صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: جلسه ختم وعاظ به مناسبت فوت آیت‌الله حکیم

تاریخ سند: 23 خرداد 1349


موضوع: جلسه ختم وعاظ به مناسبت فوت آیت‌الله حکیم


متن سند:

به: 316 شماره: 15298 /20 ﻫ‍ 3 از: 20 ﻫ 3 با اعلامیه‌ای که توسط واعظین تهران برای ختم آیت‌الله حکیم در مسجد جامع انتشار یافته بود از ساعت 1900 به تدریج مردم در مسجد جامع اجتماع کردند از ساعت 2000 ختم آغاز و در بدو امر [به] وسیله بلندگو از مردم خواسته شد که کسی شعار ندهد.
جمعیت به طور فشرده تمام شبستان و حیاط مسجد جامع را پر کرده بود و امضاءکنندگان آگهی ختم که حدود سی نفر بودند به ترتیب جلوی مسجد جامع صف کشیده و به مردم خوش‌آمد می‌گفتند در ساعت 2045 شیخ علی‌اصغر مروارید به منبر رفت و ابتدا درگذشت آیت‌الله حکیم را به حضرت ولی عصر تسلیت گفت و سپس اظهار نمود که: این ختم با ختم‌های دیگر فرق دارد و من از طرف آقایانی که آگهی را امضاء کرده‌اند سخن می‌گویم یعنی حرف من با گفته آن‌ها یکی است.
مروارید در این موقع راجع به مرجعیت و شرایطی را که یک مرجع بایستی دارا باشد بحث نمود و ادامه داد هر چند سال یک مرتبه این اتفاق برای اسلام روی می‌دهد و مرجعی فوت می‌کند.
بنابراین بایستی بدانیم که چگونه یک مرجع باید انتخاب شود و چه کسانی می‌توانند مرجع را انتخاب کنند.
آیا من که منبری هستم می‌توانم مرجع انتخاب کنم؟ نه، بلکه من به خاطر پر کردن جیب بخواهم از کسی طرفداری کنم.
آیا یک اهل محراب می‌تواند مرجع انتخاب کند؟ نه، آیا بازار از روی تعصب می‌تواند مرجعی انتخاب کند؟ نه، آیا قدرت‌ها به خاطر سودجویی خود می‌توانند مرجعی انتخاب کنند خیر.
مگر مرجع تقلید فقط یک مسئله‌گو می‌باشد.
1 اگر آیت‌الله حکیم فقط مسئله می‌گفت شما هم بروید و یک مسئله‌گو جای او بگذارید.
مرجع باید علاوه بر علم دارای درک اجتماعی و علم روز باشد.
در این موقع مروارید اوراقی از جیب خود درآورد و از بین آن یک برگ را که فتوکپی شده از فتوای آیت‌الله حکیم بود قرائت کرد.
از آیت‌الله حکیم سؤال شده بود اگر یک فرد لشکری مسلمان به جبهه جنگ اسرائیل برود ولی آن شخص نماز نخواند و روزه نگیرد اگر در جنگ با دشمن کشته شود آیا او جزء شهدا محسوب می‌شود یا نه آیت‌الله حکیم در پاسخ فرموده: «اگر آن شخص به خاطر پیروزی مسلمین به جنگ رفته باشد هر چند که نماز نخواند و روزه نگیرد در ردیف شهداء است.
» سپس مروارید از میان بقیه کاغذها که از جیب خود بیرون آورده بود تلگراف حوزه علمیه قم را قرائت و گفت افرادی که درباره انتخاب مرجع تقلید نظریه داده‌اند و در این کار صددرصد صلاحیت دارند تلگرافی مخابره کرده‌اند که به صورت اعلامیه در دست من است ابتدا من نام امضاءکنندگان آن را برای شما می‌خوانم سپس مشارالیه اسامی حدود 20 نفر از امضاءکنندگان را خواند و اظهار داشت من چند خط در میان می‌خوانم که وقت گرفته نشود در بین اسامی قرائت‌ شده آقایان منتظری، ربانی شیرازی، ناصر مکارم و قدوسی نیز بودند.
مروارید آنگاه اصل تلگراف را که به‌عنوان خمینی مخابره شده بود قرائت و همین که نام خمینی را برد جمعیت چنان صلوات محکمی فرستادند که تا چند ثانیه صدای آنان در مسجد طنین‌انداز بود.
در این تلگراف ضمن تسلیت به خمینی یادشده را به ‌عنوان مرجع تقلید معرفی نموده بودند.
2سپس تلگرافات دیگری از حوزه‌های علمیه اصفهان، کاشان، شیراز، مشهد و طبقات مختلف مردم را به جمعیت نشان داد و گفت هر کس احتیاج به دیدن این تلگرافات دارد می‌تواند بعداً مراجعه و اصل آن را ببیند.
مروارید درباره صلاحیت افرادی که این تلگرافات را امضاء کرده‌اند قسم خورد و اضافه کرد ما با[به] این افراد که بی‌نظر هستند اعتماد داریم و شما هم بیشتر آن‌ها را می‌شناسید که از بهترین افراد می‌باشند.
حدود ساعت 2200 برنامه مروارید تمام شد و نامبرده هنگام دعا پیروزی مسلمین و نابودی اسرائیل را خواستار شد و مردم آمین گفتند.
غالب افراد شرکت‌کننده پس از منبر مروارید در حیاط مسجد یکدیگر را بوسیدند و مرجعیت خمینی را تبریک می‌گفتند.
تا ساعت 2300 جمعیت در مسجد جامع هم‌چنان موج می‌زد و مردم دسته دسته راجع به تلگراف شاهنشاه3 و این که پس از دادن پاسخ چه لطمه بزرگی به شریعتمداری و خوانساری وارد آمد صحبت می‌نمودند و در ضمن شایع بود که رساله‌های شریعتمداری را از تبریز بسته‌بندی کرده و به قم پس فرستاده‌اند و کلیه مقلدین شریعتمداری و حکیم که ساکن تبریز می‌باشند به سوی خمینی گرویده‌اند.
توضیح آن که حاج مرتضی تجریشی نیز در ردیف صاحبان عزا ایستاده بود و به مردم خوش‌آمد می‌گفت.
نظریه منبع: منبع نظری ندارد.
نظریه رهبر عملیات: رهبر عملیات نظری ندارد.
آزرم نظریه 20 ﻫ 3: 20 ﻫ 3 نظری ندارد

