخص روحانی آن هم شخصی که نسبتاً با فضلی و یک سلسله کارهای علمی برای خود معین کرده باشد. بیرون بوده و ادامه جلسات فقط ابطال وقت است و از نحوه کار قسمت اطلاعات جز همان یک اسم بیمسمی اثری در خارج مشهود نگشت و تصمیم اخذ نشد. علی قدوسی
س - بر طبق مندرجات اساسنامه شورای مؤسسان چه وظیفهای دارد و چه اشخاصی جزو شورای مذکور بودند.
ج - وظیفه شورای مؤسسان را چون اساسنامه را جز یک استماع سطحی بیشتر مورد مطالعه واقع نشده نمیدانم و هیچ فردی هم اسم جزء شوری قرار نگرفت یعنی اصلاً شوری عملی نشد. علی قدوسی
س - بار دیگر هدف و منظور از تشکیل جلسات را مرقوم و شرایط عضویت در آن را تعیین فرمائید.
ج - آنچه بنده را وادار کرد که در این جلسه شرکت کنم همان بود که خیال میکردم میتواند برای آرزوی دیرینه که بنده داشتم و رنجی که از بیبند و باری حوزه میبردم نتیجه خوبی بدهد و اما هدف جمعیت چنانچه خود آنها بیان میکردند یک سلسله اقدامات عمومی به منظور معرفی و تبلیغ بهتر دین مقدس اسلام بود و عضویت ظاهراً شرائطی جز معروفیت به فضل و صحت عمل در حوزه نداشت. على قدوسی
س - در کدام جلسه جنابعالی جهت مسئول سازمان اطلاعات و ارتباطات این جمعیت انتخاب شدید و چطور شد که جنابعالی را برای این پست تعیین کردند.
ج - تاریخ انتخاب اینجانب را به نحو صحیح در خاطر ندارم و چون این کار با اخذ رأی مخفی انجام شد علتی برای آن نمیتوانم ذکر کنم جز آنکه بنده از اشخاصی بودم و زیاد برای اصلاح وضع حوزه اصرار داشتم و اصلاح حوزه هم احتیاج به توجه بیشتر به وضع افراد داشت تا بتوان اشخاص صالح و به درد بخور را از غیر صالح جدا کرد لذا حدس میزنم به خاطر این جهت بنده مسئول این قسمت یعنی اطلاعات با حذف کلمه ارتباطات شدم. علی قدوسی
س - در چه موقع و زمانی به شما ابلاغ کردند که جنابعالی مسئول سازمان اطلاعات و ارتباطات این جمعیت هستید.
ج - در همان جلسه که رأی اخذ شد بنده به این سمت یعنی مسئول اطلاعات فقط شناخته شدم و به نحو دقیق تاریخ آن را در خاطر ندارم شاید پس از گذشت ۵ الی ۷ جلسه مثلاً بعد از شرکت اینجانب بود. علی قدوسی
س - چه شخصی از حاضرین به شما ابلاغ کرد که شما چنین مسئولیتی دارید
ج - رئیس اعلام کرد و چون یادم نیست که این کار در کدام جلسه بود نمیتوانم بگویم زمانی بود که آقای ربانی رئیس بوده یا آقای حائری ولی میدانم در آن موقع که خیلی موقت آقای امینی رئیس بودهاند این کار واقع نشد. علی قدوسی
س - هرگونه فعالیتی که به نفع آیتالله خمینی دارید به طور مشروح بیان نمائید.
ج - کارهایی که بنده به نفع حضرت آیتالله خمینی انجام دادهام عبارتند
1- چون در نهاوند یک عده مقلد ایشان دارد گاهی در منبر فتوای ایشان را نقل کردهام البته بنده واعظ رسمی نیستم ولی چون در مسجدی که سابقاً مرحوم پدرم در آنجا نماز میخواند در تابستانها که نهاوند میروم نماز میخوانم و جلسه تفسیری در هفته یک شب دارم و رسمم از سالهای خیلی قبل این بوده که قبل از شروع تفسیر فتوای همه مراجعی که در نهاوند مقلد دارند مثل حضرت آقای حکیم(4) – خوانساری(5) - گلپایگانی بیان میکنم لذا به نحو خیلی مختصر اگر در مورد فتوای ایشان با دیگر مخالفت داشته باشم به آن فتوی اشاره میکنم. ۲- در سالهای اخیر از طرف فضلاء و اساتید حوزه اعلامیه و یا نامههای به دولت برای خلاصی ایشان با اظهار تأثر از حبس و تبعید ایشان نوشته میشد و این نامه و اعلامیه را بعضاً بنده امضاء میکردم ولی مشروحاً نمیتوانم بیان کنم که چند نامه و یا چند اعلامیه بوده . على قدوسی
س - حاملین تهیه نامهها و اعلامیههائی که جنابعالی فوقاً اشاره نمودید چه کسانی میباشند مشخصات آنان را به طور کامل بیان نمائید.
ج - اعلامیهها را نوعاً پس از تنظیم در مدرسه فیضیه به بنده ارائه میدادند و در همان جا امضاء میشد و بعضاً پس از انتشار آن بنده امضاء خود را در آنجا میدیدم بدون اینکه نسخه اصلی را دیده و یا امضاء کرده باشم. علی قدوسی
س - چه شخص یا اشخاصی اعلامیهها را جهت امضاء به شما ارائه میدادند آنان را معرفی کنید.
ج - نوعاً طلبههای جوان در مدرسه یا در حجره آنها را گذاشته بودند و با نام ما را صدا میزدند که برویم امضاء کنیم که البته اگر شخص آنها را ببینم میشناسم ولی به هیچ وجه سابقه با آنها نداشته و نامشان را نمیدانم. علی قدوسی
س - از محل چاپ این اعلامیهها چه اطلاعاتی دارید.
ج - هچگونه اطلاعی در این مورد ندارم. علی قدوسی
س - اظهارات خود را به چه نحو گواهی مینمائید.
ج – به خط خودم نوشته و امضاء میکنم. علی قدوسی
س - آقای علی قدوسی ممکن است درخواست کنم تاریخ شرکت خود را در اولین جلسهای که با حضور برخی از آقایان فضلا و مدرسین حوزه علمیه قم تشکیل میگردید با ذکر اسامی شرکتکنندگان و معرفی فردی که شما را به جلسه دعوت نموده بود مرقوم فرمائید.
