تاریخ سند: 29 بهمن 1356
موضوع: عدم برگزاری نماز جماعت در سمنان
متن سند:
از: 14/ﻫ تاریخ: 29 /11 /2536]1356[
به: 312 شماره: 35115 /14ﻫ
موضوع: عدم برگزاری نماز جماعت در سمنان
روز جاری کلیه روحانیون سمنان تصمیم گرفتهاند به مناسبت چهلمین روز حادثه قم1 از برگزاری نماز جماعت خودداری نمایند.
نظریه شنبه. خبر صحت دارد. ضمناً این دستور از قم به آقایان محمدعلی عالمی و علیاکبر ادب2 واصل شده است.
نظریه یکشنبه. خبر صحت دارد. به منبع گفته شد هرگونه فعل و انفعال دیگری که از ناحیه روحانیون مشاهده و یا استماع نمود، بلافاصله گزارش نماید که در صورت حصول چگونگی به موقع به استحضار خواهد رسید.
نظریه سهشنبه. از طریق شهربانی پیش بینیهای مراقبتی به عمل آمده است.
نظریه 14/ﻫ . نظریه سهشنبه مورد تأیید است.
توضیحات سند:
1. حادثه 19 دی قم، یکی از وقایع مهم که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به وقوع پیوست و از آن به عنوان جرقههای انقلاب نیز یاد کردند قیام 19 دی 1356 مردم قم بود.
شهادت آیتالله حاج سیدمصطفی خمینی به وسیلۀ رژیم در اول آبان 1356 . ش زمینه را برای فعالیت دوستداران امام در ایران فراهم کرد تا در قالب مراسم مذهبی علناً از ایشان سخن به میان آورند. از اینرو، آن چه رژیم شاه برای عدم تحقق آن تلاش خود را مصروف نموده بود، به دست خویش فراهم کرد. رژیم شاه به زعم خود برای مقابله با نفوذ معنوی امام تصمیم به تخریب چهرۀ ایشان گرفت و دستور تهیه مقالۀ موهن 17 دی روزنامۀ اطلاعات را داد. چاپ مقالۀ مذکور موجی از مخالفت را در سراسر کشور برانگیخت به نحوی که در شهر قم به یک قیام خیابانی منجر شد. اقدام رژیم برای سرکوبی آن، چهلمهای زیادی را در برداشت که زمینهساز تحولات نهضت امام خمینی گردید.
اهمیت این چهلمها عمدتاً در این بود که مبارزه با رژیم را که بعد از وقایع 15 خرداد 1342 به طور محسوسی زیرزمینی شده بود، علنی کرد و به مبارزات خیابانی کشاند از طرفی برگزاری چهلمها مبارزه را از چند شهر اصلی، به تمام کشور تعمیم داد. مقاله تحتعنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه» با امضای نام مستعار احمد رشیدی مطلق تهیه میشود. وزیر اطلاعات و جهانگردی، آقای داریوش همایون مأموریت مییابد تا این مقاله را در یکی از روزنامههای کشور به چاپ برساند. پس از امتناع روزنامه کیهان از چاپ مقالۀ اهانتآمیز، روزنامه اطلاعات که به ساواک و دربار نزدیکتر بود، روز شنبه 17 دی 56 به چاپ آن اقدام میکند. در این مقاله، حرفهای توهینآمیز تکراری شاه که به دفعات علیه مخالفان، روحانیت و حضرت امام(ره) ایراد کرده است، مجدداً تکرار میگردد. نویسندۀ مقاله ضمن همداستان کردن روحانیت به حزب توده به عنوان عوامل استعمار سرخ و سیاه، به شخص امام توهین میکند:
«این روزها به مناسبت ماه محرم و عاشورای حسینی بار دیگر اذهان متوجه استعمار سیاه و سرخ یا به تعبیر دیگری اتحاد استعمار کهن و نو شده است. استعمار، سرخ و سیاهش، کهن و نواش روح تجاوز و تسلط و چپاول دارد و با این که خصوصیت ذاتی آنها همانند است خیلی کم اتفاق افتاده است که این دو استعمار شناخته شده تاریخ با یکدیگر همکاری نمایند مگر در موارد خاص؛ که یکی از آنها همکاری نزدیک و صمیمانه و صادقانه هر دو استعمار در برابر انقلاب ایران به خصوص برنامه مترقی اصلاحات ارضی در ایران است. سرآغاز انقلاب شاه و ملت در ششم بهمن ماه 2520 شاهنشاهی، استعمار سرخ و سیاه ایران را که ظاهراً هرکدام در کشور ما برنامه و نقشه خاصی داشتند با یکدیگر متحد ساخت که مظهر این همکاری صمیمانه در بلوای روزهای پانزدهم و شانزدهم خرداد که به منظور متوقف ساختن و ناکام ماندن انقلاب درخشان شاه و ملت پیریزی شده بود. ابتدا کسانی که واقعه را مطالعه میکردند دچار یک سردرگمی عجیبی شده بودند؛ زیرا در یک جا ردپای استعمار سیاه و در جای دیگر اثر انگشت استعمار سرخ در این غائله به وضوح دیده میشد...»
