تاریخ سند: 14 اردیبهشت 1357
موضوع : اظهارات اسمعیل شیرازی فرزند علی
متن سند:
از : 26/ ﻫ تاریخ : 14 /2 /2537[] 0214
به : 312 شماره : 3235 /26/ ﻫ
موضوع : اظهارات اسمعیل شیرازی فرزند علی
از ساعت 0845 الی 0945 روز 10 /2 /37 اسمعیل شیرازی فرزند علی واعظ و کارمند بازنشسته آموزش و پرورش و دکترای تعلیم و تربیت و شغل استاد هنرستان صنعتی تهران متولد 1307 شناسنامه شماره 1569 محل سکونت تهران خیابان ری کوچه آبشار کوچه تقوی پلاک 26 تلفن 353741 در منزل مهدی سیگاری واقع در شهر یزد در حضور قریب 150 نفر از افراد حاضر در مجلس اظهار نموده تنها حرفی که اجازه گفتنش را نداریم حرف حق، مطلب صحیح، تاریخ اسلام و خلاصه هر چی بوی مسلمانی بدهد ابداً نباید بگوئیم. چیزی دیگر از اسلام باقی نیست. چون خود فهمیدن جرم است. اینجا در ایران عزیز کشور گل و بلبل فهمیدن جرم است باید نفهم بود. اولین کاری که میکنی باید در مراحل زندگی مزاحم کسی نباشی، نان کسی را قطع نکنی، نفس کشیدن تو باعث قطع نفس دیگران نشود. این اولین قدم شریعت اسلام است. اگر بفهم باشد هیچوقت به خود اجازه نمیدهد من میخواهم رئیس باشم شما نفس نکشید یعنی چه بلکه اگر آدم باشد میگوید من نفس نمیکشم که ریاستم یا نفس کشیدنم مزاحم انفاس مظلوم و بیچاره باشد[نباشد]. من میخواهم نان بخورم همه مردم بیچاره باشند نه علی (ع) میفرمایند خدا لعنت کند کسی را که نشسته باشد و کسی جلویش بایستد یعنی علی میگوید خدا لعنت کند همه رؤسائی را که مستخدمشان جلویشان ایستادهاند. حالا انسان برای اینکه بخواهد ریاست کند بخواهد پول داشته باشد بخواهد پست داشته باشد مقام داشته باشد یک عدهای را ناراحت کند وای اگر بکشد. آن کسی که میکشد و اجازه میدهد کشته شوند چرا چرا. من نمیخواهم زنده باشم اگر زندگی من کمتر آزاری برای مردم داشته باشد این را میگویند انسانیت. سه سال پیش عالمی در روی منبر گفت این گوشت یخ زده کثافت است که به مردم میدهید ندهید به مردم بخورند شما گرفتید ستون فقراتش را شکستید، کشتید، زدید، نابود کردید، زن و بچه او را اسیر کردید. چه کسی باید شما را بکشد پای میز محاکمه. این بهتر زندگی کردن نیست این بهتر فاحشه درست کردن است. این بهتر فحشاء رواج دادن است ما میگوئیم اینی را که تو درست کردی زندگی نیست میگوئی دخالت نکن این کار مربوط به من است، تو دخالت نکن وظیفه دولت این است که بگوید اتوبوس از کجا حرکت کند قند کیلوئی چند. وظیفه دولت دیگر این نیست که در کار دختر من دخالت کند. میگویند اینها مخالفت با امنیت کشور است بدبخت نفهمیدی امنیت یعنی چه اگر بفهمی، میفهمی که ما اینجا امنیت کشور را حفظ میکنیم، تو خیال میکنی امنیت این است که مردم آرام زندگی کنند نه امنیت این است که مردم ناخودآگاه ناموسشان را ازشان نگیرند. امنیت این نیست که دختره از در بیرون برود راحت. امنیت این است که تو یک چیزها و ﻫوای مسموم نفرستی ناموس را مسموم کنی، این را میگوئیم اصلاً چه معنی دارد من و پاسبان دوتائی روبروی هم قرار بگیریم ما باید دوش به دوش هم برای این مملکت خدمت کنیم. تو امتحان دادی تا حالا 2000 سال 2500 سال به قول خودت من هم 6000 سال امتحان دادم ولی چه دستی باعث شده که ما را در مقابل هم قرار دهد. 50 سال برگردید عقب به عقب صد سال برگردید به عقب همیشه همراه فرمانداران یک روحانی بوده. ما که شما را حفظ کردیم، ما که همراه شما بودیم، عقل شما بودیم، ما شما را نجات دادیم. الان متوجه باش مرتب فریاد زدیم گفتیم این جوانهائی که درست کردی بعد آفتتون میشوند نشنیدید یک مرتبه دادشان درآمد کهای وای از دست جوانها، آن وقت سازمان جوانان ساختند، کاخ جوانان ساختند، غلط، عوضی داری میروی. به خدا آخرش برای نجات این مملکت باز هم باید دست حاجت به دامن روحانیون بزنند تا درست بشود و الاّ نخواهد شد. اینها که دارند برای ما نقشه میکشند و میگویند اینها همهاش اثر برنامه معاویه است اینها برنامه علی و امام حسین نیست. اینها همان لحظههائی است که مسیر معاویه بود.
نظریه یکشنبه . ذکر مطالب فوق توسط نامبرده مورد تائید است.
نظریه سه شنبه . 1. نظریه یکشنبه مورد تائید است. 2. نامبرده بالا به توصیه شیخ محمد صدوقی همه روزه بعد از نماز مغرب و عشاء در مسجد حظیره به منبر میرود. 3. دو نمونه از اعلامیههای توزیع شده در مسجد حظیره (پس از ختم منبر یادشده) به پیوست1 تقدیم میگردد. ضمناً دو نمونه دیگر از اعلامیههای توزیع شده در این مسجد قبلاً طی شماره 3233 /26/ ﻫ- 14 /2 /37 تقدیم گردیده است. 4. سخنرانی نامبرده باعث تحریک و تجری مستمعین در مجلس بخصوص جوانان کم سن و سال و متعصب شده و ادامه سخنرانی وی با عطف توجه به اینکه مراسم چهلم کشته شدگان یزد در روز 19 /2 /37 برگزار خواهد شد به مصلحت2
توضیحات سند:
1. اعلامیههای مورد اشاره به پیوست نبود.
2. صفحهی بعدی این سند، موجود نیست. در ضمن شهربانی استان یزد طی نامهی شماره 281- 16- 56 – 17 /2 /2537 به ساواک یزد اعلام مینماید که: « ... نامبرده بالا پس از خاتمه وعظ در منزل مورد نظر، صبح روز 15 /2 /2537 با هواپیما یزد را به مقصد تهران ترک نموده است...» بخش ضمائم
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان یزد، کتاب 3 صفحه 50