تاریخ سند: 1 آذر 1357
افروزیان
متن سند:
مورخه 1 /9 /1357
جوانى به نام حسین به منزل پیشنمازى تلفن زده، دخترش گوشى را گرفت پس از مدتى صحبت در مورد حادثه اخیر، دختر نامبرده به حسین تأکید کرد چند روزى در خانه بماند، و اگر خواست به منزلشان مراجعه کند تغییر قیافه بدهد.
افروزیان یکى ازمتعصبین مذهبى کارمند اطاق دستگاه اداره مخابرات سارى به منزل پیشنمازى تلفن زده و با دختر شیخ صحبت کرد.
دختر شیخ: آقاى افروزیان حسین آقا رفتند منزل خودشان همان 6171 هستند.
افروزیان: خبر ندارید در مسجد جامع سوم میگیرند یا نمىگیرند.
دختر: نخیر، فعلاً یک عده از آقایان را گرفتند، آقا اینها نیز در معرض تهدید واقع شدند، دیشب با حبیب آمدند دنبالشان، دیشب نصف شب رفتند، بچهها همه، خیلى از دوستانمان که بازارى هستند و توى تظاهرات شرکت مىکردند، گرفتهاند.
افروزیان: آقاى عبدالحمید را دیشب شنیدم بردند تهران
دختر: ولى من دیشب شنیدم آزادشان کردند، بعد آقا تحقیق کردند، گفته بودند آزاد شده، خیلى زدنش شدید در بیمارستان بسترى است.
افروزیان: در بیمارستان شهربانى تهران است.
دختر: دستش شکسته و شکم ورم کرده، خیلى بد وضعى داره
افروزیان: آقاى فروزانى را هم خیلى زدند در حال مرگ است، تهران بستریست.
دختر: آخ، آخ، آقا هم یعنى دیشب خدائى شد، آمدند دنبالش که بگیرند، یک وضعى
افروزیان: الآن آقا حالشون خوبه که؟
دختر شیخ: دیگه نصف شب رفتند معلوم نیست کجا رفتند، حسین آقا را با تغییر شکل و تغییر لباس توى جمعیت که آمده بودند فرستادیمش رفت مثل این که به وسیله آقاى یوسفى نمىدونم.
افروزیان: خوب بهتر شد خداحافظ
شخصى که ظاهرا صدایش شبیه رهبر بود ولى خود را آهنگرى معرفى نمود به منزل، پیشنمازى تلفن زده، دخترش اعلام کرد، که آمده بودند بگیرندش و نصف شب رفت،
آهنگرى: بسیار خوب بسیار خوب بهر حال ما از حالش خبر داشته باشیم بهتره.
امنیت داخلى
سیدمهدى پیشنمازى قطعا با منزلش تماس خواهد گرفت وقتى محل او معلوم شد براى دستگیرى وى اقدام شود
1 /9 /57 بخش یک 1 /9 /57
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان مازندران، کتاب 10 صفحه 1