تاریخ سند: 21 آبان 1357
تلفنگرام
متن سند:
شماره: 12312 /21ه تاریخ:21 /8 /1357
از: سازمان اطلاعات و امنیت قم
به: مدیریت کل اداره سوم 312
تلفنگرام
آیتاله شریعتمداری در تماسی که شب گذشته با آیتاله حاج سید حسن قمی حاصل نمود پس از طرح مسائلی پیرامون وقایع اخیر نقاط مختلف کشور و لزوم جلوگیری از برخورد و کشت و کشتار افزوده است، که در شرایط کنونی میبایست با اشتراک مساعی وضع را روشن نمود و در مورد مذاکرات معموله با خمینی افزوده است، که در حقیقت کسان ما (مهندس حسن شریعتمداری و احمد عباسی) نخواستند که در مذاکرات شرکت کنند و دیگران هم به توافق لازم نرسیدهاند حال هم صدوقی یزدی درصدد مسافرت به خارج است.
آیتاله قمی ضمن تایید نظریات آیتاله شریعتمداری در مورد جلوگیری از اعمالی مانند صدمه زدن به جان و اموال مردم اضافه مینمایند، که این کارها بیشتر از جانب افراد ناشناختهای سرمیزند. چون از تهران و سایر نقاط اطلاعاتی کسب که طبقه روحانیت راضی به این قبیل اعمال نمیباشند. آیتاله شریعتمداری در این مورد اظهار میدارد:
که میبایست کاری کرد که مردم متوجه نیات روحانیون بشوند.
توضیح: به طوری که کسب اطلاع شده قبلاً کدورتی بین نامبردگان وجود داشته و به همین جهت تبادل نظریاتی بین آنان صورت نمیگرفته و چون اخیراً آیتاله قمی با روش سید عبداله شیرازی نظر موافق ابراز ننموده، با وساطتی که توسط یکی از روحانیون گرگان به عمل آمده چنین کدورتی مرتفع و قرار است احمد عباسی نیز در تهران با محمود قمی فرزند آیتاله قمی مذاکراتی انجام و تفاهمات بیشتری به وجود آید، ضمناً به طوری که استنباط میشود آیتاله شریعتمداری زیرکانه در تلاش است که امثال آیتاله قمی را با خود همگام نماید. استحضاراً معروض.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت قم. باصری نیا
در گزارشی که در تاریخ 2 /9 /57(2537 شاهنشاهی)، تقدیم گردید
به استحضار رسید که برابر مشاهدات نماینده اعزامی ساواک به مشهد. منازل آیات اله قمی و شیرازی و دیگر روحانیون قشری مشهد به صورت پایگاه مخالفین درآمده، و نوعی حکومت خودمختار ایجاد کردهاند که این امر به طور عمده ناشی از سوء استفاده از فضای باز سیاسی و مماشات و گذشتی است که نسبت به مخالفین و عوامل محرک به عمل میآید.
از آن تاریخ تا کنون در شهر مشهد و برخی دیگر از شهرهای استان خراسان حوادث و وقایعی رخ داده که نشان میدهد، به تدریج کنترل اوضاع از دست مسئولین امر خارج شده و جماعتی از مردم اخلالگر و آشوب طلب در مشهد و دیگر شهرها کنترل را در دست گرفته و به جنایات و اقدامات خطرناکی دست میزنند. وقایعی که طی روزهای 18 تا 24 آذر ماه در مشهد، نیشابور تربتجام، بجنورد و سبزوار رخ داده و ادامه شدیدتر آن نیز در روز 25 /9 /57 قابل مشاهده است گویای آن است که روحانیون مخالف و اخلالگران در مشهد به شدت مشغول ایجاد اوضاع خطرناک و غیر قابل کنترلی در منطقه میباشند.
وقایع مزبور به موقع به استحضار رسیده و مواردی از آن به شرح زیر بوده است:
1ـ پیکرههای شاهنشاه آریامهر و اعلیحضرت رضاشاه کبیر در مشهد از جای خود به زیر آورده شده است.
2ـ هتل هایت مشهد به آتش کشیده شده و بخشی از اموال آن به غارت رفته است.
3ـ داروخانهها، پزشکان و بیمارستانها از درمان و پذیرش بیماران مربوط به نیروهای مسلح شاهنشاهی خودداری میکنند.
4ـ مغازهها و خانههای افراد میهنپرست به آتش کشیده شده است.
