تاریخ سند: 13 بهمن 1342
موضوع: اظهارات شیخ حسین نوری
متن سند:
شماره: 730 /321 تاریخ: 13 /11 /1342
گزارش اطلاعات داخلی
موضوع: اظهارات شیخ حسین نوری
بعد از ظهر روز 11 /11 /42 عده زیادی منجمله قائمی دادیار دیوان کیفر و عطاءالله داور قاضی دادگستری در مسجد ارک اجتماع نموده بودند و در ساعت 1300 شیخ حسین نوری به منبر میرود و ضمن صحبت در اطراف مسائل دینی اظهار میدارد دین اسلام برای صنعت و صنعتکاران اهمیت زیادی قائل شده است و خداوند صاحبان حرفه و صنعتکاران را دوست دارد ولی ذهن جوانان تحصیل کرده را نسبت به اینکه روحانیون با صنعت و صنعتگر مخالفاند، مشوب نمودهاند. در صورتی که غیر از این است و علماء با ایجاد کارخانه ذوب آهن و سایر کارخانجات که باعث ترقی این مملکت است، موافق هستند و با کارخانجاتی که آلات قماربازی و شراب میسازند و به عقل و روح و جسم مردم لطمه وارد میآورند و ایجاد بدبختی برای آنها میکنند مخالف هستند و هیچ وقت روحانیون با سیر تمدن مخالفت نمیکنند1 و با تلویزیون و رادیو مخالف نیستند و میگویند از نمایش فیلمها و اجرای برنامههای تلویزیون و ورود فیلمهائی که باعث عقبماندگی این جامعه میشود، جلوگیری شود و در کشور اسلامی به فیلمهائی که با جان و ناموس مردم بازی میکند نباید اجازه نمایش داد و باید با کمال تأسف عرض کنم که اولیاء امور توجهی به امور معنوی و روحی و تربیتی و دینی این مردم ندارند و بلکه فساد را بیشتر دامن میزنند و وسائل آن را فراهم میسازند و همچنین اضافه مینماید، امروز که از منزل به سوی مسجد میآمدم عدهای با حالت ترس به من مراجعه کردند و گفتند حقیقت دارد که میگویند اگر اول و وسط و آخر ماه رمضان جمعه باشد، دنیا منفجر خواهد شد و من به آنها گفتم این حرف بیاساس است و شما از یک حرف پوچ میترسید ولی این همه مغازه شرابفروشی و قمارخانه و زنهای لخت را میبینید و کوچکترین ترسی به خود راه نمیدهید و در خاتمه میگوید این کشور، مملکت مسلمانان میباشد و نباید اجازه داد هرکاری را که دین اسلام حرام کرده و در کشورهای خارجی انجام میشود در این آب و خاک هم عمل شود. عیناً جهت اقدام به اداره 321-2 ارسال میگردد. شماره 13 /11
در پرونده شیخ حسین نوری بایگانی شود... 19 /11
توضیحات سند:
1. در زمانی که تبلیغات گستردهای برای مقابله با نهضت امام خمینی(ره) با حربهی مخالفت روحانیون با ترقی و پیشرفت صورت میگرفت، امام خمینی(ره) در یکی از سخنرانیهای خود فرمودند: «ترقى مملکت به دانشگاه است که آن را به این صورت در آوردهاید. صد سال است به یک معنى دانشگاه داریم، اما هنوز یک لوزتیْن سلطان را مىخواهند عمل کنند باید از خارج طبیب بیاید! سد کرج را باید خارجیها درست کنند! یک خط و جاده را باید خارجیها بیایند بکشند! اینها را التزامات بینالمللى اقتضا مىکند؟! اگر مهندس و طبیب دارید، فرهنگ دارید؟ اگر مىگویید فرهنگ داریم، ذخایر داریم، محصل داریم، طبیب و مهندس داریم، پس چرا از خارج استخدام مىکنید؟ چرا ماهى صد هزار تومان به یک خارجى مىدهید؟! جواب بدهید! اگر ندارید، وا اسفا به این مملکت، صد سال است فرهنگ و دانشگاه دارد؛ ولى دکتر ندارد، مهندس ندارد... روحانى حرفش این است. روحانى با اقتصاد مملکت مخالف نیست؛ تهمت مىزنند پانصد سال روحانیت تمام قطب ارض را حفظ و اداره کرد؛ رجوع کنید به تاریخ. با اینکه خلفا خلفاى جور بودند، با همین برنامه اسلامى بر عالم حکومت کردند. آیا اسلام راه ترقى ندارد؟ علما با چه امر اقتصادى مخالفند؟ شما سد خواستید بسازید جلوتان را گرفتند؟ کارخانه خواستید وارد کنید نگذاشتند؟ ما مىگوییم ذوب آهن را خراب نکنید؛ ذوب آهن کرج را خیال مىکنید ما خبر نداریم چه کردید؟ علما با استقلال مخالف نیستند؛ مذهب علما استقلال است.» صحیفه امام، ج 1، ص 118
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک صفحه 11