تاریخ سند: 19 فروردین 1343
موضوع: مجلس جشن ایادی خمینی
(از طرف سیداحمد حسینی ملایری)
متن سند:
موضوع: مجلس جشن ایادی خمینی
(از طرف سیداحمد حسینی ملایری)
19 /1 /43
پیرو نامه شماره 227 /5 /24 /1 /43 از ساعت 16 روز 28 /1 /43 از طرف نامبرده بالا به علت بازگشت ایادی خمینی به قم مجلس جشنی در مسجد کمالآباد برپا که جریان مشروح به شرح زیر میباشد:
1- بعد از قرائت چند قطعه شعر مذهبی آقای عندلیبزاده به مدت یک ساعت درباره ارث و خوابی که در حوزه علمیه قم دیده بود برای مردم بیان و آقای خمینی و سایر روحانیون را دعا و به سخنان خود خاتمه داد.
۲- آقایان سپهری و سماواتی اشعار مذهبی قرائت که در اشعار خود کلمه خمینی را گنجانیده و به وی دعا مینمودند و اشعار مذکور مربوط به آزادی حضرت یوسف از زندان بوده که به خمینی ربط داده شده بود.
3- آقایان ملکیان درباره شخصیت روحانیت بیاناتی ایراد و اضافه نمود اگر روحانی نباشد هیچ چیز نخواهد بود و ما باید با هم متحد شویم که روحانیت پیش رود و در خاتمه سخنان خود به خمینی دعا نمود.
4- و از ساعت ۲۰ الی 40 /20 سید احمد حسینی ملایری ضمن وعظ خود جملات زیر را بیان داشت.
روحانیت خوبی و سعادت ملت و مملکت را میخواهد خمینی به جامعه فهماند روحانی یعنی چه مردم خیال میکردند طلبه و معمم یعنی در گوشه مدرسه درس خواندن است و به قول مردم نابخرد مفت خوردن ولی به دنیا ثابت شد که عالم از همه کس بیشتر به درد اجتماع میخورد و از همه کس بیشتر به حال جامعه مفید و دلسوزتر است روحانی باید در هدایت جامعه و روشن کردن مردم فعالیت و مجاهدت نماید قران علمای مجاهد را بر علمای غائب ترجیح داده و خدا میفرماید آنها که جهاد میکنند و برای بیدار کردن جامعه میکوشند برتری دارند بر آنهایی که در منزل مینشینند و دخالتی نمیکنند درست است که گوی سبقت و سعادت را آیتاله خمینی ربوده و خدا خواست که او مرجع تقلید شیعیان جهان و روی زمین بشود و به حمداله در شهر ما دو سه نفر بودند که قدم مثبت و مؤثری برداشتند و هر کس به قدر قدرت و شهامت خودش فعالیتی کرد آیتاله بنیصدر در این جریان موفقیت خوبی به دست آورد زیرا ایشان برای نام روحانیت فعالیت و قدم مثبتی برداشتند زیرا من میدانم خدمتی که آقای خمینی کرد آقای میلانی نکرد و خدمتی که آقای میلانی کرد آقای آخوند نکرد و خدمتی که آقای آخوند کرد آقای بنیصدر نکرد و آنها که میخواستند بر ضد جامعه روحانیت قدم بردارند به جامعه معرفی شدند عالم چراغ جامعه است وای به حال جامعهای که چراغ نداشته باشد مرده باد آن مردم مملکتی که دنبال علما نروند اما سعادتمندان مردمی که قدم به قدم دنبال علما میروند زیرا از همه کس دلسوزتر به حال جامعه هستند اگر بخواهیم سعادتمند شویم باید دست به دامن علما بزنیم و تبلیغات سوء عمال منحرف و بیگانگان ما را از هدف که دنبال علما باشد برنگرداند و تلگراف خمینی به آقای آخوند ملاعلی را به شرح زیر قرائت - قم - همدان - حضرت آیتاله آقای آخوند دامت برکاته 1- پس از اهدای تهنیت مقرر فرمایید مندرجات سرمقاله اطلاعات سهشنبه ۱۸ فروردین منتشر در تهران را جدا تکذیب نمایید مستدعی است مراتب تشکر حقی را از علما و فضلا و خطبا محترم و عموم بازرگانان و اصناف امر به ابلاغ فرمایید. خمینی
سپس سید احمد اضافه نمود یکی از بدبختیها علما این است که جرائد و دستگاه تبلیغات آنقدر خراب است که نمیشود حساب کرد و در آخر اضافه نمود که من دیگر آقای خمینی را دعا نمیکنم زیرا آن وقت که لازم بود من دعا کردم حالا دیگر نه شما هم دعا میکنید و دست از دامن روحانیت برندارید تا طعمه گرگهای درنده نشوید و با قرائت قطعه شعری قسمتی از آن ذیلاً درج گردید و حمله به فرقه بهائی به وعظ خود خاتمه داد.1
توضیحات سند:
١- خیابان سیروس یکی شش خیابان اصلی همدان است که از میدان مرکزی همدان منشعب میشود. نام این خیابان پس از انقلاب به نام خیابان تختی تغییر نام یافت.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، روزشمار استان همدان، کتاب اول صفحه 126