5ـ یک نفر قهوهچی را به جهت آن که تمثال شاهنشاه آریامهر در محل کارش نصب بوده به شدت مضروب و موجب قتل او شدهاند.
6ـ یکی از افسران شهربانی مشهد که لباس سیویل به تن داشته مورد هجوم قرار دادهاند. افسر مزبور به مغازهای نزدیک منزل شیرازی رفته و بعد اخلالگران او را مضروب و به منزل شیرازی برده و خواستار به اصطلاح مجازات او شدهاند. پسر شیرازی حاضر به تحویل این افسر نبوده و سرانجام تمام مقامات استان از وی درخواست کردهاند و بالاخره افسر مجروح را رها نمودهاند.
7ـ در شهر مشهد و شهرهای دیگر شایعات مرعوبکننده از قبیل قطع آب و امثال آن پراکندهاند.
8ـ آیات شیرازی و قمی صریحاً به طرفداران خود دستور مقابله و دفاع در مقابل مامورین انتظامی را دادهاند.
9ـ همه روزه تظاهرات اخلالگرانه با شعارهای موهن علیه مقدسات ملی و قانونی اساسی در شهر مشهد و دیگر شهرهای خراسان برپا میگردد.
10ـ پسر آیتاله شیرازی در مکالمه تلفنی با فرماندار نظامی مشهد و برخی دیگر از مقامات محلی به آنها امر و نهی و تحکم میکند. کما این که در هنگام تظاهرات ملی و میهنی، مشارالیه تلفنی با فرماندار نظامی مشهد تماس گرفته و گفته: "هرچه زودتر به این کارها خاتمه دهید یا این که ما دستور مقابله میدهیم."
11ـ فروشگاه تعاونی ارتش را در مشهد به آتش کشیدهاند. فرمانداری نظامی در عمل دخالتی نکرده و رئیس آتش نشانی مشهد برای اطفاء حریق از منزل شیرازی کسب اجازه نموده ولی اجازه صریحی به او داده نشده است.
12ـ اخلالگران درصدد حمله به بیمارستان لشگر 77 خراسان برآمدهاند.
13ـ یک نفر سرگرد جمعی لشگر 7 که با لباس شخصی برای دیدار همسرش که نرس بیمارستان شاهرضا میباشد. به آن محل رفته و اخلالگران که او را شناختهاند، وی را مضروب و به قتل رسانیدهاند.
14ـ یکی از روحانیون افراطی و طرفدار خمینی که استاد دانشگاه تهران است و اخیراً به لبنان رفته، نامهای به بیمارستان شهناز مشهد فرستاده و قید کرده برای نابود کردن افسران و درجهداران ارتش و کارمندان ساواک، به جای مضروب کردن آنان، از کپسولهای سمیاستفاده کنند. این نامه توسط پزشکان و پرستاران تکثیر شده است.
15ـ در مناطقی از شهر مشهد عناصر اخلالگر با چوب و چماق عبور و مرور را کنترل میکنند و به هر شخص یا اتومبیلی ظنین شوند و یا به اخطارهایشان توجهی نکند، تحت این عنوان که مامور ساواک است، وی را مضروب و اتومبیل را خرد میکنند و آتش میزنند.
در جریان این اقدام سرنشینان یک اتومبیل لندرور و دو دستگاه اتومبیل سواری توسط اخلالگران مضروب و دو نفر آنان به قتل رسیده و یک نفر دیگر شدیداً مجروح شدهاند.
16ـ اخلالگران با ایجاد رعب و وحشت و حمله و ضرب و جرح و آتشسوزی، هرگونه مخالفتی در جهت اجرای اعمال اخلالگران خود را شدیداً سرکوب میکنند، از جمله اتوبوسهای حامل کسانی که اقدام به تظاهرات ملی و میهنی نموده بودند، مورد حمله واقع و نابود شده است.
17ـ عناصر مخالف هرگاه که با اقدامات جدی از قبیل تظاهرات ملی و میهنی و یا اقدامات مامورین مواجه میشوند، یا در بیمارستان متحصن میشوند و یا با دسته کشی و حرکت گروههای وسیعی با تهدید یا با میل خودشان، به مبارزه جدی با مردم و یا مامورین میپردازند. این افراد تحت رهبری سید کاظم اخوان مرعشی، شیخ عباس واعظ طبسی، دکتر محمود روحانی و افرادی مانند آنها در بیمارستان شاهرضا متحصن شده و یا مخالفین خود را مضروب مینمایند.