ج - تاریخ قطعی آن را در خاطر ندارم ولی چنانچه در سئوالات قبلی جواب داده شده از این که تاریخ قطعی تعطیل جلسات اواخر سال ۱۳۴۴ یعنی در حدود بهمن و اسفند ۱۳۴۳ یا مثلاً فروردین ۴۴ بود و مدت شرکت نیز یک سال (به استثنای ۴ ماه) تعطیل بود قهراً تاریخ شرکت باید یک سال قبل از تعطیل با این حساب منظور شود و اسامی شرکتکنندگان در خصوص شب اول را نیز در نظر ندارم ولی اسامی شرکتکنندگان در این جلسه به نحو کلی عبارت از آقایان حسینعلی منتظری، آقای عبدالرحیم ربانی، آقای احمد آذری، آقای علیاکبر هاشمی، آقای محمدتقی مصباح، آقای مهدی حائری، آقای ابراهیم امینی و آقای علی مشکین و علی قدوسی است - آقای ربانی نیز بنده را با این جلسه راهنمایی کرد. علی قدوسی
س - آقای ربانی شیرازی هدف و منظور از تشکیل جلسات را چگونه توجیه نمودند و سرکار پس از شرکت در جلسات اولیه انگیزه و هدف شرکتکنندگان و نظر آنان را درباره ادامه این جلسات و چگونگی فعالیت چه تشخیص دادید؟
ج - از اواخر زمان مرحوم آیتالله العظمی آقای بروجردی(6) جلساتی از فضلاء حوزه به منظور اصلاح امور حوزه خصوصاً وضع برنامههای درسی و تدریس و تجدید لباس تشکیل میشد که متأسفانه در حالی که نتایج آنها معظمله رسیده و قولهائی هم داده بودند که اقدام فرمایند فوت ناگهانی ایشان این کار را مانع شد و پس از فوت ایشان هم این جلسات تشکیل شد ولی چون خیلی زود اغلب افراد مطمئن شدند که نتیجه نخواهد داد مأیوس شده و جلسات تعطیل شد یک روز آقای ربانی به بنده گفتند که ما جلسهای داریم که به منظور شما (اصلاح حوزه) کمک میکند و با راهنمائی ایشان شرکت کردم و پس از شرکت آنچه برای بنده دست آمد این بود که هدف آقایان یک نحو اقدامات کلی به منظور ترویج صحیح احکام اسلام و به عبارت اخرى بهتر شناختن و شناساندن اسلام در تمام حوزهها و شهرها منجمله از آن اقدامات طبع و نشر کتب و مطالب مفید و اعزام مبلغهای با فضل و تقوی برای تبلیغ احکام اسلام و این جلسات ظاهرش آن نحو نشان میداد که برای همیشه ادامه خواهد داشت و روزهای اول یعنی در جلسات اولیه صحبتی هم از اساسنامه نبود و از همان شب اول معلوم شد که آقایان نفری ۵ تومان ماهانه به دست آقای منتظری میدادند که در اولین فرصت به طبع و نشر کتب، اقدام شد که متأسفانه عملی نشد. علی قدوسی
س - اساسنامه پس از چند جلسه شرکت در جلسات به سرکار ارائه گردید. نویسنده آن چه کسی یا کسانی بودند. در این اساسنامه هدف و منظور جمعیت به چه نحوی توصیف گردیده بود. نویسنده یا نویسندگان برای نوشتن آن از کدام احزاب دستجات، سیاسی یا مذهبی یا افراد الهام گرفته بودند. قبل از شرکت شما در جلسه اولیه چند جلسه توسط سایر آقایان تشکیل شده بود.
ج - تاریخ صحیح آن را در نظر ندارم ولی گمان میکنم که در جلسات ۴ و ۵ بود نویسنده و تنظیمکننده آن را نمیدانم. علی قدوسی
ج - کیست و چون اساسنامه راحتی یکدفعه مطالعه نکردهام خصوصیات و اهداف مدون در آن را در خاطر ندارم و افرادی که در نوشتن آن دخیل بوده و یا احزابی که نوید شده از آنها الهام گرفته باشد نمیشناسم و تحقیقاً نیز نمیدانم و چند جلسه قبل از شرکت بنده تشکیل شده بود ولی گمانم آنست که مدت تشکیل قبل از بنده نیز طولانی نبوده. علی قدوسی
س - چه کسی اساسنامه را به جلسه آورد و ارائه نمود و چه کسی یا کسانی در جلسات متشکله آن را قرائت نمودند. چند نسخه از آن تهیه شده بود. نسخههای تهیه شده به خط چه کسی بود.
ج – یک شب که به عادت معهوده در جلسه شرکت کردم اتفاقاً دیرتر از موقع معین رسیدم وقتی وارد شدم کاغذی در دست آقایان بود که یک مقدار از آن را آقای ربانی و گویا یک مقدار آقای مصباح و به همین نحو هر کس که نزدیکتر به آقایان بود قرائت میکرد و آن شب اولین باری بود که این جریان اتفاق افتاده مورد مخالفت شدید بلکه مسخره افراد واقع شد و روی همین مسخره و مخالفت قرار شد نسخی از او تهیه شود که آقایان مطالعه کنند و در یکی از جلسات بعد که باز صحبت از اساسنامه بود باز نقل جلسه گذشته همگی معتقد بودند که اصلاً اساسنامه از مسیر جمعیت بیرون بوده و این عده نمیتوانند با این اساسنامه کار و تشریک مساعی کنند و اما چند نسخه از آن تهیه شد تحقیقاً نمیدانم ولی میدانم که به تعداد افراد شرکتکننده تهیه نشد و از آنجا که این نسخه به خط آقای مصباح شبیه است تکثیرکننده ایشان یا اقلاً ایشان یکی از تکثیر کنندههاست. علی قدوسی
س - نام جمعیتی که اساسنامه برابر آن تدوین شده بود چه بود؟
ج - نام معینی نداشت. علی قدوسی
س - در اساسنامه مورد بحث اشاره به مرامنامه جمعیت نیز شده است. مرامنامه را چه کسی به جلسه آورد و قرائت کرد. از آن چند نسخه تهیه شده بود و به خط چه کسی بود. آیا سرکار آن را در جلسات قرائت نمودهاید یا خیر. در صورت مثبت مفاد آن را ذیلاً مرقوم فرمائید.
ج - آیا در اساسنامه اشاره به مرامنامه نیز شده است یا خیر چیزی در خاطر ندارم و یادم نیست مرامنامه را چه کسی به جلسه آورد و قرائت شد و چند نسخه داشت فقط آنچه از مرامنامه در خاطر دارم که الان هم ذاکر نیستم که آیا از دیدن آن یا از قرائت آن در خاطره و حافظهام باقی مانده است اینکه ۷ ماده داشت و یکی از مواد آن حفظ قانون اساسی یا سعی در تثبیت ارکان آن. علی قدوسی
س – به خاطر دارید مرامنامه جمعیت نزد چه کسی باقی ماند؟ و اصولاً در چند جلسه بحث در اطراف مواد آن خاتمه پذیرفت؟
ج - در خاطر ندارم که مرامنامه نزد چه کسی باقی ماند و حتی یک جلسه هم یاد دارم که در اطراف آن بحث شده باشد. علی قدوسی
س - به نظر سرکار از آقایانی که در جلسات شرکت مینمودند معلومات و قدرت فکری چه کسی یا کسانی مستعد نوشتن چنین اساسنامه و مرامنامهای میتواند باشد. با تمرکز فکری بیشتری این سوال را پاسخ دهید.
