صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

مکالمه سیدمحمدعلی شیرازی از مدینه با سیدرضا و سیدمحمدجواد شیرازی و پدرش آیت‌الله شیرازی مورخه 9/8/57

تاریخ سند: 9 آبان 1357


مکالمه سیدمحمدعلی شیرازی از مدینه با سیدرضا و سیدمحمدجواد شیرازی و پدرش آیت‌الله شیرازی مورخه 9/8/57


متن سند:

تاریخ:9 /8 /1357
مکالمه سیدمحمدعلی شیرازی از مدینه با سیدرضا و سیدمحمدجواد شیرازی و پدرش آیت‌الله شیرازی مورخه 9 /8 /57

سیدمحمدعلی. در مشهد چه خبر است.
رضا. یکی از موضوعات این است که در دانشگاه از تاریخ 8 الی 10 /8/ اعتصاب غذا بودیم و در این دو روز برای آنان سخنرانی مذهبی شد و آقایان خامنه‌ای و هاشمی‌نژاد و امثالهم چندین جلسه صبح تا شب سخنرانی می‌کنند و راه‌پیمائی مفصل جمعیت به عنوان همبستگی انجام می دهند و مرتباً آنجا می‌روند. دیروز هم مفصل راه‌پیمائی بود. پسر قمی و ما و جمعیت 10 هزار نفری رفتیم و امروز هم مجلس مفصل است 70 هزار نفری، علماء مشهد هم بودند؛ چون آقای قمی رفت، هر کاری کردم که آقا بروند حاضرنشدند.
سیدمحمدعلی. آقا دانشگاه بروند چه کنند (منظورش آیت‌الله شیرازی است)
سیدرضا. آخر شما نمی‌دانید چه خبر بود، اگر از نزدیک می‌دیدید قبول می‌کردید که وجود آقا هم لازم بوده است که بهره‌برداری شود، زیرا آنها حمایت از روحانیت می‌کردند.
سیدمحمدعلی. روحانیت با دانشگاه چه کار دارد، آخر[در] این کار یک حدی هم باید محفوظ باشد.
سیدرضا. شما اگر از نزدیک می‌دیدید متوجه می‌شدید، زیرا آنجا صحبت از روحانی بود و روحانی باید آنجا باشد و سخنرانی کند و روحانی هم آنجا بود؛ گذشته از آن در این موقعیت بهره‌برداری هم باید کرد.
سیدمحمدجواد. اوضاع آنجا چطور است، کارها پیشرفت کرده.
سیدمحمدعلی. ساده و ما دیر آمدیم، برنامه‌ای در مدینه نبود؛ آنجا چه خبر.
سیدمحمدجواد. همین شلوغی شهر و آقای مددی و رجائی، کرمان رفتند هنوز برنگشتند.
سیدمحمدعلی. موضوع را در روزنامه نوشتید.
محمدجواد. بلی مفصلاً اینجا هم هر خبری بشود تلگرافی برسد به روزنامه می‌دهم؛ مثلاً امروز از کرمانشاه کارگران صنعت نفت. همدان. گناباد راجع به راه پیمائی که سیدمحمدباقر با سیدمحمدرضا برود.
سیدمحمدعلی. بعد از این حرف‌های شریعتمداری، با قم تماس نداشتید.
سیدجواد. خیر امشب قرار است تماس بگیرم.
سیدمحمدعلی. راجع به نامه یاسر عرفات1 چی شد.
سیدجواد. هنوز نداریم. سیدمحمدباقر و دیگران مخالفت می‌نمایند.
سیدمحمدعلی. غلط کردند، این حرف‌ها چیه. ترجمه نامه را بفرستید.
سیدجواد. آقا هم استخاره کردند بد آمده.
سیدمحمدعلی. اگر آقا مخالف هستند حرفی نیست. راجع به سنگی چه شد.
سیدجواد. ‌سنگی تماس گرفت، امروز عصر پرواز داشتند. هنوز مدینه نیامده‌اند.
سیدمحمدعلی. خیر، شاید بیایند. صبح چهارشنبه مکه می‌روم. از نظر شهریه پول گرفتی.
سیدجواد. در بانک 86 تومان بیشتر نبود، مقداری از آن را گرفتم و بقیه را هم خواهیم گرفت.
سیدمحمدعلی. به هر حال شهریه را بدهید، از این بیشتر هم پول نبوده.
سیدجواد. پاریس که می‌روی.
سیدمحمدعلی. تا آقا نامه نفرستند من نمی‌روم.
سیدجواد. بروید آقا آنجا مهم‌تر است، همه الان اینجا فشار می‌آورند که حتماً پاریس بروید، اینجا می‌گویند2 طبس را فراموش کن و حتماً پاریس برو. گوشی تلفن را به پدر می‌دهم با ایشان در این زمینه صحبت کن.
