تاریخ سند: 18 فروردین 1350
جلسه هفتگی عده ای از روحانیت
متن سند:
از : 20 ه 3
به : 316 شماره : 15199 /20 ه 3
اخیرا جلسه ای با شرکت شیخ علی اکبر هاشمی.
عبدالرحیم ربانی
شیرازی،1 شیخ حسین کاشانی، شیخ فضل اله مهدی زاده محلاتی، دکتر باهنر،
شیخ حسن لاهوتی، محمدحسن طاهری اصفهانی و محمدرضا مهدوی کنی در
منزل سیدعلی غیوری واقع
در ابن بابویه تشکیل گردید.
لاهوتی اظهار نمود من مبلغ
پنج هزار تومان بدهکارم که
الان طلبکارها در منزل
نشسته اند به هر کدام از افراد
که گفت هیچ کدام پول
نداشتند.
محمدرضا مهدوی
مبلغ چهارهزار تومان از
صندوقی که ماهیانه هرکدام
از اعضاء 50 تومان
می پردازند به عنوان
قرض الحسنه به وی داد که
بعد از ماه صفر پرداخت
نماید.
بعد محلاتی اظهار
نمود من در مشهد مطالبی
فقط به نوقانی واعظ گفته بودم و کس دیگری اطلاع نداشت در تهران یکی از
مأمورین ساواک بازار عین آن مطالب را به من گفت معلوم می شود نوقانی خیلی
خبیث است.
هاشمی پیشنهاد نمود که مجمعی از وعاظ تشکیل گردد که هر کس
واعظ می خواهد به این مجمع مراجعه نماید تا افراد خوب را به جاهای پر اهمیت
بفرستیم کاشانی با این عمل مخالفت نمود و بعد از مدتی بحث نتیجه ای گرفته
نشد.
ربانی اظهار نمود ما از بسیاری از دوستان خود و مقلدین آقای خمینی که
در راه ایشان فداکاری کرده اند و زندان رفته اند اطلاعی نداریم و عائله آنها به
وضع بدی زندگی می کنند در صورتی که مردم به بعضی از زندانی ها کمک زیادی
کرده اند ما باید اولاً افرادی که به زندان رفته اند بشناسیم و بعد به طور عادلانه به
عائله آنها کمک نماییم هاشمی پیشنهاد نمود اهل این جلسه ماهیانه مبلغی برای
منظور فوق باید بپردازند کاشانی جواب داد آقایانی که از خمینی وکالت دارند از
پولهائی که جمع آوری می کنند کمک کنند و بعد از مدتی بحث قرار شد این افراد یا
خودشان یا با کمک هایی که از سایر مؤمنین می گیرند ماهیانه مبلغی به شرح زیر
بپردازند تا یکجا جمع شده و به زندانیان کمک شود.
ربانی شیرازی ماهی ـ
5000 ریال
هاشمی رفسنجانی ماهی ـ
5000 ریال
سیدعلی غیوری ـ 10000
ریال
محلاتی ماهی ـ 2000 ریال
دکتر باهنر ماهی ـ 2000
ریال
لاهوتی ماهی ـ 500 ریال
کاشانی ماهی ـ500 ریال
مهدوی ماهی ـ 500 ریال
طاهری ماهی ـ 1000 ریال
و قرار شد به شیخ حسینعلی
منتظری2 نیز اطلاع بدهند
که ماهی 10000 ریال
بپردازد.
طبق تصمیماتی که گرفته شد این وجوه باید از فروردین ماه 1350
جمع آوری و به غیوری تحویل گردد.
غیوری اظهار نمود چون من سرشناس
هستم این کار را نمی توانم بکنم چون زود موضوع را متوجه شده و باعث
ناراحتی خواهد شد هاشمی جواب داد فعلاً به طور موقت شما قبول کنید بعدا
صندوق را باید به کسی داد که او را نشناسند و معروف نباشد در پایان جلسه
محلاتی گفت مروارید فعلاً گرفتار است پرونده او مطلبی ندارد جز اینکه گفته اند
ما شما را نگهداشته ایم تا کسی که اعلامیه های خمینی را در مکه پخش کرده
است پیدا بشود.