ج - اتفاقاً با هیچ یک از آقایان شرکتکننده در جلسه بنده معاشرت زیاد نداشته و حتی در بحثهای فقه و اصولی مربوط به برنامههای معمولی حوزه نیز با آقایان به اصطلاح هم بحث نبودهام و قهراً نمیتوانم حدس بزنم که قدرت فکری چه اشخاصی مستعد نوشتن این اساسنامه است و آنچه از فضل آقایان مثل آقای منتظری یا آقای ربانی و مشکینی در فقه و اصول در حوزه معروفست نمیتواند این جهت را روشن کند. علی قدوسی
س - با توجه به نکاتی که در اساسنامه قید شده است مسئولیت و شغل و میزان فعالیت هر یک از افراد شرکتکننده در جلسات را با ذکر نحوه انتخاب آنان مشروحاً مرقوم فرمائید.
ج - اصل اساسنامه از آنجائی که با مخالفت شدید بلکه مسخره اغلب افراد منجمله خودم مواجه گردید قهراً توجهی به سازمانهای مذکور در اساسنامه نمیشد و برای این کار فعالیتی نیز وجود نداشت ولی آنچه در خاطر دارم که آیا به عنوان آزمایش یا جهت گروهی بود اینکه افراد زیر به سمتهای مشروحه با رأی به احتمال قوی مخفی تعیین میشدند.
۱- علی قدوسی و ابراهیم امینی قسمت اطلاعات
۲- حسینعلی منتظری صندوق در اختیار ایشان بود البته از همان شب اول ورود بنده ماهی پنج تومان به ایشان داده میشد که با این حساب باید گفت ایشان قبل از ارائه اساسنامه در جلسه این سمت را داشت.
٣- برای نظم جلسات رئیس تعیین میشد که پس از مدتی که درست به خاطر ندارم عوض میشد و در مدتی که جلسات تشکیل میگردید آقایان ربانی شیرازی و حائری تهرانی و گویا یک بار هم آقای امینی رئیس جلسه شدند و مسئولیت سایر آقایان را به خاطر ندارم. علی قدوسی
س - در زمینه تحقق بخشیدن به آرمانهای جمعیت و اجرای هدفهای مندرج در مرامنامه جنابعالی چه اقداماتی به عمل آوردید؟
ج – به لحاظ بیایمانی افراد شرکتکننده در جلسات به مفاد اساسنامه و مرامنامه قهراً هیچگونه اقدام از طرف اینجانب برای پیش برد مقاصد جمعیت به عمل نیامده است و اصولاً بنده اطلاع ندارم که وظایف محوله به طور صریح چیست. فقط آقای امینی اصرار داشت که از بودجه جمعآوری شده روزنامههای مختلف خریداری شود و بنده و ایشان مطالعه کنیم و نکات لازمی که در روزنامه دیده شود به استحضار اعضای جمعیت برسانیم و حتی این کار هم عملی نشد. علی قدوسی
س - صراحتاً هرگونه اظهارنظری در مورد مفاد اساسنامه و مرامنامه از طرف خود و سایر افراد شرکتکننده در جلسات متشکله ابراز میگردید بیان فرمائید.
ج - جزئیات امر به خاطرم نمانده ولی آنچه خیلی روشن و واضح در نظر دارم اینست که از همان دقایق اول قرائت اساسنامه جداً با مخالفت بلکه تمسخر اغلب افراد و اظهار این جهت که مفاد اساسنامه از حدود کار و فعالیت و غرض ما بیرون است مواجه میشد. علی قدوسی
س - موافقین اساسنامه و مخالفین آن را ذیلاً احضار نمائید و توجه داشته باشید که چنانچه اکثریت حاضرین در جلسه با مفاد مرامنامه و اساسنامه مخالف بودند اصولاً انتخابی صورت نمیگرفت و قبول مسئولیت از ناحیه سرکار و آقایان منتظری و ربانی شیرازی و حائری تهرانی و ابراهیم امینی نمونه بارزی از موافقت اکثریت با اجرای مفاد اساسنامه و مرامنامه بوده است و حرف ادعای اینکه با مخالفت جدی و تمسخر اغلب افراد مواجه میشد چندان قابل قبول به نظر نمیرسد.
ج - اولاً آقای حسینعلی منتظری چنانچه تذکر داده شد از بدو ورود اینجانب پول را جمعآوری میکرد و بلکه از همان شب اول هم آقای ربانی شیراز رئیس جلسه بود و با این حساب انتخاب این دو قبل از قرائت اساسنامه بوده و نمیتواند دلیل بر این باشد که آقایان مفاد اساسنامه را قبول کرده و این استمرار را به عهده گرفتهاند و اما انتخاب خود بنده چون درست در خاطر ندارم که پس از دو سه جلسهای بود که اساسنامه قرائت شد یا آنکه از همان شب اول قرائت به عنوان آزمایش معین گردید
قهراً این هم دلیل بر قبول اکثریت مفاد اساسنامه نمیباشد خصوصاً که این کار در همان جلسات اولیه اتفاق افتاد و اگر مفاد اساسنامه مورد قبول واقع شده بود علىالقاعده بایستی در جلسه دیگری دوباره با اخذ رأی مخفی این سمت به عهده بنده یا غیر محول شده باشد و حال اینکه اینکار عملی نشد. علی قدوسی
س - این امکان وجود دارد که در قبل از شرکت شما در جلسات همین افراد فعالیتهای در زمینه مفاد اساسنامه داشتهاند و بر طبق آن آقایان ربانی شیرازی، منتظری به سمتهای انتخاب شده بودند، سرکار از موضوع بیاطلاع میباشید و برعکس تصور سرکار عقیده دارم مساله انتخابات با رأی مخفی معمولاً پس از بحث و تبادلنظر کامل در اطراف مفاد اساسنامه و مرامنامه و قبول کلیه اعضاء شرکتکننده در جلسات صورت گرفته و در صورتی که این موافقت جلب نمیشد هرگز انتخابی صورت نمیگرفت.
