صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

گزارش مأمور ویژه گزارش می‌دهد از ساعت ۱۹:۳۰ روز گذشته عده‌ای از افراد مجاهدین اسلام و طرفداران کاشانی و کریمی(۱) و صفایی(2) نمایندگان مجلس در منزل مشارالیه حضور یافته

تاریخ سند: 8 مرداد 1332


گزارش مأمور ویژه گزارش می‌دهد از ساعت ۱۹:۳۰ روز گذشته عده‌ای از افراد مجاهدین اسلام و طرفداران کاشانی و کریمی(۱) و صفایی(2) نمایندگان مجلس در منزل مشارالیه حضور یافته


متن سند:

تاریخ: 8 /5 /1332
گزارش

مأمور ویژه گزارش می‌دهد از ساعت ۱۹:۳۰ روز گذشته عده‌ای از افراد مجاهدین اسلام و طرفداران کاشانی و کریمی(۱) و صفایی(2) نمایندگان مجلس در منزل مشارالیه حضور یافته پس از اداء نماز جماعت صادق بهداد اظهار داشت دولت می‌خواهد برخلاف قانون اساسی رفراندم و بدعتی برای به خطر انداختن اصول قانون اساسی از خود به یادگار بگذارد، ملت ایران مانند صدر مشروطیت حساس‌ترین و خطرناک‌ترین دقایق را طی می‌کند در مقابل تبلیغات دولت که همه‌گونه وسایل را در دسترس دارد و ذهن عموم را مشوب نموده ما جلسات خود را در این خانه که یگانه سنگر آزادی و پایگاه مبارزه با استعمار است با حضور نمایندگان حقیقی ملت تشکیل می‌دهیم و حقایق را به سمع مردم وطن‌پرست می‌رسانیم. آقایان رفراندم برخلاف قانون اساسی است(۳) بیدار باشید استقامت و فداکاری کنید. اهمال شما باعث سلب استقلال کشور و از دست رفتن دین و ناموس خواهد شد. ما با هژیر و رزم‌آرا و ساعد و قوام مبارزه کردیم، هیچ یک ادعا نمی‌کردند که مبعوث ملت می‌باشند ولی دکتر مصدق با این ادعا مملکت را در اختیار عده‌ای اجنبی‌پرست که دشمن دین و ملیت و استقلال ما هستند قرار داده و از آنها حمایت می‌کند، مردم را بیدار کنید که مراقب باشند.
سپس صفائی نماینده مجلس به منبر رفته اظهار داشت مصدق نمایندگان مخالف را منحرف و ضد ملت معرفی نموده و من که یکی از آنها می‌باشم می‌خواهم خود را تبرئه و ثابت کنم که دکتر مصدق در اشتباه است و با اشتباه خود می‌خواهد ملیت و استقلال کشور را به خطر اندازد و اضافه کرد دکتر معتقد است که نباید در مجلس کسی با ایشان مخالف باشد و حتی مجلس هم وجود نداشته و به تنهایی حکومت کند و نهضت ایرانیان را قوام به شخص خود می‌داند در صورتی که نهضتی که قوام به شخص باشد به دردخور نیست، چه، با مرگ شخص، نهضت نیز خاتمه یافته است. در این موقع عده‌ای از میان جمعیت فریاد زدند زنده و جاوید باد دکتر محمد مصدق. با فریاد این عده و دادن شعار، زدوخورد شدیدی شروع و سه نفر با چاقو مجروح که دو نفر از آنها جراحتشان خطرناک بود. یکی از مجروحین، عباس نام، بقال پامنار بود و دو نفر دیگر شناخته نشدند و از قرار، مرتکب (میثمی) از افراد حزب پان‌ایرانیست می‌باشد. شعاردهندگان را از منزل کاشانی خارج نمودند، صفائی می‌خواست به سخنانش ادامه دهد در این ضمن عده‌ای از افراد نیروی سوم(4) و پان‌ایرانیست به منزل کاشانی حمله کرده و به وسیله افراد مجمع، جلوگیری و تلفنی به کلانتری اطلاع داده پاسبان گمارده شد. بعد صفایی به صحبت خود ادامه داده اظهار داشت رفراندم یعنی مراجعه به آرای عمومی و اگر مراجعه به آرای