تاریخ سند: 25 آبان 1357
موضوع: سید یحیی جعفری واعظ
متن سند:
از: 8 ﻫ 1 تاریخ:25 /8 /1357
به: 312 شماره: 11186/ 8 ﻫ1
موضوع: سید یحیی جعفری واعظ
سرهنگ معتمد معاون اطلاعاتی شهربانی استان کرمان در تاریخ 24 /8 /57 در یک مذاکره خصوصی به نامبرده بالا اظهار نمود مهاجری ساعت ساز روزی که بنی احمد1 نماینده مجلس به کرمان آمد2 درباره من مطالبی گفته که در روزنامه اطلاعات و کیهان چاپ شده بعد من مریض بودم رفتم تهران مهاجری در تهران با من ملاقات کرد و اظهار نمود من به این صورت نگفتم و صحبت های من تحریف شده است سرهنگ معتمد ضمن اینکه شرح مفصلی به جعفری داد در مورد اینکه در جریان روز 24 /7 /57 مسجد کرمان دخالتی نداشته و افزود که معاون اطلاعاتی شهربانی است و کاری در امور انتظامی ندارد و به آقایان احترام میگذارد و شخص متدینی است از جعفری خواست که موضوع را درباره وی تکذیب کند یادشده با محمد مشارزاده مهرابی نیز در این مورد صحبت و ضمن تشریح واقعه مسجد جامع و عدم دخالت در روز مذکور به یادشده اظهار نمود استدعا میکنم صحبت برادرانه بکنید و موضوع را با مهاجری در میان بگذارید و پس از روشن شدن مسئله دخالت مرا تکذیب کنید.
نظریه یکشنبه: خبر صحت دارد. مؤلف
نظریه سه شنبه: نظریه یکشنبه مورد تایید است. تعاون
نظریه چهارشنبه: نظریه سه شنبه صحت دارد در موقعیت فعلی که مراجع انتظامی باید با قاطعیت با مخالفین رفتار نمایند اظهارات معاون اطلاعاتی شهربانی کرمان نزد دو نفر از مخالفین به این ترتیب صحیح نبوده و حمل بر ضعف دستگاههای انتظامی میگردد- آسای
محترماً در صورت تصوب به مرکز ارسال گردد.
توضیحات سند:
1. احمد بنى احمد، فرزند محمدتقى در سال 1308 ﻫ ش در تبریز بدنیا آمد. تحصیلاتش را تا لیسانس حقوق از دانشگاه تهران ادامه داد و از سال 1335 وارد مشاغل دولتی شد. مشاغل وی در آموزش و پرورش عبارت بود از: مدیر عامل اردوهای کار آذربایجان شرقی، مدیر روزنامه عصر نوین، وکیل دادگستری، عضو هیئت امنای بنیاد فرهنگی رضا پهلوی، عضو دفتر امور فرهنگی و باستان شناسی شورای مرکزی جشنهای شاهنشاهی، عضو کتابخانه پهلوی و نماینده مجلس شورای ملی و …. در 1337 به معاونت حزب مردم رسید. او از لیبرالهاى حکومت و وفاداران رژیم پهلوى بود و در مجموعه کتابهاى تاریخ شاه شجرهنامه رضا پهلوى را تا نیاى هفتم مورد بررسى قرار داد. او کودتاى 28 مرداد را رستاخیز ملت نامیده بود و کتابى به عنوان «پنج روز رستاخیز ملت» منتشر کرد. در آخر تیرماه 1357 از حزب رستاخیز کنارهگیرى کرد و قیافه مخالف دولت را به خود گرفت. حزب «سوسیال دمکرات اتحاد براى آزادى» را در شهریور ماه 1357 تأسیس و نقش مخالف دولت شریف امامى را بازى کرد. بنى احمد در یک حرکت نمایشى پس از واقعه 17 شهریور دست به اعتصاب غذا زد و پس از چند روز آن را شکست. وى پس از پیروزى انقلاب اسلامى در شبکه براندازى جمهورى اسلامى در آذربایجان غربى با سلطنتطلبها همکارى داشت.
وى که داراى مدرک لیسانس حقوق و نماینده دوره بیست و چهارم مجلس شورا از تبریز بود. در بیوگرافى ساواک دربارهی وی آمده است: «سوابقى از عضویت و فعالیت یاد شده در گروهها و دستجات افراطى و مخالف موجود نیست لیکن شایعاتى در مورد نامبرده وجود داشته مبنى بر این که وى داراى افکار و عقاید کمونیستى است؛ مشارالیه پس از تشکیل حزب رستاخیز ایران، عضویت این حزب را پذیرفته و ... وى در جناح پیشرو حزب رستاخیز ایران فعالیت دارد. نامبرده در سال 1354 به هنگام بحث درباره بودجه سال 1355 نطقى در مجلس شوراى ملى ایراد کرد که حاوى مطالبى علیه اوضاع کشور بوده که به همین علت در دادگاه حزبى محاکمه شد و بعد دادگاه نظر خود را درباره وى بدین شرح اعلام کرده است چون مشارالیه از بیانات خود ابراز ندامت کرده، لذا به نظر نمىرسد که در عنوان مطالب خود سوءنیت داشته باشد. یادشده به مدت 14 سال مشاور حقوقى واحد صنعتى غرب در تبریز بوده و عضویت هیأت امنا بنیاد فرهنگى رضا پهلوى و حمایت از جذامیان و مسلولین و اردوگاههاى کار آذربایجان را به عهده داشته است. وى مدیر روزنامه عصر نوین تبریز بوده که بعضا در آن مطالب انتقادى درج مىشده که به همین علت در سال 2527 [1347] دو بار توقیف و دو بار نیز به مدیر آن تذکر داده شده است. علاوه بر این وى با عدهاى از عناصر سابقهدار جمعیتى به نام «جمعیت دوستان» در تبریز همکارى داشته و روزنامه او ارگان نظریات انتقادى این عده بوده است.» در مورد چاپ مجدد هفته نامه عصر نوین بنىاحمد نامهاى به شاه نوشت و طى آن ضمن ابراز مراتب وفادارى و جاننثارى و خواستار عفو و بخشش شده است. وی در سال 1354 طى سخنرانى در مجلس از اوضاع کشور انتقاد و متعاقب آن در سال 1357 در خصوص حمله گارد شاهنشاهى به منزل آیتالله شریعتمدارى دولت را استیضاح کرد. بنیاحمد از گردانندگان حزب جمهورىخواه نیروى سوم معرفى شده و در آستانه پیروزى انقلاب اسلامى با نفوذ در بعضى روحانیون خود را مذهبى جلوه داد، اما درصدد تشکیل حکومت سوسیال دمکرات بود، وى از اقدامات و اعلامیههاى حضرت امام خمینى (ره) انتقاد کرده است.
گزارشهایى در خصوص سوءاستفاده وی از زمینهاى دولتى وزارت تعاون که توسط شرکت «ایدم» خریدارى شده و فروش زمین در تبریز به وزارت نیرو به قیمت گزاف برای ساواک در سالهای 56 و57 ارسال شده است که تأیید شدهاند.
(اسناد ساواک - پرونده انفرادى)
2. اشاره به آمدن هیئت تحقیق درباره حادثه مسجد جامع کرمان دارد. در کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد (25 جلدی) چند گزارش درباره این هیئت موجود است. (جلد 13)
منبع:
کتاب
آیتالله سید یحیی جعفری به روایت اسناد ساواک صفحه 317