صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

شهید طیب حاج‌رضایى، جوانمرد آزاده‌اى بود که از دو سه سال قبل از شروع نهضت حضرت امام خمینى (ره) تغییر لحن داد

شهید طیب حاج‌رضایى، جوانمرد آزاده‌اى بود که از دو سه سال قبل از شروع نهضت حضرت امام خمینى (ره) تغییر لحن داد


متن سند:

شهید طیب حاج‌رضایى، جوانمرد آزاده‌اى بود که از دو سه سال قبل از شروع نهضت حضرت امام خمینى (ره) تغییر لحن داد و با طرفداران آیت‌اللّه‌ کاشانى طرح دوستى ریخت و در سال 1337 به زیارت حضرت اباعبداللّه‌ الحسین (ع) شرفیاب شد.
با شروع نهضت امام و فراگیر شدن آن در پانزدهم خرداد 1342 و شهادت بسیارى از رهروان آن حضرت در تهران و دیگر شهرها، طیب نیز به عنوان یکى از محرکین اصلى، تحت تعقیب قرار گرفت و بلافاصله هم دستگیر شد.
رژیم از شهید طیب هم توقعى مانند شعبان جعفرى ـ بى‌مخ، که تهمت مردى بود ـ داشت. اما این کجا و آن کجا. طیب در دوران جوانى خوش‌سابقه نبود و موارد متعددى از شرارت را در سابقه داشت ولى نسیم روح‌بخش امام (ره)، چنان او را متحول کرد، که نامش در صحیفه شهداى انقلاب اسلامى، ماندگار شد. ساعت 1 /6 صبح روز شنبه 11 /8 /1342، روح مطهر شهید طیب حاج‌رضائى و حاج‌اسماعیل رضائى به اعلى علیین پر کشید.
رسم و ره آزادى یا پیشه نباید کرد
یا آنکه به جان و سر اندیشه نباید کرد
با شهادت طیب حاج رضائى، طبع یکى از شعرا ـ که او را نمى‌شناسیم ـ جوشید و شعرى با ردیف طیب سرود که اینک، سند تاریخ است.
این شعر که در ذیل آن عبارت: «نداى خراسان و اهالى محلى خراسان» نقش بسته است، توسط پست شهرى براى افراد مختلفى ارسال شد که یک نسخه آن به دست ساواک رسید و آن را در تاریخ 19 /9 /42 به ساواک مرکز ارسال کرد.


شهد شیرین شهادت ریخت بر کام تو طیب مهد اقلیم سیادت نقش دامان تو طیب
با بزرگى در شهادت خویش را پرپر نمودى لیک بر ذلت ندادى تن خدا یار تو طیب
دشمنت نشناخت قدر رادمرد مستقل را کردى ماتم‌زا تمام ملت ایران را طیب
گر که معروفست به طیب آن جوانمرد مبارز طیب و طهر و مطهر شد روان پاک طیب
خون تو بهر شفاعت روز محشر نزد زهرا ارزشش را من ندانم اى شرار قلب طیب
بهر احکام خدا از مال و جان خود گذشتى ارزش جان در ولاى آل عصمت چیست طیب
ان تنصراللّه‌ را شنیدى بهر یارى مى‌دویدى یارى دین خدا گردید مقبول تو طیب
خاک قبرت بر سر آن عالمى که او مى‌فروشد دین حق بر پول زرد اجنبى هوشدار طیب
سبزوارى و کفائى نکبت و منفور دوران مرده محضند اما زنده خوشدار طیب
شاه خائن گر نهادى سنتى ناخوش در ایران سوى او و باب او هر لحظه لعنت باد طیب
چونکه رگبارى زدست نوکران اجنبى سویت روان شد بهر حقگوئى تو مدرک گذارى کرد طیب
حور و غلمان جنتیها خلد را تزئین کرده از در جنّات عَدنٍ اُدخُلو بیدار طیب
ار عرضه درک شهادت را ندارى با قلم کن یارى دین خدا و رادمردى مثل طیب

منبع:

کتاب فریاد هنر صفحه 19


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.