عمومی این است که به وسیله عده‌ای چاقوکش از اظهار حقایق جلوگیری شود این دیکتاتوری است و چون فعلاً نظم جلسه مختل شده حقایق را بعداً به عرض آقایان خواهیم رساند. در این ضمن رضا صادقی به وسیله بلندگو اظهار داشت آقایان اگر از فردا شب کسی اینجا اخلال کند ما وسایل جلوگیری آماده کرده‌ایم و در صورتی که اخلالگر به قتل برسد خون ندارد. سپس نادعلی کریمی مشغول صحبت شده گفت من بسیار متأسفم که در این خانه از پشت میکروفون اعلام کنم که تمام اعمال دکتر مصدق برخلاف انتظار ما و ملت ایران می‌باشد ما امید داشتیم دولتی روی کار بیاید که ایران را از دست بیگانگان نجات دهد ولی دولت مصدق در عوض نجات ملت، به قانون اساسی و مشروطیت تجاوز می‌کند. آقایان، رفراندم جز در کشور سوئیس که در قانون اساسی آن پیش‌بینی شده در هیچ یک از کشورها عملی نمی‌شود. در قانون اساسی ایران علاوه بر اینکه اسمی از رفراندم برده نشده بعضی از مواد مخالف با رفراندم هم دارد. دکتر مصدق می‌خواهد فردا حکومت کند و در حکومت فردی همیشه احتمال اشتباه موجود است. اگر دکتر مصدق می‌خواهد بدون مجلس کار کند، مجلسی وجود ندارد که محتاج به رفراندم باشد. تخلف از قانون اساسی چرا و به جا گذاردن این بدعت به چه جهت، به علاوه احتمال موفقیت دولت در انتخابات حتمی نیست پس در آن صورت بایستی مجدداً رفراندم عملی شود و همین طور الى آخر تا خسته شده و با مخالفین به کار ادامه دهد. ما از مصدق خواهش داریم عمل آخر را در اول انجام دهد بدون اینکه از قانون اساسی تخلف و بدعتی بگذارد. من قول می‌دهم که این مخالفین ایرادی به کارهای اصلاحی ایشان نگیرند تا حال هم نگرفته‌اند. دکتر مصدق کدام کارخانه را وارد نموده که مخالفت کرده‌ایم و کدام بیمارستان را ساخته که ماکلنگ برداشته و آن را خراب نموده‌ایم و اضافه کرد نقشه انحلال مجلس از موقعی که کاشانی در بیمارستان وزارت راه بستری بوده(5) با تهیه لایحه انتخابات عملی می‌شد. بنابه توصیه کاشانی برای این که تفرقه در بین نباشد ابتدا این موضوع را در فراکسیون نهضت ملی مطرح و آقای مهندس رضوی را نزد آقای دکتر مصدق فرستادیم ولی جوابی داده نشد. در نتیجه قرار شد که چند نفر یعنی بنده، مکی، بقایی، حایری‌زاده و قنات‌آبادی طرح محرمانه‌ای تهیه نموده و به امضای پانزده نفر رسانده و به مجلس تقدیم داریم مبنی بر اینکه لایحه انتخابات برخلاف سایر لوایح دولت، قبلاً در مجلس به تصویب رسیده سپس دکتر مصدق با استفاده از اختیارات آن را به موقع اجرا بگذارد مقصود این بود که تبصره‌ای به آن لایحه اضافه کنیم تا مجلس فعلی با این لایحه منحل نشود شب همان روز که این طرح تهیه شد رادیو لندن موضوع را اطلاع داد در صورتی که ما قرار گذاشتیم این امر محرمانه باشد. پس از تحقیق، مکی اظهار داشت من چون با دکتر فاطمی رفیق صمیمی هستم فقط موضوع را به ایشان گفته‌ام من نمی‌گویم که دکتر فاطمی برای خیانت، مطلب را افشاء نموده، شاید چون وزیر امورخارجه بود از نظر سیاست مبادرت بدین عمل کرده است. ساعت ۲۳ جلسه ختم و موقع خروج، جلو درب شعارهایی بر له دولت داده شد که زدوخورد شروع گردید و به وسیله مأمورین انتظامی جلوگیری به عمل آمد.