18ـ دو نفر درجهدار را که لباس شخصی به تن داشتهاند، به بهانه این که مامور ساواک هستند،1 مورد ضرب و جرح قرار داده و از سرنوشت یکی از آنها اطلاعی در دست نیست.
19ـ استوار سعادتمند و گروهبان رحمت زئی[ جمعی لشکر77خراسان] وسیله مخالفین ربوده شده و جسدشان در پشت ستاد ژاندارمری به دست امده است.
20ـ در روز 25 /9 /57 وسیله بلندگو در اطراف بازار اعلام میکنند که خون ارتشیان مباح است.
21ـ آیات قمی و شیرازی از پذیرفتن هیئتهای اعزامی از سوی دولت خودداری کردهاند.
22ـ در تربتجام به دنبال انجام تظاهرات اخلالگرانه، پیروان تسنن به مقابله با تظاهرکنندگان پرداختهاند که سه نفر از آنها مورد ضرب و جرح واقع و متعاقباً رهبر اهل تسنن به پادگان تربتجام مراجعه و تقاضای مجازات ضاربین را نموده و افزوده اگر در این مورد اقدام نشود، اهل تسنن اقدامات حادی انجام خواهند داد. ضمناً در برخوردهای تربتجام، فرزند یک نفردرجهدار ژاندامری کشته شده است.
23ـ در بجنورد زد و خوردهای شدیدی بین موافقین و مخالفین روی داده و منجر به مجروح شدن 9 نفر گردیده است. 2
24ـ در نیشابور متعاقب برخورد موافقین و مخالفین، حدود یک هزار نفر از مخالفین در دادگستری شهرستان مذکور متحصن شدهاند. پس از آن فرماندار، رئیس شهربانی، فرمانده ژاندامری و رئیس دادگاه برای مذاکره با آنها به دادگستری رفتهاند و متحصنین آنان را به عنوان گروگان گرفته و اسلحه رئیس شهربانی و فرمانده ژاندارمری را از آنان اخذ و متعاقباً اخطار کردهاند که اگر مامورین تیراندازی کنند، گروگانها را خواهند کشت.
متعاقب این جریان، مخالفین با منزل آیتاله شیرازی در مشهد تماس گرفته و پسر شیرازی به آنها دستور داده که از فرماندار، رئیس شهربانی، رئیس آگاهی و فرمانده نیروهای نظامی تعهدی اخذ کند که آنها متعهد شوند، عواملی را که تظاهرات موافق کردهاند مجازات نمایند. گروگانها تعهد مورد نظر را داده و به دنبال آن مسئولین دادگستری اعلام کردهاند که مسئولین تظاهرات موافق معرفی شوند. با صدور این دستور از صبح روز 24 /9 /57، مخالفین افراد موافق را شناسائی و با حمله به منازل و کتککاری آنان، آنها را به دادگستری میبرند.
25ـ مماشات با اخلالگران و عناصر محرک، سبب وحشت، یاس و خشم شدید نظامیان و افراد نیروهای انتظامی شده و در بیسیمهای فرمانداری نظامی علناً توهین به فرماندار نظامی مشهد شنیده میشود.
26ـ مردم میهنپرست و بیطرف از حاکمیت عناصر بیمسئولیت، خرابکار، آشوب طلب، روحانی نمای مستبد و هرج و مرج، دچار وحشت و ناراحتی شدید شدهاند.
نظریه:
در مشهد از نظر روحانیون سه قطب مشخص وجود دارد. آیتاله شیرازی علیرغم آن که به نظر میرسید فردی روشنفکر، میهنخواه و اگاه است، نشان داده که فردی متحجر، متعصب و مخالف رژیم میباشد و به علاوه فرزندان او گرداننده وضعیت منزلش هستند که برای عقب نماندن از روحانیون دیگر، هر روز بیشتر از روز پیش در جهت تحریک مردم و تشدید وخامت اوضاع تلاش دارند و در نتیجه نباید از شیرازی انتظار اقدامی در جهت برقراری آرامش در اوضاع را داشت.
قطب دیگر روحانیت مشهد، آیتالله قمی است که در باطن موافق بحران و نابسامانی است و در عرصه رقابت با شیرازی و طرفداران خمینی، قادر به حفظ استقلال رای و موقعیت خود نمیباشد.