توضیحات سند:

1.
مرجعیت جهانی امام خمینی: در اردیبهشت 1349 آقای حاج سیدمحسن حکیم به علت کسالت در یکی از بیمارستان‌های بغداد بستری گردید.
پزشک معالج، کسالت او را سرطان تشخیص داد و پیدا بود که به زودی چشم از جهان فرو خواهد بست.
رژیم شاه به خوبی می‌دانست که در ایران بسیاری از کشورهای منطقه، شیعیانی که از آقای حکیم تقلید می‌کنند با درگذشت او به امام روخواهند آورد و موقعیت امام در جامعۀ اسلامی و جهان تشیع هر چه بیشتر تحکیم و تثبیت خواهد شد و این خطری نبود که رژیم شاه بتواند از کنار آن بی‌تفاوت بگذرد.
در تاریخ سه‌شنبه 12 خرداد ماه 1349 (27 ربیع‌الاول 1390) آقای سیدمحسن حکیم چشم از جهان فروبست و جهان تشیع را عزادار ساخت...
به دنبال درگذشت آقای حکیم، رژیم‌های ارتجاعی وابسته به امپریالیسم غرب و استعمار شرق همراه با احزاب و دار و دسته‌هایی که در خدمت مراکز قدرت بودند و یا گرایش به غرب و شرق داشتند و نیز عناصری که از قدرت و پیشرفت امام منافع شخصی و مادی خود را در خطر می‌دیدند دست به دست هم داده به منظور کنار گذاشتن و پیشگیری از مرجعیت جهانی امام به راه افتادند.
علما و روحانیان مجاهد ایران علاوه بر صدور بیانیه‌هایی دربارۀ مرجعیت عامۀ امام، تلگرامها و طومارهای تسلیت نیز به مناسبت درگذشت آقای حکیم برای او (حضرت امام خمینی) فرستادند که به شکستن رعب و وحشتی که ساواک طی سالیان دراز در مورد نام «خمینی» به وجود آورده بود کمک می‌کرد و بار دیگر به مردم اجازه می‌داد که بی‌پروا و جسورانه در همه جا نام آن مرجع تقلید را گرامی دارند.
» (نهضت امام خمینی، سیدحمید روحانی، جلد 2، صفحه 576) 2.
تلگراف تسلیت: متن تلگراف یادشده به قرار ذیل است: تلگراف اساتید و مدرسین حوزۀ علمیه قم به زعیم و مرجع عالی‌قدر حضرت آیت‌الله العظمی خمینی مدظله‌العالی بسمه‌تعالی محضر مبارک حضرت آیت‌الله العظمی مرجع بزرگ شیعه آقای خمینی متع‌الله المسلمین بطول بقائه رحلت حضرت آیت‌الله العظمی آقای سیدمحسن حکیم ـ قدس‌سره‌الشریف ـ موجب تأسف عمیق قاطبۀ مسلمین خصوصاً، جامعۀ روحانیت گردید؛ حوزۀ علمیۀ قم این فاجعۀ عظمی را به ساحت مقدس حضرت بقیۀالله امام زمان ـ عجل‌الله تعالی فرجه‌الشریف ـ و محضر آن مرجع عظیم‌الشأن تسلیت می‌گوید عظمت اسلام و مسلمین و ترقی روزافزون جامعۀ روحانیت و حوزه‌های علمیه را در ظل توجهات امام زمان و رهبری ارزندۀ حضرت مستطاب عالی از پیشگاه خداوند قادر خواستار است.
