تاریخ سند: 11 تیر 1348
موضوع: بانو دکتر عفت نوابی نژاد
متن سند:
رونوشت گزارش خبر: 14211/ 20 ه3
نامبرده بالا که سرپرست جمعیت ارشاد خانواده و کلاس عربی آسان
می باشد در یک صحبت ضمن اظهار ناراحتی از وضع جلسات اظهار داشت
وقتی کلاسهای بحث و تفسیر قرآن شلوغ می شود دشمنان من با هر وسیله ای که
شد[ه] باشد آن اجتماع را از هم متفرق می کنند قبلاً در کلاسهای روز چهارشنبه
تعداد به سی نفر هم می رسید و دشمنان دیدند که جلسات من روز به روز بهتر
می شود بهر طریقی که توانستند آنها را متفرق کردند مثلاً آنها می گویند اگر خانم
دکتر با ایمان است برود سوره حجاب را بخواند و با روسری و بی چادر به خیابان
نیاید و یا می گویند خانم دکتر عمری است آن هم به خاطر این است که من
می گویم شما از نظر اصول اجتماعی و از نظر اتحاد بین مسلمین در حضور عام
نباید به عمر بی احترامی کنید که باعث تفرقه مسلمین می شود و اختلاف ایران و
عراق به وجود می آید تمام خارجیان خصوصا سازمان ملل متحد و امریکاییها
قصد دارند بین مسلمین نفاق بیاندازند هیئت حاکمه باید در این باره کمک کند
تمام تبلیغات در مورد شکنجه ایرانیان در عراق تمام دروغ و صحنه سازی است و
آن طوری که من فکر می کنم خود شاه هم زیاد از این اختلاف خوشحال ملاً
نیست.
کتاب روح انقلاب را که من نوشته ام عقیده و خط مشی مرا کاروشن
ساخته ولی دولت با من مخالف است خصوصا وزیر آموزش و پرورش دکتر
پارسا1 من در زمان همکلاس بودم
با او صمیمی بودم وقتی او عروسی کرد من گل لاله عباسی به سرش زدم وقتی
وزیر فرهنگ شد به سراغش رفتم به من قول داد که فرهنگ یک استان را بدست
من بسپارد ولی به قول خود عمل نکرد او هیچ وقت با من همکاری نمی کند چون
او یهودی است و در نقطه مقابل من قرار دارد ایران ما با نظر تعدادی استعمارگر
یهودی1 یا یهودی پرست اداره می شود و همگی به فکر استفاده های مادی
خودشان هستند ولی من جز راه حق و پیروی از مکتب قرآن راهی ندارم هر وقت
عده ای به راه حق دعوت می کنم همان سودطلبان یهودی با کمک دستیاران خود
جلسات ما را به هم می زنند باید در این مملکت دارای پست حساسی باشم نه
اینکه اختیارم به دست مدیر دبیرستان شایستگان باشد ولی چه باید کرد فعلاً
اختیار را طرفداران مکتب یهود در دست دارند سپس یاد شده درباره واعظین
تهران صحبت کرد و گفت آقای حجازی از روحانیونی می باشد که خیلی بی پروا
سخن می گوید و چون حقایق را فاش می سازد به او اجازه ندادند در حسینیه
ارشاد سخنرانی کند.
در حال حاضر در انجمنهای مذهبی محل مطالب خود را
بی پرده بیان می کند.
ملاحظات :
نظریه منبع : بانو دکتر عفت نوابی نژاد از وضع جلسات خود بسیار ناراحت
می باشد و در هر فرصت مطالبی کنایه آمیز و حاکی از انتقاد ایراد می نماید.
نظریه رهبر عملیات : بانو نوابی نژاد در هر فرصت که به دست می آورد مطالبی
انتقادآمیز ایراد نموده و چنین وانمود می کند که از وضع ناراضی و ناراحت
می باشد.
به گزارش عملیاتی خبر توجه شود.
رونوشت برابر اصل است.
در پرونده 994555 بایگانی است
در پرونده فخرالدین حجازی بایگانی شود.
خیلی محرمانه
توضیحات سند:
1ـ فرخ رو پارسا فرزند
فخرالدین، در سال 1301 در
تهران یا قم به دنیا آمد.
تحصیلات خود را تا درجه
دکترای پزشکی ادامه داد.
سمتهایی از جمله دبیر
دبیرستانهای تهران، نماینده
مجلس شورای ملی، معاون
پارلمانی وزارت آموزش و
پرورش را عهده دار بود.