توضیحات سند:

١- مقصود نادعلی کریمی، نماینده مجلس شورای ملی است.
۲- سید احمد صفائی نماینده مجلس شورای ملی از قزوین در دوره ۱۷ (۱۳۳۲ - ۱۳۳۱) و ۱۸ (۱۳۳۵ - ۱۳۳۲) بوده است.
٣- دلیل این تصمیم این بود که حسین مکی با اکثریت بسیار کمی به نمایندگی از مجلس در شورای نظارت بر اندوخته اسکناس انتخاب شده بود و احتمال این می‌رفت که وی پس از وقوف به انتشار مبلغ سیصد و دوازده میلیون تومان اسکناس جدید، توسط دولت، آن را برملا سازد و به همراهی سایر مخالفان دولت در این‌باره به هیاهو بپردازد. در همان زمان «علی زهری» به تحریک بقایی دولت را به ادعای این که برخی از متهمان پرونده قتل افشار طوس شکنجه شده‌اند، استیضاح کرده بود. مصدق نگران شده بود که آن اکثریت ضعیفی که مکی را در شورای نظارت بر اندوخته اسکناس نماینده کرده بود، در جریان استیضاح زهری، به دولت رأی اعتماد ندهد و آن را ساقط کند. بنابراین در تیرماه ۱۳۳۲، مصدق تصمیم گرفت با مراجعه به آرای عمومی، به وسیله رفراندم مجلس هفدهم را تعطیل کند و بلافاصله انتخابات مجلس هجدهم را آغاز نماید.
۴- نیروی سوم: جدائی خلیل ملکی و یاران او از بقائی و تأسیس حزب زحمتکشان «نیروی سوم» آنها را قدرتمند‌تر ساخت. حزب جدید، به عنوان یک سازمان مترقی، ضمن انتقاد سالم از جبهه ملی، از دولت مصدق پشتیبانی می‌کرد. نشریات متعدد حزب، چون «علم و زندگی» که نخستین شماره آن در دی ماه ۱۳۳۰ انتشار یافت، همچنین روزنامه «نیروی سوم»، ارگان حزب بودند. پس از کودتای ۲۸ مرداد، اغلب رهبران و فعالان حزب، دستگیر، فراری یا مخفی شدند. خلیل ملکی در شهریور همان سال بازداشت و چند ماه در قلعه فلک‌الافلاک خرم‌آباد زندانی شد. ملکی پس از رهایی از زندان، طرح تشکیل سازمان جدید «جامعه سوسیالیست»ها را تهیه کرد. در شهریور ۱۳۳۹ این سازمان به نام «جامعه سوسیالیست‌های نهضت ملی ایران» معرفی شد که صحنه فعالیت آن بیشتر در خارج از ایران بود. در سال ۱۳۴۴ بار دیگر ملکی دستگیر و در دادگاه نظامی محاکمه و به زندان محکوم گشت.
۵- در روز ۲۷ آذرماه ۳۱ آیت‌الله کاشانی به علت بیماری در بیمارستان وزارت راه بستری شد.


منبع:

کتاب روحانی مبارز / آیت‌الله سید ابوالقاسم کاشانی به روایت اسناد- جلد دوم صفحه 601





صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.