تاریخ سند: 21 اسفند 1348
موضوع : جلسه شرکت سودبخش
متن سند:
شماره : 60634 /20 ه 3
در تاریخ 12 /12 /48 جلسه شرکت فوق از ساعت 1930 در مسجد جلیلی
با شرکت محمدرضا مهدوی، قدوسی دبیر دبیرستان علوی و پهلوی، حسن
لواسانی افجه ای، مسیحا امامی رضوی، علائی (جوان 20 ساله ای که از
همشهری های مسیحا امامی می باشد و در شرکت بایا حسابدار است و امامی از
جهت کمک به امور حسابداری شرکت او را همراه آورده بود)، بهفر، شالچی،
علی قاضی1 (کارمند قسمت آگهی های روزنامه کیهان که سه صندوق آهنی
مستطیل شکل به ابعاد تقریبی 20×40×20 که آرم مثلث شکل بنیاد تعاون و
رفاه اسلامی روی آنها نقش شده بود همراه داشت) تشکیل گردید.
ابتدا مسیحا
امامی گفت که چند روز قبل با شخصی که از حیث مقام همطراز هویدا2
نخست وزیر است ملاقات کرده و از او کمک خواسته تا در رادیو و تلویزیون در
ردیف برنامه کارگران و جوانان جلسه میزد گرد مذهبی نیز تشکیل دهند و حتی
در این باره با دکتر مهاجرانی هم مذاکره کرده است ولی قدوسی گفت که دستگاه
با شخصی که از مجتهدین مبرز باشد و بخواهد برنامه را اجرا کند موافق نخواهد
بود.
مسیحا امامی گفت که در هر حال آن شخص متنفذ از او خواسته که اسامی
اشخاصی که مایلند چنین برنامه ای را اجرا کنند به او بدهد.
بعد در مورد تشکیل
جلسات هفتگی ایراد داشت که ما از بدو تشکیل انجمن هفتگی کار مثبتی انجام
نداده ایم و اگر قرار باشد هر هفته این
جا بیاییم و کاری از پیش نبریم فایده ای ندارد و من پیشنهاد می کنم که کارها
تقسیم شود از جمله قسمت حقوقی را تحت نظر آقای نقاش زاده بگذاریم.
قسمت اقتصادی را حسن توانا زیر نظر داشته باشد و قسمت اجتماعی را هم
خودم عهده دار خواهم شد و جلسه در ساعت 2200 پایان یافت.
توضیح منبع :
1ـ چون حسن توانا به شیراز مسافرت نموده بود لذا در جلسه هفتگی شرکت
ننموده بود.
2ـ صندوق هایی را که علی قاضی همراه خود آورده بود (با توجه به ایده شیخ
علی غفوری3 ساخته شده و این صندوق را شرکت بنیاد و تعاون و رفاه اسلامی4
در اختیار اعضاء قرار می دهد که هر خانواده لااقل روزی یک ریال در این
صندوق ها بریزد و پس از پر شدن به شرکت عودت دهد.
از جمله آنکه حسن
توانا در مسجد جلیلی کلید تعدادی از این صندوق ها را در اختیار دارد و مامور
تسلیم آن به مرکز بنیاد واقع در مسجد محمدی اول خیابان زیبا است و صندوق
شماره 30 در دبیرستان رفاه که معلوم شد متعلق به خادم مدرسه است نصب
گردیده است.)
نظریه رهبر عملیات : رهبر عملیات نظری ندارد.
آسمانی
نظریه 20 ه 3 : 20 ه 3 نظری ندارد.
از طرف رئیس بخش 3 تابش 19 /12 /48
توضیحات سند:
1ـ علی قاضی در سال 1325 در
منطقه تجریش تهران بدنیا آمد.
پدرش را در کودکی از دست داد.
به همین دلیل در سن شانزده
سالگی به ناچار برای تأمین
مخارج خانواده تحصیل را رها
کرده و در همان سن و سال به
استخدام روزنامه کیهان در آمد.
عصرها در کلاس زبانی که در
چهارراه جمهوری اسلامی فعلی
بود شرکت می کرد همان جا به
واسطه دوستی به نام محمد
گوهری که منزلش نزدیک مسجد
جلیلی بود، با مسجد آشنا شد و
بدین ترتیب از سال 1341
فعالیت خود را در مسجد آغاز و
در جلسات آن شرکت کرد.
در
مسجد اعلامیه های مورد نیاز
معمولاً توسط او تایپ می شد.
در
سال 1353 دستگیر شده و به
مدت شش ماه در بازداشت بود.
پس از این ماجرا ارتباطش با
مسجد قطع شد.
او در روزنامه
کیهان یکی از مسئولین آگهی بود
و از جمله کسانی محسوب می شد
که در اردیبهشت 1358 پس از
اعتصاب گروهی از کارکنان کیهان
که به تحریک افرادی از هیئت
تحریریه که توده ای بودند، انجام
گرفت؛ با کمک عده ای کیهان را
منتشر کرده و مانع تعطیلی آن شد.
در سال 1363 به مدیریت آگهی
روزنامه منصوب شد.