در
سند زندگی نامه ساواکِ وی
چنین آماده است: «نامبرده فاقد
سابقه مضره سیاسی بوده و
طرفدار سیاست غرب و رژیم
مشروطه سلطنتی و عضو حزب
«ایران نوین» و کانون مترقی
است.
رئیس جمعیت زنان
دانشگاهی می باشد.
مشارالیها
زنی محتاط و ترسو معرفی شده
و همسر تیمسار شیرین سخن
است.
گزارش خبری تاریخ
18 /11 /42 که در محل جامعه
لیسانسیه های وابسته به رضا
معرفت، ناصر هیدی مدیر
دبیرستان ملی مدائن اظهار
داشته است: «خانم دکتر پارسا
مبلغ ششصد هزار تومان از
وجوه دبیرستان رضا شاه کبیر
سوء استفاده نموده منتهی سعی
می شود که سر و صدای موضوع
بلند نشود.
لیکن در بخش دو
فرهنگی، کلیه کارمندان از
جریان باخبر شده اند و معرفت
گفته های وی را تأیید نموده
است» .
طبق گزارش دیگری از ساواک
مشارالیه متهم به بهائیگری بوده
و به لحاظ ترس از نفوذ
روحانیت در آموزش و پرورش
و اوج گیری مخالفت با وی سعی
داشته تا قضیه برملا نشود.
در گزارش ساواک تاریخ
8 /9 /52 چنین آمده است:
«نامبرده بالا اظهار داشته
وقتی خانم پارسای وزیر
آموزش و پرورش از سفر خارج
از کشور برگشته، هفت چمدان پر
از اجناس مختلف با خود آورده
و مأموران گمرک با ترخیص
آنها مخالفت نمودند، لذا راننده
مذکور با مراجعه به رئیس
گمرک چمدانها را گرفته و
تحویل خانم وزیر داده و
مشارالیه در مقابل این خدمت
به رئیس ناحیه 11 آموزش و
پرورش تلفن زده و از طریق
رئیس اداره مزبور یک
گواهینامه ششم ابتدایی با معدل
25 /13 به وی داده است.
ساواک تهران در گزارشهای
بعدی مدرک تحصیلی نامبرده
فوق و وضعیت روحی و
رفتاری اش را مورد بررسی و
تأیید قرار داده است.
ضمنا
جامعه زنان ایرانی در نامه ای
به فرخ، خواستار برکناری و
عدم شرکت رسمی مشارالیها در
مراسم جامعه زنان شده اند.
پارسا در دوران تصدی خود در
وزارت فرهنگ، مروج فساد و
بی دینی بود.
به دلیل مذهب بهائیت و ضدیت
با اسلام، مدارس اسلامی،
خصوصا مدارس دخترانه را
همواره تحت فشار و محدودیت
قرار می داد.
در چندین مورد با
همکاری ساواک و هجوم به
مدارس دخترانه، چادر و
روسری دختران را برداشته و
هتک حرمت نمودند.
وی عضو
کلوپ روتاری ایران بود و
پدرش اولین کسی بود که
نخستین مجله اختصاصی زنان
را نشر داد.
پارسا نماینده دوره
21 مجلس شورای ملی بود و
پس از آنکه مدتی معاون
پارلمانی وزارت آموزش و
پرورش بود، از 2 /8 /47 به
جای آقای هدایتی
وزیر آموزش و پرورش شد و تا
10 /2 /53 در این پست بود.
او
قبل از وزارت مالک یک
آموزشگاه دخترانه بود.
او در کارهای زیر مشارکت
داشته و سازمانها و مؤسسات و
جمعیت های متعددی را بنیان
نهاد: ایجاد و تأسیس انجمن
بانوان فرهنگی، رئیس جمعیت
زنان دانشگاهی ایران، رئیس
سازمان همکاری جمعیتهای
زنان، نایب رئیس هیئت مدیره
شرکت تعاونی فرهنگیان، عضو
شورای ورزشی بانوان، رئیس
کمیسیون فرهنگی شورای عالی
جمعیتهای زنان.
وی پس از پیروزی انقلاب
اسلامی دستگیر و پس از
محاکمه توسط دادگاه انقلاب
اسلامی به مرگ محکوم شد.
پرونده انفرادی ساواک فرخ
روپارسا به روایت اسناد
ساواک، تهران، مرکز بررسی
اسناد تاریخی/ 1382
2ـ مسئله فلسطین و ماهیت طرح
صهیونیزم، سید هادی خسرو
شاهی، (نوشته راشدالغنوشی)،
تهران، دفتر نشر فرهنگ
اسلامی، 1370، 142
منبع:
کتاب
فخرالدین حجازی به روایت اسناد ساواک صفحه 180