آیت‌الله شیرازی. ضمن احوالپرسی می گوید حالم به واسطه قضایا و گاز اشک‌آور و غیره خوب نیست، شاید چند روزی بیمارستان بروم؛ به هر حال پاریس خوب باید باشد، اینجا وجودت لازم‌تر است، بعضی آقایان می‌گویند حتی اعمال مکه را هم انجام نده و بیا، به هر حال پاریس را هم من استخاره کرده‌ام خوب نیامد؛ زود خودت را برسان، وانگهی آن تلگرافی را هم که تو بردی و به عرض رساندی، نتیجه عکس داد.
سیدمحمدعلی. کدام تلگراف.
آیت‌الله. همان تلگرافی که قرار شد توسط یارو بدهی.
سیدمحمدعلی. آن را به خود شریف ‌امامی دادم.
آیت‌الله. پس چرا نتیجه عکس شد، کرمانشاه هم مثل کرمان شد.
سیدمحمدعلی. همه این حرف‌ها را خود او زد و گفت چنانچه شما مراجع یک وضعی را درست نکنید، وضع همین است و حتی بدتر هم خواهد شد. گفت ما چند روزی آزادی می‌دهیم، اگر قرار باشد تظاهر کنندگان ادامه بدهند ما هم از آزادی دادن خسته می‌شویم و مجبور می‌شویم همه را بزنیم و حرف قاطع زد، گفت شما مراجع یک تصمیم بگیرید.
آیت‌الله. جوابش این است که شما این وضع را پیش بیاورید، یک عده کولی سنی‌ها را بفرستید، چرا تهمت می‌زنند، فاتحه بدون سر و صدا گرفته بودند، چرا اینطور می‌کنند.
سیدمحمدعلی. به هر حال وقت تلفن ضیق3 است، راجع به رفتن پاریس روز بعد از مراسم حج می‌شود رفت.
آیت‌الله. آقا من استخاره کردم خوب نیامده، حرف بعضی‌ها را نشنوید، وجودت اینجا ضروری‌تر است، حتی بعضی‌ها می‌گویند اعمال حج را هم انجام ندهی و برگردی.
سیدمحمدعلی. من تا ساعت حرکت استخاره کردم که بروم مکه بد آمد، شما گفتید برو.
آیت‌الله. بالاخره هرچه زودتر اینجا برسی واجب‌تر است.
سیدمحمدعلی. به هر حال فکر می‌کنم نامه‌ای برای قضیه پاریس بنویسید، اما کویت هم نمی‌توانم4 توقف کنم و از نظر پولی وضع اینجا خراب بود و دیر رسیدیم، اما با این برنامه که شریعتمداری گفته دو ماه مهلت می‌دهیم چنانچه حکومت اسلامی نشود، ما دست ‌به اسلحه خواهیم زد چه خبر دارید.
آیت‌الله. ضمن تأکید اینکه پاریس نرود گفت حرف‌های شریعتمداری به این تصریح نبود.
سیدمحمدعلی. چرا آقا ما نوار را داریم.
آیت‌الله. یعنی اگر حکومت اسلامی نشد.
سیدمحمدعلی. بلی حکومت اسلامی باید جانشین رژیم شود، بنابراین در این وضعیت بد نیست شما با قم در تماس باشید و یا بماند تا خودم بیایم، زیرا عد‌ه‌ای معتقد هستند با وضع فعلی تا اجتماعی بین روحانیون و مراجع تقلید نشود و مطالب را درست بررسی نکنند،5 اثری ندارد.
آیت‌الله . پس بفرمائید که او بیایید6 پائین، اینها بروند بالا.
سیدمحمدعلی. به هر حال این اجتماع باید بشود.
آیت‌الله. او پائین نمی‌آید.
سیدمحمدعلی. وقتی اجتماع تشکیل و تصمیم آقایان گرفته شود، او می‌خواهد بیاید پائین، می‌خواهد نیاید.
آیت‌الله. متحیرم به خدا، او نمی‌آید پائین، مردم هم تابع او هستند. تلفن را به جواد می‌دهم در هر صورت هر چه زودتر برسی بهتر است.
جواد. مکه و مدینه که بخواهی بروی یک ماه است موضوع اینجا هم که آقا می‌گویند مهمتر است با یک روز که تو پاریس بروی‌ فرقی ندارد، تو صبح وارد پاریس بشو و عصر هم خارج شوی. شریعتمداری پسر و دامادش را فرستاد. از تهران محدث خراسانی، آقا هم نامه نمی‌دهند من کویت می روم از آنجا پاریس بروم.
سیدمحمدعلی. آقا را مجبور کن نامه بنویسد.
جواد. آقا نمی‌نویسند و من ایشان را نمی‌توانم مجبور کنم، تو پاریس برو و نامه مسئله‌ای نیست.
سیدمحمدعلی. بسیار خوب، شما هم با شریعتمداری تماس بگیرید.