قطب سوم را روحانیون طرفدار خمینی تشکیل میدهند. آنها در واقع عاملان اصلی آشوب و هرج و مرج مشهد هستند و با آن که در ماههای اخیر کراراً در مورد دستگیری آنان تاکید شده، معهذا آزادند و با چند نفر از دانشگاهیان مشهد که طرفداران و منسوبان علی شریعتی هستند و تنی چند از کمونیستها و عناصر وابسته به جبهه ملی، صحنه گردان تمامی حوادث و وقایع میباشند.
دانشگاهیان مشهد مرعوب و مجذوب هواداران خمینی شده و از آنها دنباله روی میکنند شوهر خواهر و برادر همسر علی شریعتی گردانندگان اصلی وقایع دانشگاه مشهد هستند شدیداً به تحریکات خود ادامه میدهند.
عناصر تروریست و متمایل به گروههای تروریست نیز از وضع آشفته موجود نهایت بهرهبرداری را به نفع مقاصد خود به عمل میآورند.
در این میان، بین سازمانهای مسئول در محل هماهنگی نیست. فرماندار نظامی حاضر به تبعیت از استاندار نمیباشد. به علاوه با مسئولین سازمانهای انتظامی محل هماهنگی ندارد و با مماشاتی که نسبت به مخالفین نموده، به تدریج محبوبیت و قدرت خود را در میان نظامیان از دست داده است.
رئیس شهربانی با وجود فرمانداری نظامی، احساس مسئولیت لازم را نمیکند و در سایر سازمانهای دولتی نیز به سبب همین وحشت از مخالفین اقدام موثری انجام نمیگردد.
با عرض مراتب بالا، با ادامه وضع وجود، میتوان پیشبینی کرد که اوضاع در روزهای آینده به مقیاس بیشتری از کنترل خارج شود و در این میان، مردم میهنپرست و عادی مشهد و شهرهای دیگر خراسان در فشار، ناامنی، ضایعات ناشی از هرج و مرج هستند و روحانیون هم با رقابت نسبت به یکدیگر و عدم درک وسعت و عمق فاجعه حاضر به عدول از مواضع خود نمیباشند و به طرفداران خمینی و عوامل مخرب دیگر مجال پیشروی بیشتر میدهند.
چنانچه به مصلحت باشد که با انجام تغییراتی در سطح فرمانداری نظامی و سایر سازمانهای انتظامی، مدیریت قاطعتری اعمال و طرفداران خمینی و محرکین از هر طبقه دستگیر و آیات قمی و شیرازی نیز به طرق مقتضی محدود شوند، میتوان امیدوار بود که اوضاع مشهد و شهرهای دیگر خراسان حالت عادی به خود بگیرد.
مراتب جهت استحضار خاطر خطیر ملوکانه از شرف عرض گذشت.
معاون اداره کل سوم. عطارپور
مدیر کل اداره سوم. طباطبائی
توضیحات سند:
1. سرگرد افشین، جمعی لشگر 77 در میدان بیمارستان شاهرضا (امام رضا علیه السلام) در حالی که در میان جمعیت تظاهرکننده با لباس شخصی نفوذ کرده بود، توسط مردم شناسایی و دستگیر شد و به قتل رسید. ر.ک: تقویم تاریخ خراسان، ص311. گفتنی است، به دنبال اعلام همبستگی پزشکان و کارکنان بیمارستان «شاهرضا»ی مذکور با نهضت اسلامی و سرنگونشدن مجسمهی داخل محوطهی بیمارستان، عوامل رژیم پهلوی با شکستن در بیمارستان و شیشهی اتومبیلها، به پزشکان و کارکنان بیمارستان یورش بردند و14 نفر از پزشکان و کارکنان را مجروح کردند، همچنین به بخش کودکان حمله کردند و در این بخش کودک 9 ماههای به دست آنان از پای درآمد. ر.ک: همان.
2. ساواک به منظور فروپاشی وحدت اجتماعی مردم و ایجاد اختلاف و فتنهگری در صفوف متحد مردم مسلمان ایران و به شکست رساندن مبارزات و نهضت اسلامی و زمینهسازی برای به اصطلاح دفاع از امنیت اجتماعی، سعی میکرد به اختلافات مذهبی و عقیدتی هرچه بیشتر دامن بزند. راهپیمایی که با عنوان«اهل تشیع و تسنن» در22 آذر ماه 57 در تربتجام و بجنورد و... به وجود آمد از جملهی فتنهگریهای ساواک بود.
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی سید عبدالله شیرازی به روایت اسناد ساواک صفحه 385