تاریخ سند: 11 شهریور 1348
موضوع : مجدالدین محلاتی
متن سند:
به : 316
از : 7 ه شماره : 11031/ ه
پس از اتمام مجلس سوگواری در منزل شیخ بهاءالدین محلاتی عده ای از
طلاب با حضور شیخ بهاءالدین محلاتی و مجدالدین محلاتی پیرامون مسجد
ولی عصر صحبت نمودند شیخ بهاءالدین محلاتی اظهار داشت (من قبلاً به
مجدالدین گفته بودم که هر وقت دستگاه گفت منبر برو برود هر وقت گفت نرو
نرود تأکید کردم ولو اینکه دستگاه به او اجازه منبر بدهد باید رضایت من را
بخواهد من از اینکه
مجدالدین را سازمان امنیت
تهران خواسته و به او
گفته اند باید به تهران برود
مخالفم مگر چه کرده چه
دزدی کرده چه خورده نباید
به تهران برود مسجد هم
بسته شد بشود دیگر چه
خواهند کرد).
سپس
مجدالدین محلاتی اظهار
داشت سلطانی (سروان نادر
سلطانی رئیس اطلاعات
شهربانی) نزد من آمده و
گفته دستور است که شما
منبر نروید و هر چه زودتر به
تهران حرکت کرده و خود را
به ساواک معرفی کنید و برای مسجد هم جانشین تعیین کنید اگر هم نرفتید از این
بدتر خواهد شد باید کسی هم از موضوع مطلع نشود.
من گفتم تهران نمی روم
جانشین هم خود شما تعیین کنید) سپس مجدالدین اضافه کرد (من هیچ سراغی
از خود ندارم جز اینکه در سفر شاه از من خواستند در شاهچراغ شرکت کنم ولی
من گفتم تا فالی ها و دیگران از آن قماش هستند زمینه ای برای من نیست جای
دیگر تعیین کنید تا ملاقات کنم).
فسا یک نسخه ضمیمه پرونده مجدالدین محلاتی
شد.
در پرونده بهاءالدین محلاتی بایگانی شود.
اوانی 19 /6
منبع:
کتاب
آیتالله شیخ بهاءالدین محلاتی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 437