محمدحسین مسجد جامعی،‌ ربانی شیرازی، حسینعلی منتظری، صادق خلخالی، عبدالعظیم محصلی، محسن حرم‌پناهی، حسین نوری، علی مشکینی اردبیلی، ابوالفضل نجفی خونساری، ناصر مکارم شیرازی، ابوالقاسم خزعلی، احمد جنتی، سیدعباس ابوترابی، علی حیدری، مرتضی بنی‌فضل، احمد دانش، محمد مؤمن، محمدمهدی ربانی، محمدعلی گرامی، مرتضی مقتدایی، حسین مظاهری، هاشم تقدیری، محمد ابطحی، محمد موحدی، حسن طاهری، محمد محمدی، محمدعلی احمدی، یعقوب موسوی زنجانی، عباس محفوظی، صالحی نجف‌آبادی، ابراهیم امینی، رضا توسلی، یوسف صانعی، یحیی انصاری، شیخ محمد واصف، حسین شب‌زنده‌دار، حسین تربیت، اسمعیل عابدی، حسین مدادی، مهدی شاه‌آبادی، محمدعلی فیض، علی قدوسی، جلال گلپایگانی، علی‌اکبر مسعودی، محمدتقی مصباح یزدی، سیدمهدی شریفی، محی‌الدین فاضل.
حوزۀ علمیۀ قم 14 خرداد ماه 1349 (رک: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، از آغاز تاکنون، سیدمحسن صالح، جلد چهارم، صفحه 128 و 129، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، سال 1385) 3.
تلگراف شاه: پس از رحلت آیت‌الله حکیم، محمدرضا پهلوی تلگرام تسلیتی برای آیت‌الله سیدکاظم شریعتمداری به قم و تلگرام تسلیتی برای آیت‌الله سید احمد موسوی خوانساری ارسال کرد.
متن تلگرام شاه به نامبردگان به شرح زیر است: «حضرت آیت‌الله العظمی حاج سیدکاظم شریعتمداری دامت برکاته ـ قم خبر درگذشت حضرت آیت‌الله العظمی حاج سیدمحسن طباطبایی حکیم موجب کمال تأسف و تأثر خاطر ما گردید، بدین وسیله این ضایعه را به جناب مستطاب عالی و جامعه روحانیت اسلام تسلیت گفته و عظمت روزافزون دین مقدس اسلام را که تعالیم نجات‌بخش آن باعث سعادت دنیوی و اخروی است از درگاه خداوند قادر متعال مسئلت داریم.
به تاریخ 12 خرداد ماه 1349 ـ کاخ نیاوران شاه» «حضرت آیت‌الله العظمی حاج سیداحمد موسوی خوانساری دامت‌برکاته ـ تهران خبر درگذشت حضرت آیت‌الله العظمی حاج سیدمحسن طباطبایی حکیم موجب کمال تأسف و تأثر خاطر ما گردید، بدین وسیله این ضایعه را به جناب مستطاب عالی و جامعه روحانیت اسلام تسلیت گفته و عظمت روزافزون دین مقدس اسلام را که تعالیم نجات‌بخش آن باعث سعادت دنیوی و اخروی است از درگاه خداوند قادر متعال مسئلت داریم.
به تاریخ 12 خرداد ماه 1349 ـ کاخ نیاوران شاه» (رک: نهضت امام خمینی، سید حمید روحانی، جلد دوم، صفحه 554، واحد فرهنگی بنیاد شهید، چاپ اول، سال 1364)

منبع:

کتاب پایگاه‌های انقلاب اسلامی، مسجد جامع بازار تهران به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 253


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.