ج - اگر چه این امکان به نحو عام وجود دارد ولی این فعالیتها بر مفاد این اساسنامه بوده و رفقای شرکتکننده همه از او اطلاع داشتهاند به نظر بعید میرسد زیرا اگر این نحو بود اقلاً یک یا دو نفر از آقایان در اولین شب قرائت اساسنامه باید اشارهای به این کار کرده باشند و اما این نکته که قبل از تصویب و مطالعه و دقت نظر در مفاد اساسنامه تعیین افراد و مسئولیتها درست نیست برای یک جمیعت متشکل که از خصوصیات حزبی و مربوط به اساسنامه و مرامنامه اطلاع دارند همین نحو است که مرقوم فرمودهاید اما برای افرادی که اولین بار است نام اساسنامه و مرامنامه را شنیده و قطعاً مثل خود بنده خیلی فرق بین این دو نمیدهند و به عواقب و آثاری که تشکیل این جمعیتها و قبول این مسئولیتها مترتب است اطلاعی ندارند خیلی بعید به نظر نمیرسد چنانچه اغلب مواردی که آقایان روحانیون غیر وارد در این کارها خواستهاند دخالت کنند به همین صورت و نظیر آن در آمده است. علی قدوسی
س - دلیل دیگری که آقایان قبل از سرکار فعالیتهای داشتهاند ورود آقایان محمد و علی خان بیکی از جلساتی که سرکار هم حضور داشته بوده است، تصدیق خواهد نمود که دو نفر مزبور نیز از کم وکیف فعالیت این جمعیت مستحضر بودهاند. بنابراین ضمن تشریح چگونگی شرکت مشارالیهم نظر نهایی خود را نیز ابراز فرمائید.
ج- در یکی از جلساتی که بنده هم حضور داشتم آقایان محمد و علی خامنه(7) نیز شرکت نمودند و پس از سئوال از وضع آنان که آیا افرادی هستند تازه شرکت کردهاند یا خیر فردی که نامش را به خاطر ندارم گفت آقایان قبلاً هم در این جلسه شرکت میکردند و فعلاً شرکت نمیکنند و همین موضوع مؤید است که قبل از شرکت بنده از طرف این آقایان جلساتی تشکیل میشده است. علی قدوسی
س - در جلسات متشکله جنابعالی به کدام یک از افراد دیگر برای احراز مسئولیتهای مندرج در اساسنامه رأی مخفی دادهاید؟
ج - چون موضوع مربوط تقریباً به دو سال و نیم قبل است چیزی از این جریان به خاطر ندارم. علی قدوسی
س – به خاطر آورید مذاکرات انجام شده در جلسات در دفتر یا کاغذ ثبت میگردید
در صورت جلسات نزد چه کسی یا کسانی باقی میماند؟ آیا تصمیمات متخذه در جلسات وسیله آقایان در اختیار سایر افراد که مایل به شرکت در جلسات بودند میرسید یا خیر در صورت مثبت به چه نحو تصمیمات متخذه به اطلاع افراد دیگر که در جلسات شرکت نمیکردند میرسیده است.
ج- به خاطر ندارم که مطلب مورد بحث در جلسات در جائی ضبط و ثبت میشد یا خیر و اصولاً تصمیماتی که در جلسات گرفته میشد قاطع نبود و بنابراین احتمال نمیرود بلکه مسلماً در اختیار غیر از افراد شرکتکننده در جلسات این مسائل قرار نمیگرفت. علی قدوسی
س - شرایط پذیرش افراد جدید را به این جمعیت تعیین نمایید.
ج - شرایط ورود به جلسات معروفیت به فضل و صحت عمل بوده است. علی قدوسی
س - شعب این جمعیت را در شهرستانها با ذکر نمایندگان فعال آن احصاء نمایید.
ج - تعداد افراد شرکتکننده و عضو جمعیت از ۹ نفر تجاوز نکرده و به هیچ وجه و هیچ عنوان شعبه یا هر نام دیگری که بدان بگذارید در هیچ جا از موقعی که بنده شرکت کردم قطع دارم که نداشته است. علی قدوسی
س - با در نظر گرفتن اینکه سرکار یکی از رأیدهندگان بودید وظایف شورای مؤسسان را تشریح و تعیین نمائید مسئولین این شورا به عهده چه کسانی واگذار شده بود.
ج - خصوصیات اساسنامه را چون حتی یک بار هم نخواندهام به خاطر ندارم و چنانچه منظور از مؤسسان همین افراد باشد که در جلسات شرکت میکردند باشند بایست آنان را مسئول شورای مؤسسان دانست. علی قدوسی
س - برای افراد شرکتکننده در جلسات شماره رمز و اسم مستعار تعیین شده بود آیا به خاطر میآورید اسم مستعار و رمزی که برای شما تعیین شده بود چه بود؟
ج - از موقعی که بنده در جلسات شرکت داشتم قطع دارم برای من اسم مستعار و شماره رمز تعیین گردید و همچنین برای سایر افراد. علی قدوسی
س - سرکار برای عضویت در این جمعیت مراسم تحلیف بجا آوردید یا خیر در صورت مثبت در چه محلی و به چه نحوی و آیا تقاضانامه قبول عضویت در جمعیت را امضاء و به چه کسی دادید؟
ج – تا بنده در جلسات شرکت داشتم شخصاً مراسم تحلیف بجای نیاوردم و همچنین ندیدم که دیگران نیز مراسم مزبور را بجای آورند و نیز برای شرکت در جلسات و قبول عضویت در آن ورقهای یا تقاضائی ننمودم و امضا هم نکردم و قطعاً دیگران نیز به همین نحو رفتار نمودهاند. علی قدوسی
س - سازمان اطلاعات و ارتباطات و هرکار مسئول آن بودید از چند کمیته و دایره تشکیل یافته بود.
ج – بنده مسئول اطلاعات بودم با حذف کلمه ارتباطات با آقای ابراهیم امینی و از تعداد کمیته و دایره تشکیلات دیگر این سازمان بیاطلاع میباشم و صرفاً ما دو نفر برای این کار تعیین شدیم. علی قدوسی
س - برای خصوصیات و خدمات اعضاء این جمعیت با توجه به سمتی که داشتهاید چه پروندههائی تشکیل دادید و پروندههای متشکله در حال حاضر در کدام محل مضبوط است و نگهداری میشود و در زمان تصدی شما چه اطلاعاتی و به چه نحوی جمعآوری و به چه وسیله و در کدام جلسه در اختیار مسئولین جمعیت قرار گرفته است.
ج - برای اولین بار است که میشنوم میبایستی برای افراد جمعیت پرونده تشکیل دهم و خصوصیات آنان را در آنها قید نمایم بنابراین تشکیل پروندهای ندادهام و در زمان تصدی بنده و آقای امینی به هیچ وجه اطلاعی کسب نشد و در هیچ جلسهای در اختیار آقایان شرکتکننده در جلسات یا سایر افراد دیگر قرار نگرفت. علی قدوسی
س - برای مخابره پیامهای جمعیت چه وسایلی در اختیار داشتید و کدام پیامها را به شهرستانها مخابره و ارسال داشتید؟
ج - بودجه جمعیت حاکی از این است که نمیتواند وسائلی داشته باشد و بتواند به وسیله آنها پیامهائی مخابره نماید به هر حال در مدت فعالیت اینجانب هیچ پیامی به شهرستانها مخابره نشده و یا وسیله دیگران و پست ارسال نشده است و اصولاً در شهرستانها طرفی نبوده است که چنین پیامی احتیاج به صدور باشد. علی قدوسی
س - معاون سازمان اطلاعات و ارتباطات چه شخصی میباشد و مسئولین کمیتهها و دوایر تابعه و بنا به درخواست شما معین شدهاند چه کسانی میباشند.
