صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: ‌دکتر على امینى

تاریخ سند: مهر 1357


موضوع: ‌دکتر على امینى


متن سند:

خیلى محرمانه
به: ‌312 شماره گزارش: ‌26148 /20 ﻫ 12
از: ‌20 ﻫ 12 تاریخ گزارش: ‌20 /7 /57
موضوع: ‌دکتر على امینى
مورخه 18 /7 /57 دکتر معین‌زاده با امینى تماس حاصل و به امینى گفت رفتم پیش بابا (اردشیر زاهدى) و اظهار داشت از صبح آقاى بدر (احتمالاً تیمسار بدره‌اى) معاون بزرگ ارتشتاران، بعد آموزگار و بعد از او نهاوندى و پس از آن کنى و آخرین نفر سفیر آمریکا بود و بعد من آنچه باید بگم گفتم قبلاً هم براى آن بقیه که نشسته بودند کنفرانس شما را دادم با این صحبت‌ها که کردیم گفتند (اردشیر زاهدى) مطمئنى ایشان (امینى) در چنین شرایط فلان فلان‌اند گفتم من خیر.
بعد امینى گفت نه نه من اطمینان ندارم و اضافه نمود همچنین پیغامى آورده و معین‌زاده بیان داشت مثل اینکه یک کارى مى‌کنند و گفتم ایشان (امینى) ساعت 6 تشریف مى‌آورند البته قبل از شما آقاى بهادرى و وزیر دربار ساعت 5 و شما ساعت 6 و گفتند با ایشان (امینى) روى برنامه و افرادشان صحبت مى‌کنم که چکار مى‌خواهند بکنند که من به عرض اعلیحضرت دو مرتبه برسانم و معین‌زاده گفت به ایشان (اردشیر زاهدى) گفتم همین حکومت فعلى از آقاى خرم صد میلیون تومان پول خواسته که آزادش کنند و پرسید تو مطمئنى گفتم بله و اینها را یادداشت کرد و ساعت 2 قرار بود برود پیش اعلیحضرت صحبت کند و عصر هم با شما صحبت خواهد کرد و به من گفت بپرسم آدم و تشکیلات و برنامه‌شان چیست و امینى خیلى جدى گفت نه من اهل این کار نیستم (پست نخست‌وزیرى) صددرصد یک چیزهایى دارند و من هم بى‌اطلاع نیستم و معین‌زاده گفت من مهناو قریشى را هم پخته‌ام و قرار شد امینى ساعت 6 اردشیر زاهدى را ملاقات نماید و در خاتمه معین‌زاده گفت حتى گفتم اگر جم (ارتشبد جم)1 مورد اطمینان شما هست مورد اطمینان امینى هم هست و چنانچه ایشان (امینى) نخست‌وزیر شوند در مدت نخست‌وزیرى کارشکنى نشود و اردشیر خان گفت اگر نتوانست چى گفتم شما در آن موقع چیزى از دست نداده‌اید فقط یک مقدار از مردم را به نفع خود درست کرده‌اید براى اینکه همه مردم امیدشان ایشان است و وقتى ناامید بشوند مجبورنددوباره باز گردند و بگویند زنده باد اعلیحضرت و از یکدیگر خداحافظى نمودند.
احسان نراقى با امینى تماس گرفت و ضمن احوالپرسى اظهار داشت خدمت خانم بودم (علیا حضرت شهبانو) در آنجا صحبت بود که امینى به آن قانون اساسى احترام مى‌گذارند که مربوط به زمان قاجار است بدون متمم چون خود او قجر مى‌باشد با این حرف امینى ناراحت شد و گفت همین افراد همیشه بوده و هستند که ذهن اطرافیان را خراب مى‌کنند.
بعد احسان بیان داشت خانم هم به آنها گفت شما بیسوادید و بى‌خود مى‌گوئید مگر قانون اساسى جدید و قدیم دارد و احسان اضافه نمود تنها کسى که به من مرتباً تلفن مى‌کند و از شما دفاع مى‌کند و فردى وطن‌پرست مى‌باشد رضا قطبى است و خانم (شهبانو) حرف‌هایى زده‌اند که در فرصت مقتضى خدمتتان عرض خواهم کرد و قرار شد براى روز چهارشنبه 19 /7 /57 به ملاقات امینى برود.
نظریه یکشنبه: ‌به علت قطع ارتباط منبع 1585 خبر به طور کامل کسب نگردیده است.
نظریه سه‌شنبه: ‌نظریه یکشنبه مورد تأیید است.
نظریه چهارشنبه: ‌نظریه سه‌شنبه تأیید مى‌گردد.

توضیحات سند:

1ـ ارتشبد فریدون جم:
نامبرده فرزند محمود (وزیر اقتصاد و دارائى احمد شاه) و در سال 1292 در تهران متولد شده و تحصیلات نظامى رادر دانشکده نظامى فرانسه طى نموده و از هم‌دوره‌هاى شاه (مخلوع) بوده و در سال 1313 در ارتش استخدام شده است.
فریدون جم در سال 1316 با شمس خواهر شاه (مخلوع) ازدواج نموده، لیکن در سال 1323 به علت عدم توافق اخلاقى وى را مطلقه نموده است.
آخرین سمت وى در ارتش (از سال 1348) ریاست ستاد بزرگ ارتشتاران را به عهده داشته و در همین موقعیت کلمه «خدایگان» را به القاب شاه اضافه نموده است. جم در سال 1352 با درجه ارتشبدى از ارتش بازنشسته شده و به عنوان سفیر کبیر ایران به اسپانیا اعزام گردیده است.
«پرونده انفرادى ساواک»

منبع:

کتاب علی امینی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 495


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.