گزارش موضوع : تقاضای آقای اسماعیل رائین1
متن سند:
فرستنده : 3 الف 3
آقای اسماعیل رائین برای تکمیل کتاب خود تقاضا نموده است :
1ـ پاسخ 11 سئوال پیوست از پرونده دکتر سلام اللّه جاوید استخراج و به او داده
شود.
2ـ چند پرسش نیز درباره
عبدالحسین حسابی.
عیال
او صغری علی آبادی،
فرزندش مهندس سهراب
حسابی نموده است.
پرونده ای که آقای دکتر
سلام اللّه جاوید در ساواک
دارد جواب گوی هیچ کدام
از 11 سئوال نیست ایشان
پرونده قضائی در دادستانی
ارتش دارند که نمی دانم آن
پرونده نیز جوابگوی این
پرسش ها هست یا خیر؟
از عبدالحسین حسابی و
عیال او و مهندس سهراب
حسابی هیچکدام در حال
حاضر در ساواک سابقه ای دیده نشده است دستور داده شده پرونده های قدیم را
هم ببینند شاید سابقه ای پیدا شود در هر صورت چون محل خدمت صغری
علی آبادی و مهندس سهراب حسابی در دست است پرونده این دو نفر تکمیل
خواهد شد.
با عرض اینکه اسماعیل رائین اطلاعات جامعی درباره کمونیسم و حزب توده
ایران دارند و کتاب ایشان از لحاظ اطلاعاتی مفید برای ساواک است ابلاغ
فرمایند اصولاً صلاح هست به خواسته ایشان جواب داده شود و یا خیر در
صورت اول :
1ـ اگر بتوانیم پرونده قضائی دکتر سلام اللّه جاوید را از دادستانی ارتش به طور
موقت بگیریم و بررسی کنیم چنانچه جواب گوی پرسشها بود استخراج و بدهیم
در غیر این صورت یا او را به ساواک احضار و سئوال کنیم یا یک نفر را نزد او
بفرستیم پاسخ پرسشها را تهیه نماید.
2ـ در مورد صغری علی آبادی و مهندس سهراب حسابی هم آنها را بخواهیم و
اطلاعات لازم را بگیریم.
صدقی 7 /6 /39
اقدام کنید و به رائین هرقدر ممکن
است کمک کنید 7 /6
در این مورد اقدام گردیده است
قرار بر این است نتیجه سئوالات را
آقای رائین بیاورد.
14 /6 /39
بایگانی شود 16 /6 /39
توضیحات سند:
1ـ اسماعیل رائین فرزند
غلامحسین در سال 1298
خورشیدی متولد شد و پس از
اخذ دیپلم ادبی، دوره 4 ساله
روزنامه نگاری را در دانشگاه
تهران گذراند.
رائین در مدرسه
پست و تلگراف نیز به تحصیل
پرداخت و در رشته رادیو و
بی سیم از امریکا دیپلم
مکاتبه ای گرفت و در وزارت
پست و تلگراف مشغول کار شد.
رائین اهل بوشهر بود و فعالیت
مطبوعاتی خود را در سال
1318 با نوشتن مقالاتی در
روزنامه «خلیج ایران» در آن
شهر آغاز کرد و از سال 1320
به طور حرفه ای به کار در
نشریات و روزنامه های مختلف
پرداخت.
او در نشریاتی چون
کیهان، اطلاعات، آتش ایران،
خراسان، تهران مصور،
روشنفکر و فردوسی به عنوان
نویسنده و خبرنگار کار کرد.
در جریان وقایع آذربایجان،
اخبار آذربایجان را جمع آوری
می کرد و به روزنامه های
مختلف می داد.
یکی از منابع
اطلاعاتی او، برادرش پرویز
رائین مسؤول خبرگزاری
آسوشیتدپرس در تهران بود.
اسماعیل رائین در سال 1332
قبل از 28 مرداد، به عنوان مخبر
در معیت گروهی که توسط حزب
توده انتخاب شده بوند به
فستیوال بخارست می رود که در
بازگشت دستگیر و چند روز
بازداشت می شود.
او مؤلف مقالات و کتب بسیاری
است که از مهمترین آنها
می توان به فراموشخانه و
فراماسونری در ایران، اسرار
خانه سدان، دریانوردی
ایرانیان، حقوق بگیران انگلیس
در ایران، انجمنهای سری
در انقلاب مشروطیت، دلالان
بین المللی نفت مورگان شوستر،
سفرنامه میرزا صالح شیرازی،
اختناق ایران، شرح حال برخی
از رهبران مشروطیت، حزب
کمونیست ایران، یپرم خان و...
اشاره کرد.
او همچنین مقالات و
تحقیقات متعددی درباره
اروندرود، جزایر خلیج فارس،
ایرانیان ارمنی، اسناد و
نامه های سیاسی میرزا ملکم
خان، رجال همجنس باز ایران
و...
داشته که بعضی از آنها چاپ
نشده است.
انتشار بعضی از تألیفات فوق، به
ویژه فراموشخانه و
فراماسونری موجب جار و
جنجال زیادی در محافل
مطبوعاتی، سیاسی و اطلاعاتی
شد، به طریقی که دسترسی او به
اطلاعات و جسارتش در انتشار
لیست افراد و پاره ای اطلاعات،
بدون اتکاء به قدرتهای سیاسی
آن موقع را غیرممکن دانستند.
مطابق اسناد ساواک وابسته
مطبوعاتی شوروی و چند
دیپلمات دیگر، دلیل انتشار این
اطلاعات را درگیری عوامل
اطلاعاتی آمریکا علیه انگلیس
دانسته اند تا بدین طریق عوامل
انگلیس در دستگاههای اجرایی
ایران طرد و عوامل آمریکایی
جایگزین آنها شوند.
در سند دیگری منبع ساواک از
قول رائین در سال 45 می گوید :
رایین گفت برنامه ای که از سال
1328 در ایران علیه انگلیس
اجرا گردید با کارگردانی
امریکا، اکنون یک سال است در
جهت عکس آن عمل می شود.
رائین در جای دیگری به منبع
می گوید : «من به خواهش
اشرف (پهلوی) در ده سال پیش
زندگی خود را به باد دادم و
زحمت کشیدم، وقتی که خرشان
از پل گذشت دیگر مرا
نشناختند.
»
در اسناد گزارشات متناقضی در
مورد رایین وجود دارد، او از
سویی با شماره رمز 1498
همکار ساواک است، از سوی
دیگر ساواک برای او تضییقات
و محدودیتهایی ایجاد می کند،
و یا در انتشار کتاب تاریخ
دریانوردی ایرانیان از سوی
شاه به او کمک مالی می شود، از
سوی دیگر بعضی کتبش
ممنوع الانتشار می گردد.
اعلم از
شاه تقاضای تقبل هزینه زندگی
او و خانواده اش را در انگلستان
می کند، و شاه قبول کرد، از
سوی دیگر او را دستگیر و چند
ماه زندان می کنند.
این مجموعه
اقدامات نشان می دهد که
کانونهای قدرت آن زمان ضمن
استفاده از هوش و قلم او سعی
در مهار و کنترل او نیز داشته اند.
رائین با زبان انگلیسی آشنا بود
و به کشورهای مختلف اروپایی
ـ آفریقایی ـ جمهوریهای
شوروی سابق و اسرائیل و
کشورهای غربی مسافرت هایی
داشته است.
اسماعیل رایین در تاریخ دی
ماه 58 به دلیل ایست قلبی در
تهران وفات یافت.
منبع:
کتاب
چپ در ایران - کادرهای حزب توده به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 304