ج – بنده و آقای امینی را به سمت اطلاعات انتخاب نمودند و از طرف ما در مدتی که جلسات تشکیل میگردید معاون یا مسئولی برای کمیتهها و دوایر انتخاب نگردید و اصولاً کمیته و دایرهای وجود نداشت. علی قدوسی
س - سرکار که عنوان میفرمائید مسئول سازمان اطلاعات بودید با آقای امینی مسئولیت مشترک داشتهاید تعیین فرمائید مسئول کمیته ارتباطات چه کسی میباشد. دفتر رمزی که با آن پیامها مخابره میشد نزد کیست. همچنین دفتر مفتاح رمز نزد چه کسی یا کسانی حفظ میگردد.
ج – بنده اذعان دارم که با آقای امینی مسئولیت مشترک سازمان اطلاعات این جمعیت را عهدهدار بودهایم و از نحوه فعالیت و مسئول کمیته ارتباطات بیاطلاع میباشم و اصولاً معتقدم که چنین کمیتهای وجود نداشته چون افرادی وجود نداشته است که بخواهند رابطی تعیین نمایند و بدیهی است چنین تشکیلاتی نمیتواند دارای دفتر رمز و دفتر مفتاح رمز باشد و دفاتر مزبور نزد ثانی نگهداری گردد. على قدوسی
س - اصولاً در جلسات متشکله گزارش کار کمیته ارتباطات چند بار و با حضور چه کسانی قرائت و بررسی گردید.
ج - چون کمیته ارتباطات وجود خارجی نداشت بنابراین گزارش هم در جلسات در مورد فعالیت آن قرائت نشد. علی قدوسی
س - طبق مندرجات اساسنامه کمیته به نام کمیته اطلاعات مدارس وجود دارد مسئول آن را تعیین و توضیح دهید در مدت تصدی چه اقداماتی انجام داده و آیا منظور از مدارس فقط مدارس دینی حوزه علمیه قم میباشد یا اطلاق عام است و شامل کلیه مدارس و دبیرستانها در قم و شهرستانها میگردد.
ج - نام کمیته اطلاعات مدارس اولین باریست که میشنوم و از نام مسئول و همچنین نحوه فعالیت آن کاملاً بیاطلاع میباشم و تحقیقاً میتوان مدعی شوم که چنین کمیتهای وجود نداشته است. در مورد مدارس نیز جهت عدم اطلاع نمیتوانم نظر را ابراز دارم. علی قدوسی
س – به طور کلی تعیین فرمائید هر کمیته چند نفر عضو دارد . اسامی آنها چیست و چگونگی فعالیت هر یک را توضیح بفرمائید.
ج - آنچه بنده اطلاع دارم فقط کمیته اطلاعات یا اطلاعات وجود داشته و مسئولیت آن به عهده اینجانب و آقای ابراهیم امینی گذارده شده بود و واقعاً خودم عاجزم از اینکه فعالیت این کمیته را بیان نمایم و با وجود اینکه قسمت اطلاعات جز اسمی بیمسمی چیز بیشتری نبوده قهراً در مورد سایر کمیتهها نیز نمیتوانم نظری ابراز کنم و مطمئناً میتوانم بگویم که چنین کمیتههائی تشکیل نشده است. علی قدوسی
س - کمیته امور مالی نیز وجود داشته و بنابر اعتراف خودتان آقای حسینعلی منتظری مسئولیت آن را عهدهدار بودهاند با این ترتیب چگونگی سازمان این کمیته و تعداد اعضاء و قدرت و امکانات آن را توصیف فرمائید.
ج - تحقیقاً میدانم که خود ایشان این آقای حسینعلی منتظری شخصاً پول افراد را که در جلسات شرکت میکردند جمعآوری و مبلغ و اسامی هر یک را در دفتری یاداشت مینمودند راجع به این دفتر خود ایشان اظهار میداشتند که پولهای شما را خودم شخصاً یادداشت مینمایم ولی دفتر مزبور را هیچگاه به جلسات نیاوردند و افراد شرکتکننده در جلسات نیز چنین توقعی نداشتند و قطعاً غیر از خودشان فرد دیگری نبوده و قرار بود این پولها مقدم بر هر کار به مصرف طبع و نشر کتب یا مقالات سودمندی برسد و در اختیار مردم قرار گیرد. علی قدوسی
س - در مدت فعالیت این جمعیت برای طبع و نشر کتب یا نشریات دیگر چه اقداماتی به عمل آمد و اصولاً پولهای جمعآوری شده به چه مصارفی رسید.
ج - در مورد طبع و نشر کتب یا نشریات دیگر هیچ اقدامی نشد و تا آخرین جلسه پولها در نزد آقای منتظری موجود بود. علی قدوسی
س - فرمودید چند جلسه مجموعاً تشکیل و در این مدت به زعم سرکار چه مبلغ جمعآوری گردید.
ج - جلسات مدت یک سال ادامه داشت و از این مدت چهار ماه آن تعطیل بود به لحاظ ایام تابستان و بقیه مدت که هشت ماه میشود و در هر ماه چهار جلسه تشکیل یافته میتوان نتیجه گرفت که در حدود سی و دو جلسه تشکیل شده است و ممکن است به لحاظ محرم و صفر نیز سه الی چهار جلسه تعطیل شده باشد و به طور قطع بین ۲۸ تا ۳۲ جلسه تشکیل یافته است و برای هر ماه مبلغ پنجاه ریال از شرکتکنندگان دریافت میشد و برخی نیز پول ایام تعطیلات و تابستان را نپرداخته بودند و بعضی کلیه ماهها را اعم از تعطیل یا غیرتعطیل پرداخت کرده بودند و با این حساب بین مبلغ دو هزار و هشتصد الی سه هزار و دویست ریال مجموعاً پول از شرکتکنندگان دریافت شده است. علی قدوسی
س - مسئولین کمیتههای مراجع - ادارات - امور شهری را معرفی و نحوه کار هر یک را توضیح دهید.
ج – کمیتههائی به نام مراجع و ادارات و امور شهری وجود خارجی نداشته است. علی قدوسی
س - وظایف دایره امور خارجه چه میباشد مسئولیت آن را چه کسی عهدهدار بود.
نحوه ارتباط مشمول و اعضاء این دایره را با کشورهای خارجی تشریح و اسامی این قبیل کشورها را بیان فرمائید.
