تاریخ سند: 30 اردیبهشت 1344
موضوع: اجتماع در منزل دکتر امینی
متن سند:
شماره: 2175 /20 الف تاریخ: 30 /2 /44
موضوع: اجتماع در منزل دکتر امینی
بعد از ظهر روز 29 /2 /44 در منزل دکتر علی امینی عدهای در حدود ۱۰ نفر منجمله آقایان هادی اشتری1 وزیر سابق حسین منشور نماینده سابق مجلس شورای ملی، علیاکبر از کارخانه روغنکشی ورامین سرمست حضور بهم رسانیدند یکی از حاضرین از دکتر امینی سوال مینماید این چند روز عزاداری کجا بودید امینی میگوید دیدم اگر بخواهم این چند روز روضه در مجالس آن شرکت کنم تمام صاحب روضهها متوقع خواهند بود روی این اصل به کهریزک رفتم. هادی اشتری گفت شایع است که فلسفی را از منبر پایین کشیدهاند. دکتر امینی گفت خیر گویا درب خانهاش رفتهاند و به او فحاشی کردهاند و دیگر اجازه ندادهاند که منبر برود. نامبرده اضافه مینماید در کشور پولها را به جای خود خرج میکنند و به کارهای ضروری نمیزنند این خانهسازیها که میشود هیچ دردی از دل مردم بر نمیدارد. علت مخالفت شوهر خواهر من دکتر نفیسی با من روی همین خانهسازیها شد وقتی نخستوزیر بودم خانههایی ساخته بودند بنده را دعوت کردند بنده وقتی دیدم ۶۰ درصد پولهای به حساب گذارده را بالا کشیدهاند و این خانهها به درد ایرانیها نمیخورد برای ایرانی باید با شرایطی که در خور ایرانی هست خانه ساخت آن هم در نزدیکی شهر میروند به پول دولت در چند فرسنگی خانهسازی میکند از طرفی کسی نمیخرد و از طرفی شهرداری ژاندارمری و مدرسه و آب و برق میخواهد اینها همه برای دولت ایجاد زحمت میکند آخر خانهای که نشود پول آن را وصول کرد به چه درد میخورد خانه باید به کسانی داده شود که بتوانند در دوران خدمت پول آن را بپردازند اول باید اقتصاد کشور را درست کرد هادی اشتری گفت تمام شهرستانها خالی میشود و جمعیتها به طرف تهران روی میآورند. روزی خطر بوجود خواهد آمد. علی اکبری اظهار میدارد خانههای ارزان که در خیابان آرامگاه ساخته میشود روی پارتیبازی تقسیم میشود یعنی به مستحق داده نمیشود. هادی اشتری میگوید به کاردانان مملکت کاری رجوع نمیکند اگر هم بر سر کار آمدند برایشان به قدری مزاحمت فراهم میکند و سر راهشان سد میبندند که تمام وقتشان بدون نتیجه تلف میشود. دکتر امینی میگوید هر ایرانی باید دو نفر مراقب داشته باشد تا خطا نکند. بنده وزیر دارایی بودم آمدم از کهریزک بگذرم دیدم از من حق عبور میخواهند پیاده شدم دیدم در یک اطاق دختری را گذاشتهاند که از هر ماشین پولی به عنوان آسفالت دریافت میکند رفتم جلو دیدم یکی از مدیران جراید به نام صبوحی یا صبوری دارد به این وسیله باج میگیرد فوری دادم او را گرفتند شاید اگر بنده برخورد نکرده بودم هنوز هم یارو دکانش این بود. هادی اشتری گفت آقای دکتر مردم همه شما را دوست دارند و خواهان سلامت شما هستند دکتر امینی گفت خدا مرا هدایت کند من فکرم را عوض کردم دیگر پیرو سیاست مسالمتآمیز هستم. ش
توضیحات سند:
1- هادی اشتری:
وی فرزند مهدی و در سال ۱۲۷۷ هش در تهران متولد شده و دارای تحصیلات قدیمه (معادل دیپلم) و کارمند وزارت کشور استاندار استانهای تهران، مازندران و گیلان و وزیر مشاور و معاون وزارت کشاورزی و مورد حمایت شاه و دربار منحله بوده است. پرونده انفرادی ساواک
منبع:
کتاب
علی امینی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 192