غروب روز شنبه 17 دی ماه 56 نسخههای روزنامۀ اطلاعات در شهر قم توزیع شد. مطابق معمول و براساس سیاستهای رژیم، روزنامهها عناوین اصلی خود را به اقدامات خردمندانه! شاه اختصاص میدادند. اما طلاب هوشیار و آگاهی که مطالب روزنامهها را برای یافتن خبرهای تازهتر، تعقیب میکردند، در صفحۀ هفتم این روزنامه به مقالۀ جدیدی برخوردند: « ایران و استعمار سرخ و سیاه»! همه چیز از این جا آغاز شد. مقالهای که موجی از نفرت و انزجار را در میان روحانیان، طلاب، مردم و دانشآموزان برانگیخت و شهر قم را به فریاد و اعتراض فراخواند و نام و یاد امام را در اذهان زنده کرد. خبر اهانت به مرجع شیعیان و رهبر نهضت اسلامی ایران، دهان به دهان در میان طلاب و شهر مذهبی قم پخش گردید. مردم قم به دلیل شناخت و علاقه شدید به امام ، تحمل اهانت به مرجع و رهبر خود را از دست دادند و دل آنان مالامال از مظلومیت آن «عزیز سفرکرده» شد. شهر قم از لحظاتی که محتوای مقالۀ اهانتآمیز آشکار شد، حالت عادی خود را از دست داد. همه مترصد بودند تا انزجار خود را نسبت به اسائۀ ادب به ساحت مقدس مرجعیت بروز دهند. در حقیقت همه چیز برای ظهور یک قیام عمومی آماده شد. نه تنها درخواستهای امام برای بسیج مردم کفایت میکرد بلکه توهین به ساحت ایشان نیز مردم را بسیج میساخت. این بار رژیم با دستان خود و با سیاست غلط خود مردم را علیه خود بسیج کرد؛ یعنی عکس آن هدفی که در قالب مقاله جستجو میکردند. روشنبینی و فرصتشناسی اساتید، مدرسین و طلاب حوزه علمیه قم، بروز انزجار و اعتراض مردم را تمهید کرد. (جایگاه قیام 19 دی 1356 در انقلاب اسلامی، ابراهیم طالبی دارابی صفحه 5 و 72 تا 78، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، سال 1378 و حماسه 19 دی قم 1356، علی شیرخانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، سال 1377 و نوزده دی، مرکز بررسی اسناد تاریخی) همچنین جمع زیادی از علماء و روحانیون با ارسال بیانیهای خطاب به آیات عظام و مراجع تقلید، توهین روزنامه اطلاعات و کشتار مردم را محکوم نموده و ضمن همدردی، مراتب را تسلیت گفتند. از جمله افرادی که این بیانیه را امضاء نمودهاند آیتالله حسن سعید، غلامحسین جعفری، مجتبی تهرانی و مصطفی مسجدجامعی بودند. تصویر بیانیه در اسناد ضمیمه درج گردیده است.
2.حجتالاسلام علیاکبر ادب، فرزند محمد در سال 1326 ﻫ ش در شهر سمنان متولد شد. پس از تحصیلات ابتدایی به فراگیری علوم اسلامی روی آورد. مقدمات و سطح حوزه را در سال 1350 ﻫ ش به پایان رسانید و در درس خارج فقه آیات عظام: فاضل لنکرانی ، مشکینی، حاج شیخ جواد تبریزی و حاج شیخ حسین نوری حضور داشت. ایشان مبارزات خود را علیه رژیم طاغوت از اولین سالهای قیام حضرت امام خمینی (ره) در سال 1342 ﻫ ش آغاز کرد و در سال 1357 ﻫ ش توسط ساواک دستگیر و چند ماه در شهر گرگان زندانی شد. ایشان از سال 1352 تا 1359 ﻫ ش به عنوان امام جماعت مسجد جهادیه سمنان فعالیت داشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با شروع جنگ تحمیلی در جبهههای حق علیه باطل حضور یافت و همزمان مسئولیتهایی را بر عهده گرفت که از مهمترین آنها میتوان به عضو کمیسیون فرمان حضرت امام(ره) در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، معاون وزیر در سازمان بهزیستی کل کشور در سال 63، مدیرکل دفتر هماهنگی نهادهای انقلاب اسلامی، رابط نخستوزیر با ائمه جمعه سراسر کشور، مسئول گزینش نخستوزیری و سازمانهای وابسته (تربیت بدنی، انرژی اتمی، محیط زیست، بنیاد مستتضعفان و ...)، مدیر کل ارتباطات رئیس جمهور با روحانیت، عضو هیئت عالی نظارت بر تخلفات اداری با موافقت هیئت وزیران در سه دوره پیاپی، دبیر هیئت مرکزی و هسته گزینش سازمان انرژی اتمی و....اشاره کرد. ایشان برادر شهیدان گرانقدر علیمحمد و جعفر ادب میباشد. حجتالاسلام ادب در تاریخ 12 /8 /1385 بر اثر بیماری درگذشت.
منبع:
کتاب
آیتالله سید محمد شاهچراغی صفحه 30