ج - اولین باراست که نام دایره امورخارجه به گوشم میخورد و حتی اساسنامه قرائت میشد توجه به خطیب نداشتم و با این ترتیب مسئولی نداشته و بالطبع نمیتوانسته با خارج از کشور ارتباط داشته باشد و جمعیتی که مجموعاً از نه نفر تشکیل میشد قاعدتاً نمیتوانسته چنین تشکیلاتی را دارا باشد. علی قدوسی
س - دایره تحقیق آمار تاکنون چه اقداماتی نموده از چه مواردی آمارگیری کرده و گزارش خود را به چه کسانی ارائه نموده است. مسئول آن چه نامی داشته و چه مدت در این رشته فعالیت نموده است.
ج - چنین دایرهای وجود نداشته و مسئولی هم نمیتوانسته داشته باشد و واضح است که آمارگیری هم نکرده و گزارشی نیز نداده است و پول جمعیت حاکی است که با آن نمیتوان اقدام به چنین عملیاتی نمود. علی قدوسی
س - کمیته ضداطلاعات به چه منظور تشکیل یافته و چه کسی مسئول آن میباشد وظایف این کمیته چیست و تاکنون چه اقداماتی انجام داده است.
ج - معنی کلمه ضداطلاعات را بنده نمیدانم و در مدت فعالیت این جمعیت چنین کمیتهای تشکیل نیافته است و مسئول نیز برای آن تعیین نگردیده است. على قدوسی
س - مسئول دایره مخابرات چه شخصی بوده است.
ج - اصلاً مخابرهای وجود نداشته و همچنین وسیله مخابره نبوده تا برای آن مسئولی معین شود. علی قدوسی
س - رهبر این جمعیت چه کسی بوده و اصولاً به نظر سرکار چه کسی مؤسس جمعیت مورد نظر بوده است.
ج - اگر مقصود از رهبر فردی بوده که ریاست جلسات را عهدهدار بوده باید گفت گاهی آقای ربانی و گاهی آقای حائری و به احتمال ضعیف یک بار هم آقای امینی بود و اگر معنی دیگری موردنظر است چنین رهبری وجود نداشته است. علی قدوسی
س - برای فعالیت در شهرستانها و احتمالاً گسترش دامنه فعالیت جمعیت چه پیشنهاداتی از طرف اعضاء شرکتکننده در جلسات به عمل آمده و برای این موضوع چه نظریاتی ابراز شد، آیا در شهرستانها موفق به تشکیل شعبهای گردیدید یا خیر؟
ج - چون اوایل کار بود افراد شرکتکننده به فکر فعالیت و گسترش دامنه آن در شهرستانها نیفتاده بودند و در جلساتی که بنده شرکت داشتم چنین مسائلی مطرح نشد. علی قدوسی
س - سرکار که مسئول سازمان اطلاعات و ارتباطات هستید در شورای مؤسسان هم عضویت دارید یا خیر؟ در صورت مثبت چگونگی را توصیف و نقش آقایان حسینعلی منتظری و ابراهیم امینی را بیان نمائید.
ج - شورای مؤسسان معین نشده بود که چه کسانی هستند تا معلوم شود بنده جزو شورای مزبور هستم یا خیر و اگر مقصود افرادیست که در اولین جلسه شرکت داشتند باید بگویم خیر عضو یا جزو شورای مزبور نبودهام و ظاهراً آقایان منتظری و امینی نیز جزو شورای مؤسسان به معنی اول نبودهاند و به معنای دوم نیز از شرکت این دو نفر بیاطلاع میباشم. علی قدوسی
س - از افراد بیگانه به منظور پیشبرد کارهای اطلاعاتی و ارتباطی چه استفادههائی به عمل آمده است. این افراد تبعه کدام کشور میباشند. نحوه تماس و ارتباط آنان با جمعیتی که سرکار عضو آن بوده و هستید چگونه بوده است.
ج - مقصود از افراد بیگانه نمیدانم افراد تبعه کشوری دیگر میباشد یا معنی دیگری دارد و آنچه میدانم جمعیت، از این ۹ نفر متجاوز ننموده و اصل و فرع آن تغییری نیافته است و به هیچوجه در مدتی که جلسات تشکیل مییافت از دعوت و ارتباط و فعالیت آنان سخنی به میان نیامد. علی قدوسی
س - رئیس دادگاه این جمعیت چه کسی میباشد و تاکنون چه افرادی از اعضاء جمعیت مورد تعقیب قرار گرفتهاند و علت آن چه بوده و اتهامات وارد به هر یک را بیان نمایید.
ج - جمعیت دادگاهی نداشته و رئیسی برای آن فرض نشده و با این وضع فردی از اعضا جمعیت هم مورد تعقیب واقع نشده است. علی قدوسی
س - نحوه ارجاع مأموریت را به اعضاء جمعیت توصیف نمایید.
ج - تا آنجائی که من اطلاع دارم در مدت فعالیت جمعیت مأموریتی به هیچ یک از اعضاء ارجاع نگردید تا نحوه آن را ذکر نمایم. علی قدوسی
س - علت اینکه جلسات این جمعیت سری اعلام شده بود چه بوده است و با این ترتیب که جلسات سری بوده چگونه آقایان محمد و علی خامنه در یک جلسه متفقاً شرکت داشتهاند.
ج - سری بودن جلسات این جمعیت علت روشنی نداشته و زیاد بحث میشد که افراد جمعیت و اعضاء آن را زیاد کنیم و با این ترتیب جلسات آن سری نبوده است و شرکت آقایان محمد و علی خامنهای دلیلی است بر اینکه این جلسات سری نبوده است. على قدوسی
س - آقایان علی و محمد خامنهای به طوری که خود شما اظهار داشتید قبلاً هم در جلسات شرکت میکردند. آیا احتمال نمیدهید آقایان از طرف این جمعیت مأمور بودهاند تا در یک شهرستان دیگر فعالیت کنند؟
ج - شنیدم که آقایان قبلاً در جلسات شرکت مینمودهاند و احتمال نمیدهم که افراد مزبور از طرف جمعیت مأمور فعالیت در یک شهرستان دیگر شده باشند زیرا در صورتی که مأموریتی داشتند در جلسهای که آنان حضور یافته بودند و من نیز تأخیر ورود داشتم گزارش کار آنان را میبایستی میشنیدم و چنین خبری در آن جلسه شنیده نشد و اصولاً قرار بود که جمعیت اقدام به طبع و نشر کتب مفید بنماید و این وضع سری بودن آن نمیتوانست مورد پیدا کند. علی قدوسی
س - امکانات و مقدورات جمعیتی را که سرکار یکی از اعضاء مؤثر آن بودهاید توصیف کنید.