چون شما سابقه دارید با اینکه مدرکی از شما در دست نیست باید اینجا باشید.
نظریه شنبه : هنوز معلوم نیست که موضوع جمع آوری وجه عملی بشود و اگر تصمیم این افراد عملی شد
فعلاً نباید اقدامی به منظور جلوگیری از این عمل انجام گیرد.
نظریه یکشنبه : اقدام مستقیم در مورد مفاد گزارش منبر فوق موقعیت منبع را به خطر خواهد انداخت.
آسای
نظریه چهارشنبه : نظریه یکشنبه مورد تأیید است.
توضیحات سند:
1ـ آیت الله عبدالرحیم ربانی
شیرازی در 1301 ش در شیراز
متولد شد.
پس از طی مقدمات
علوم و معارف دینی در 1327
ش به قم عزیمت کرد و در درس
آیات عظام بروجردی و
مجاهدی شرکت کرد تا به درجه
اجتهاد رسید.
آیت الله ربانی
شیرازی از سال 1320 فعالیت
سیاسی خود را آغاز کرد و به
عضویت حزب برادران جنوب به
رهبری سید نورالدین شیرازی
درآمد و تا 1325 ش عضو این
حزب بود.
پس از رحلت آیت الله
بروجردی وی اولین کسی بود
که مرجعیت و زعامت سیاسی و
دینی امام خمینی (ره) را مطرح
کرد.
در فاصله 1342 تا 1357
بارها دستگیر و به زندان افتاد و
سالهای طولانی را در زندانهای
رژیم سپری کرد و یا در تبعید
بود.
بیشتر اعلامیه هایی که در
فاصله 42 تا 57 به اسم حوزه
علمیه قم منتشر گشت به وسیله
ایشان نوشته شد.
پس از
پیروزی انقلاب اسلامی نماینده
حضرت امام (ره) در استان
فارس و نماینده مردم این استان
در مجلس خبرگان قانون اساسی
بود.
همچنین از طرف امام به
عنوان عضو فقهای شورای
نگهبان منصوب شد.
در 16
فروردین 1360 توسط گروه
فرقان مورد سوءقصد قرار
گرفت و خوشبختانه جان سالم
بدر برد.
اما در 17 اسفند همان
سال هنگامی که برای شرکت در
جلسه شورای نگهبان از شیراز
عازم تهران بود دچار سانحه
رانندگی گردید و به لقاءاللّه
پیوست.
وی صاحب آثار و
تألیفات زیادی است از جمله 16
جلد تعلیقات بر وسائل الشیعه و
نیز تعلیقات بر بحارالانوار و
غیره.
2ـ آیت الله حسینعلی منتظری در
سال 1301 ه .
ش در نجف آباد
اصفهان متولد شد.
تحصیلات
حوزه ای خود را در اصفهان و
سپس در قم پی گرفت و به
درجات عالی علوم دینی رسید.
ایشان بخصوص در دهه چهل به
علت همراهی با نهضت امام
خمینی (ره) تحت تعقیب عوامل
امنیتی رژیم قرار گرفت و به
زندان افتاد و شکنجه ها دید.
پس از پیروزی انقلاب و بعد از
وفات آیت الله طالقانی، امامت
جمعه تهران از طرف امام
خمینی (ره) به ایشان واگذار
گردید.
در سال 1364 مجلس
خبرگان وی را به عنوان قائم
مقام رهبری تعیین کرد ولی این
حکم در سال 1368 به علت نفوذ
عناصر قدرت طلب در دفتر وی
و انتقال واژگونه اخبار و
حوادث روز به ایشان و اتخاذ
مواضع علیه حرکت انقلاب، پس
گرفته شد.
منبع:
کتاب
آیتالله محمدرضا مهدوی کنی به روایت اسناد ساواک صفحه 158