توضیحات سند:

1. یاسر عرفات رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین در سال 1939م/ 1318 ﻫ ش متولد شد. به دنبال جنگ 1967 و شکستی که دامنگیر اعراب شد، «سازمان آزادیبخش فلسطین» بیش ازهر نهادی در جهان عرب ضرورت ادامۀ مبارزه علیه اسرائیل و تجدیدنظر در ساختار خود را احساس کرد. پس از یک بازسازی اساسی، «احمد شقیری» از رهبری آن کنار رفت و «یاسر عرفات» جانشین او شد. طی مدتی که عرفات رهبری این سازمان را بر عهده داشت، سازمان مزبور از یک گروه غیر فعال به صورت نیروی رزمندهای در آمد که در سطح بین‌المللی مطرح شد. به دنبال توطئه وسیع اسرائیل و فالانژهای لبنانی که منجر به قتل عام اردوگاه‌های «تل زعتر» و «صبرا» و «شتیلا» شد، امنیت فلسطینیان در داخل لبنان به مخاطره افتاد و در تابستان 1983 به علّت دو دستگی شدیدی که میان سازمانهای فلسطینی پدید آمده بود، یاسر عرفات در طرابلس ـ لبنان به محاصره افتاد ولی موفق به نجات خود و برجستگان سازمان آزادی بخش فلسطین شد و از آن تاریخ ستاد خویش را به تونس منتقل ساخت. بدین ترتیب ضربۀ شدیدی بر وحدت و یکپارچگی سازمان فلسطین و هدف‌های مبارزه جویانه آن وارد آمد. گروهی از فلسطینیان به رهبری «ابوموسی» که مورد حمایت سوریه بودند، علناً رهبری «عرفات» و صلاحیت او را مورد چون و چرا قرار دادند، ولی در انتخابات بعدی «شورای فلسطین» در 1984 بار دیگر «عرفات» نفوذ خویش را نشان داد. با وجود این با کمال تأسف باید گفت که یکپارچگی «سازمان آزادیبخش فلسطین» دستخوش تفرقه و تشتت شد و عوارض و عواقب بد فرجام این واقعه در برداشتهای کشورهای مختلف از سازمانهای مزبور و آرمان فلسطین از هم اکنون آشکار است.
عدم صلاحیت و ناکارآئی یاسر عرفات که با حمایت آمریکا، دولت خودگردان را تشکیل داده بود، در حرکت عظیم و مردمی انتفاضه، به جهانیان به اثبات رسید. عرفات در 11 نوامبر 2004 (1382) به طرز مشکوکی در پاریس درگذشت. در نوامبر 2012 (آبان1391) به درخواست سهی عرفات همسر وی، تیمی از بازرسان بین‌‌المللی برای بررسی دقیق علت مرگ وی جسدش را نبش قبر کردند که مشخص شد وی به قتل رسیده است.
2. اصل: بگویند.
3. اصل: ضیغ.
4. اصل: نمی‌توان.
5. اصل: نکنید.
6. اصل: بیایند.

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 16 صفحه 226



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.