ج - امکانات و مقدورات این جمعیت خارج از مطالبی که ذکر شده به خاطرم نمانده است. علی قدوسی
س - با نفوذی که هر یک از آقایان شرکتکننده در جلسات در مولد اصلی خود دارند میبایست با استفاده از نفوذ خود اهالی محل تولد خود را تشویق و ترغیب به فعالیت نمایند. در این مورد چه توضیحی میفرمائید.
ج- در جلساتی که تشکیل میشد به هیچ وجه صحبت از اعمال نفوذ در شهرهای محل توطن آقایان شرکتکننده در بین نبود و اگر آقایان بدون اطلاع جمعیت چنین فعالیتی نموده باشند از کار جمعیت بیرون است. علی قدوسی
س - در مدتی که سرکار عهدهدار مسئولیت سازمان اطلاعات و ارتباطات بودید به کدام یک از اعضاء جمعیت اجازه ورود فعالیت در احزاب و دستجات سیاسی یا مذهبی دیگری را دادهاید اسامی آنان و عضویت جدید آنان را در احزاب و دستجات مذهبی مورد نظر بیان فرمائید.
ج - تا این ساعت اطلاع بر این موضوع نداشتم و هیچ یک از افرادی که در جلسات شرکت میکردند چنین اجازهای از من تقاضا ننمودند بلکه نوعاً هنگام ورود به جلسات به علت تأخیر که همواره داشتم افراد شرکتکننده اظهار میکردند که آقای اطلاعاتی آمده و این کلمات را به لحاظ استهزاء بیان میکردند و در این مدت به هیچ وجه از ناحیه اینجانب راجع به ورود اعضاء شرکتکننده یا قبول عضویت در دسته و جمعیتی اعم از سیاسی یا غیرسیاسی و مذهبی داده نشده است و اصولاً تقاضا هم نشده است. على قدوسی
توضیحات سند:
۱- آیتالله سید محمد هادی میلانی:
ایشان در محرم سال ۱۳۱۳ هجری قمری در نجف اشرف متولد شد وی از محضر مرحوم آخوند خراسانی، شریعت اصفهانی، میرزای نائینی و آقا ضیاء عراقی بهرهها برد و قریب ۶۰ سال در نجف اشرف، کربلای معلی و مشهد مقدس به تدریس و تربیت نفوس مستعده پرداخت و در جریان نهضت ملت مسلمان ایران در ۱۵ خرداد، خوب درخشید و نقشآفرین گشت. وی در دوران اقامت در مشهد، منشاء خدمات علمی و فرهنگی فراوان شد و بارها تاوان حمایت خویش از نهضت امام خمینی را با تحمل فشارهای روانی ساواک پرداخت آیتالله میلانی در ۲۹ رجب سال ۱۳۹۵ هجری قمری وفات نمود.
یاران امام به روایت اسناد ساواک. شهید آیتالله سعیدی. ص ۱۲
آیتالله سید محمدهادی میلانی به روایت اسناد ساواک / ۳ جلد / تهران / ۱۳۷۹
۲- حضرت آیتالله العظمی سید محمدرضا گلپایگانی: ایشان در روز دوشنبه هشتم ذیقعده سال ۱۳۱۶ هجری قمری در روستای گوگه در شش کیلومتری شهرستان گلپایگان متولد شد. پدرش مرحوم سید محمدباقر گلپایگانی از روحانیون متقی و پارسای محل به شمار میرفت. آیتالله گلپایگانی دروس مقدماتی را در زادگاه بپایان رساند. سپس در سال ۱۳۳۲ به اراک مهاجرت نمود و در درس مرحوم آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی شرکت جست. در سال ۱۳۴۰ قمری همراه با اساتیدش به قم مهاجرت و به تحصیل ادامه داد. در قم به درس مرحوم آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی و آیتالله حاج میرزا محمد حسین نائینی غروی حاضری شد. با ورود آیتالله بروجردی به قم بیش از ۷ سال محضر علمی این مرجع بزرگ را درک و کسب فیض نمود. سپس خود حوزه درسی مستقل تشکیل داده و به تدریس و تربیت طلاب همت گماشت. پس از رحلت آیتالله بروجردی رساله عملیه خویش را انتشار دادند. و با آغاز نهضت امام خمینی یکی از وفاداران و همراهان امام بودند. در سال 1356-1357 انتشار اعلامیه و موضعگیری قاطع ایشان در بیداری مردم نقش مؤثری داشت. از خدمات دیگر ایشان:
1- تأسیس دارالقرآن برای تربیت معلمان و استادان قرآن.
۲- انتشار مجلهای به نام رسالهالقرآن»
٣- تأسیس چندین مدرسه علمیه برای تربیت طلاب در قم و شهرهای دیگر.
از آیتالله گلپایگانی بیش از ۲۲ اثر علمی به جای مانده، مانند: کتاب حج ۲ جلد کتاب قضا ۲ جلد کتاب الشهادات / نظریات درس فقه آیتالله حائری / نظریات درس اصول آیتالله حائری / آیتالله گلپایگانی در ۲۴ جمادیالثانی ۱۴۱۴ قمری برابر با ۱۸ آذر ۱۳۷۲ در سن ۹۸ سالگی در قم درگذشت. نامداران راحل/ کریم جوانشیر / تبریز / ۱۳۷۵
3 - شریعتمداری، سیدکاظم:
وی در سال ۱۲۸۳ ﻫ.ش در تبریز متولد شد تحصیلاتش را در تبریز، مشهد و قم ادامه داد. در سال ۱۳۲۷ به دلیل استقبال از محمدرضا پهلوی محبوبیت خود را از دست داد و از آن زمان رابطه خود به طور پنهان با رژیم حفظ نمود، ولی بعد از پیروزی انقلاب به دلیل مشارکت در کودتای آمریکایی نوژه از سوی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از مرجعیت خلع شد و در گوشه انزوا فوت کرد. محمدرضا پهلوی آنگاه که از سوی روحانیون مبارز و مقاوم تحت فشار قرار میگرفت و اعصاب و روانش خرد میشد، چارهای جز توسل به آقای سید کاظم شریعتمداری نداشت. امیر اسدالله علم وزیر دربار شاه در اجرای فرمان شاهانه [!] با واسطهای مطمئن و مورد وثوق با شریعتمداری تماس میگرفت و از او چارهجویی میکرد گاهی نیز آنچه را که تحلیلگران دربار تصمیم میگرفتند به آقای شریعتمداری ابلاغ میشد و او را موظف به اجرای آن میکردند. موارد زیادی از اینگونه امور دیده شده است که توسط نزدیکان آگاه و وابستگان رژیم از جمله ارتشبد حسین فردوست رئیس دفتر ویژه شاه، احمد علی انصاری (پسرخاله فرح) و... در خاطراتشان ثبت و ضبط شده است و علاقهمندان میتوانند به آثار و نوشتههای این افراد مراجعه کنند.