در جریان
جنگ تحمیلی عراق علیه ایران
در جبهه حضور داشت و ضمن
داشتن سمت مدیریت آگهی در
ستاد پشتیبانی و امداد امام به
مدت چهار سال و نیم به صورت
پانزده روز در ماه در خوزستان
خدمت کرد.
ر.ک: تاریخ شفاهی
مسجد جلیلی، پروین قدسی زاد،
مرکز اسناد انقلاب اسلامی،
صفحه 116.
2ـ امیرعباس هویدا فرزند
حبیب اللّه عین الملک در سال
1298 ه ش به دنیا آمد.
تحصیلات متوسطه خود را در
مراکز آموزشی بیروت سپری
کرد و پس از عزیمت به لندن
راهی بروکسل شد و در رشته
علوم سیاسی فارغ التحصیل
گشت.
وی در سن 24 سالگی به
استخدام وزارت امور خارجه
در آمد و مناصب متعددی در
داخل و خارج از کشور به عهده
گرفت: عضو اداره اطلاعات
وزارت خارجه، وابسته سیاسی
سفارت ایران در پاریس،
کارمند اداره حفاظت منافع در
آلمان، (در همین زمان به همراه
حسنعلی منصور به جرم قاچاق
مواد مخدر به وسیله پلیس
فرانسه دستگیر شد)، کنسول یار
ایران در اشتوتگارت، منشی
وزیر خارجه، معاونت اداره
سوم سیاسی وزارت خارجه در
دولت محمد مصدق، مأموریت
در کمیساریای عالی پناهندگان
در سازمان ملل، رایزن سفارت
ایران در آنکارا و سرپرست
سفارت ایران در ترکیه.
هویدا
در سال 1327 عضو هیأت
مدیره شرکت ملی نفت شد.
وی
در کابینه حسنعلی منصور عهده
دار وزارت دارایی بود و پس از
کشته شدن منصور به
نخست وزیری محمدرضا
پهلوی رسید و سیزده سال در
این منصب دوام آورد.
در سال
1356 جای خود را به جمشید
آموزگار سپرد و خود، وزارت
دربار شاه را عهده دار شد.
هویدا پس از انقلاب اسلامی در
دادگاه انقلاب اسلامی محاکمه
شد و در 18 فروردین 1358
اعدام گردید.
3ـ حاج شیخ علی گلزاده غفوری
در سال 1302 ه ش در قزوین
به دنیا آمد.
ایشان علاوه بر
تحصیل در حوزه علوم دینی در
علوم جدید نیز به تحصیلات خود
ادامه داد و در رشته حقوق از
دانشگاه تهران در مقطع فوق
لیسانس فارغ التحصیل شد و پس
از آن به فرانسه رفت و از
دانشگاه سوربن نیز موفق به اخذ
مدرک دکترا در رشته حقوق
قضایی اسلامی شد.
دکتر غفوری
در دوران مبارزه پیش از انقلاب
اسلامی، در تدوین کتب تعلیمات
دینی دوره متوسطه با همکاری
شهید دکتر بهشتی و شهید دکتر
باهنر فعالیتهایی داشت.
به دلیل
فعالیتهای سیاسی بارها توسط
ساواک دستگیر و به زندان افتاد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی
در اولین دوره انتخابات مجلس
خبرگان از سوی مردم تهران به
نمایندگی این مجلس برگزیده شد
و همچنین در اولین انتخابات
مجلس شورای اسلامی از سوی
مردم تهران به مجلس راه یافت.
در این دوران به دلیل حمایت از
مواضع انحرافی و التقاطی
سازمان منافقین که عناد و
دشمنی آنها با نظام مقدس
جمهوری اسلامی آشکار شده
بود.
مسئله عدم کفایت سیاسی
وی در مجلس مطرح و با تصویب
نمایندگان از مجلس شورای
اسلامی اخراج گردید.
برخی
تالیفات و آثار ایشان عبارت
است از: 1- با دستورات اسلام
آشنا شویم.
2- انفال 3- بیایید
اینگونه باشیم و...
(رک: اتحاد
جوان ، ش 3 صفحه 8 و روزنامه
بامداد ش 239)
4ـ بنیاد رفاه و تعاون اسلامی از
جمله کارهای اجتماعی و خیریه و
عام المنفعه بود که توسط شهید
محمدصادق اسلامی و برخی از
دوستان ایشان تأسیس و
راه اندازی شد این بنیاد به منظور
کمک و تأمین و بهبود وضع
زندگی مادی و معنوی نیازمندان
نظیر تهیه سوخت زمستانی مانند
ذغال و نفت، تهیه کار و شغل
برای آنها، تأسیس درمانگاهها،
آموزشگاهها و نشر معارف
اسلامی و انتشار و نشر کتب
ایجاد گردید، همان گونه که در
سند حاضر ملاحظه شد این بنیاد
صندوق هایی تهیه و در اختیار
افراد، مساجد و مدرسه های
مورد نظر قرار داده بود که
روزانه با اهدای مبالغ ناچیز و
ریختن حداقل یک ریال در آن
نسبت به جمع آوری آن اقدام
نموده و به مصارف فوق الذکر
برسانند.
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد جلیلی تهران به روایت اسناد ساواک صفحه 194