4ـ آیتالله العظمی سید محسن حکیم: فرزند آیتالله سید مهدی حکیم در سال ۱۳۰۶ هجری قمری در نجف اشرف متولد شد. تحصیلات اولیه را در سنین هفت سالگی آغاز نمود در محضر برادرش سید محمد حکیم سطوح مقدماتی را فراگرفت. در سال ۱۳۷۶ به درس آخوند خراسانی راه یافت، سپس به درس آقا ضیاءالدین عراقی و محضر آیتالله نائینی را درک نمود. در سال ۱۳۳۸ خود حوزه درس خارج فقه و اصول را آغاز و جمعی از فضلای نجف به درسش حاضر میشدند. از آیتالله بیش از ۸ کتاب فقهی و علمی باقیمانده و در محضرش اساتید و علمای بسیاری تربیت شدند. آیتالله حکیم فعالیت سیاسی را از آغاز جوانی شروع و خود میفرمود «اگر معنی سیاست اصلاح امور مردم است و بر مبنای اصول صحیح عقلایی و رفاه حال و آسایش بندگان خدا باشد کما اینکه معنای صحیح سیاست همین است. اسلام تمامش همین است و غیر از سیاست نیست و علما غیر از این کار ندارند و اگر منظور معنی دیگری باشد اسلام از آن بیگانه است» به همین دلیل آیتالله حکیم همواره علیه توطئههای انگلیس مبارزه مینمود، و در جلوگیری از تجاوز انگلیس به عراق حکم جهاد که آیتالله سید محمد سعید حبوبی صادر نمودند، ایشان شخصاً در جبهه ناصریه حاضر شد و میفرمود در تمام مدتی که در جبهه بودم حتی یک بار هم نترسیدم».
در هنگامی که کمونیستها در دستگاه عراق رخنه نمودند، با صدور فتوای «شیوعیه کفر و الحاد» قدرت آنان را در هم شکست و از خطر سلطهی کمونیسم در عراق جلوگیری نمود. در زمان فعالیت بعثیهای عراق نیز آیتالله مبارزاتی را علیه این تشکیلات ضداسلامی آغاز نمودند و همواره مورد کینه جوئی رهبران حزب بودند. از خاندان آیتالله حکیم ۵ تن به شهادت رسید و چهار تن دیگر آیات عظام سید محمدرضا - سید کاظم - سید محمدباقر - سید عبدالعزیز از مدرسین حوزه هستند. آیتالله حکیم پس از عمری تلاش بیوقفه در راه اعتلای اسلام و مسلمین در ۲۷ ربیع الاول ۱۳۹۰ در سن ۸۴ سالگی در نجف اشرف به رحمت حق پیوست.
نامداران راحل/کریم جوانشیر / تبریز /۱۳۷۵
5 ـ آیتالله العظمی سید احمد خوانساری: فرزند حاج سید یوسف در ۱۱ محرم ۱۳۰۹ هجری قمری در خوانسار متولد شد. مقداری از ریاضیات و علوم مقدماتی را در زادگاه خود به پایان برد. سپس به اصفهان مهاجرت نمود و محضر آیات عظام و مدرسین بزرگی چون میر محمدصادق مدرس اصفهانی، آخوند ملا عبدالکریم گزی، میرزا محمدعلی تویسرکانی، را درک نمود. سپس عازم نجف اشرف شد و از محضر آیات عظام آخوند خراسانی، سید محمد کاظم یزدی، نائینی، آقا ضیاءالدین عراقی استفاده نمود سپس به ایران بازگشت و در اراک از محضر مرحوم آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی استفادههای علمی فراوانی برد. آیتالله خوانساری با مهاجرت آیتالله حائری به قم، به تقاضای ایشان در قم به اقامه جماعت و تدریس
6- آیتالله العظمی سید محمدحسین بروجردی (1380-1294 ق)
آیتالله بروجردی از سادات طباطبائی بروجرد، پدرش حاج آقا علی طباطبائی بروجردی و مادرش از نوادگان ملا محمدتقی مجلسی بود. ایشان در ماه صفر ۱۲۹۲ هجری قمری دیده به جهان گشود. مقدمات و مبادی علوم را در محضر پدر و علمای شهر آموخت. در سال ۱۳۱۰ قمری رهسپار اصفهان شد. علوم عقلی و نقلی را از محضر حضرات آیات کلباسی، سید محمدباقر دریچهای، سید محمدتقی مدرس، ملا محمد کاشانی، میرزا جهانگیرخان قشقایی آموخت.
پس از ده سال توقف در اصفهان به نجف اشرف مشرف گردید و از سال ۱۳۲۰ در نجف محضر حضرات آیات عظام آخوند خراسانی، سید محمدکاظم یزدی، شیخ الشریعه اصفهانی به کسب فیض مشغول شد و به درجهی اجتهاد نائل آمد. سپس به ایران بازگشت و در بروجرد به تدریس، تبلیغ و هدایت مردم پرداخت. در سال ۱۳۴۴ برای حج به مکه مکرمه مشرف شد. در بازگشت ۸ ماه در نجف ماند. در سال ۱۳۴۵ به ایران بازگشت و علیه کشف حجاب رضاخان به مبارزه پرداخت. دستور دستگیری ایشان صادر و مدتی در ستاد مشترک تحت نظر بوده و آنگاه به صورت تبعیدی به مشهد مقدس فرستاده شد. تا پایان گرفتن زمان تبعید به بروجرد بازگشت و همچون گذشته به تدریس و تألیف و تربیت طلاب پرداخت. در سال ۱۳۶۴ برای معالجه به تهران آمد و در بیمارستان فیروزآبادی بستری شد. جمعی از مدرسین از جمله امام خمینی از ایشان درخواست هجرت به قم را نمودند تا سرپرستی حوزه و اداره امور را به عهده گیرد.
در ۱۴ محرم ۱۳۶۴۰ به قم مهاجرت و حوزه علمیه را سرپرستی نمودند. در دوران ایشان همچون دوره مرحوم آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی حوزه بار دیگر رونق گرفت. از آیتالله بروجردی بیش از ۱۰ اثر علمی فقهی بجای مانده و دروس فقه و اصول ایشان توسط شاگردانش تحریر و تقریر گردیده است. آیتالله بروجردی در تجدید حیات حوزههای علمیه استانها و شهرها سعی بسیاری نمودند. مساجد. کتابخانهها و مراکز علمی تأسیس نمودند. و سرانجام در ۱۳ شوال ۱۳۸۰ مطابق با 10 /1 /1340 به رحمت حق پیوست. نامداران راحل / کریم جوانشیر / ۱۳۷۵
7- پیرامون زندگینامه مقام منظم رهبر رجوع شود به کتاب:
زندگینامه حضرت آیتالله سیدعلی خامنهای / تهران / مؤسسه قدیر / ۱۳۷۹
منبع:
کتاب
شهید آیتالله حاج شیخ علی قدوسی صفحه 60