تاریخ سند: 26 بهمن 1338
اطلاعیه
متن سند:
شماره: 1600 /18
در محافل مطبوعاتی گفته میشود که در انتخابات آینده از بین روزنامهنگاران مهندس والا از خلخال.
محمود منصوری نراقی (صاحب امتیاز روزنامه ملیون از شمیرانات عباس شاهنده از بیجار قاسم مسعودی از دماوند به مجلس شورای ملی و آقایان عبدالرحمن فرامرزی1 و دکتر مصباحزاده به مجلس سنا خواهند رفت ضمناً گفته میشود آقای مصطفی الموتی2 که قرار بود از قزوین انتخاب شود در پست فعلی انجام وظیفه خواهد کرد.
رونوشت برابر با اصل در پرونده کلاسه ـ الف ـ 930 بایگان کل
بایگانی شود 25 /11 /38
توضیحات سند:
1.
عبدالرحمن فرامرزی، فرزند عبدالواحد در سال 1280 ش متولد شد.
وی از مردم جنوب ایران و منسوب به «فرامرزان» بود که بخشی است میان لارستان و بندر لنگه.
فرامرزی از 1315 تا 1318 معاون ادارهی راهنمای نامه نگاری در شهربانی بود که سانسور مطبوعات را همراه با علی دشتی برعهده داشت و از 1318 تا شهریور 1320 رئیس آن اداره بود.
پس از شهریور 1320 که مطبوعات آزاد شدند، او هفتهنامهی «آینده ایران» را منتشر ساخت، ولی پس از چند ماه تعطیل شد، سپس هفته نامهی «بهرام» را منتشر کرد که آن هم بیش از چند ماه نپایید.
فرامرزی در آغاز سال 1321 امتیاز روزنامهی «کیهان» را گرفت.
در این دوران مصطفی مصباحزاده، رئیس تبلیغات، مدیر و سردبیر کیهان بود.
کیهان پس از رویداد خشونتبار هفدهم آذر 1321 (به بهانهی کمبود نان در زمان نخست وزیری قوام السلطنه) به همراه دیگر مطبوعات توقیف شد و در انتشار مجدد، امتیاز کیهان را مصباحزاده گرفت.
فرامرزی در دورههای 15، 16، 17، 18 و 20 نمایندهی مجلس بود و از آن پس جواز وکالت دادگستری گرفت.
فرامرزی از سال 1346 بر اثر کسالت در کار کیهان چندان دخالت نداشت و نام او بهعنوان سردبیر در صفحهی اول یا دیگر صفحات کیهان دیده نمیشد، ولی رابطه او با کیهان هرگز قطع نشد.
به گفتهی خودش تمام هزینهی زندگی و نیازهای مالی او از سوی موسسهی کیهان تامین میشد و سرانجام در 24 مرداد 1351 درگذشت.
فرامرزی در مواضع سیاسی ـ اجتماعی مدافع منافع انگلیسها بود.
برای آگاهی بیشتر از فعالیتهای فرهنگی و سیاسی وی به سلسله مقالات نیمه پنهان (شماره 87) مندرج در روزنامهی کیهان مورخه 26 شهریور 77 مراجعه کنید.
2.
مصطفی الموتی نیا، فرزند حسین در سال 1306 در تهران متولد شد، کار مطبوعاتی را در 15 سالگی شروع کرد و بعدها از دانشگاه تهران، دکترای اقتصاد گرفت.
وی در سالهای 1331 و 1332 در روزنامهی «داد» مقالات تندی علیه دولت دکتر مصدق می نوشت که به همین علت چندین بار دستگیر و روزنامهی مذکور نیز توقیف شد.
او در همین زمان با عوامل کودتا (سپهبد زاهدی و اردشیر زاهدی) آشنا شد و در تظاهرات خیابانی علیه مصدق فعالیت داشت و پس از کودتای 28 مرداد 1332 در دولت زاهدی، سمت معاونت نخست وزیری را به دست آورد.
در این زمان مجلات شهربانی و ژاندارمری را راه اندازی کرد و در رادیو به ارائهی تحلیل های سیاسی بعد از کودتای 28 مرداد پرداخت که باعث شهرت و تحکیم موقعیتش شد.
دکتر الموتی در سال 1333 روزنامهی «صبح امروز» را به مدیریت همسرش منتشر کرد.
در سال 1338 به عضویت هیأت مدیرهی شرکت معاملات خارجی منصوب شد و پس از آن به عنوان معاون نخست وزیر (دکتر اقبال) در امور بازرسی به کارش ادامه داد.
با آغاز فعالیت گروه «مترقی» و تأسیس حزب ایران نوین، به عنوان رئیس فراکسیون این حزب در مجلس شورای ملی به فعالیت پرداخت و یکی از اعضای فعال و مؤثر کمیسیون جشن های 25 سال سلطنت پهلوی بود.
الموتی با اعمال قدرت و سازش با سازمان برنامه به یکی از ثروتمندان بزرگ (میلیونر) تبدیل شد و در سال 1340 به دعوت رژیم صهیونیستی به همراه همسرش به تل آویو سفر کرد.
وی همچنین عضو و دبیر جمعیت یاران متحد (عناصر رده اول دربار و نزدیکان محمد رضا پهلوی)، عضو جبهه یاران متحد، عضو جمعیت جهانی فراماسونری (عضو لژ ژاندارک)، رهبر فراکسیون پارلمانی حزب ایران نوین، عضو حزب ملیون، عضو حزب رستاخیز، رئیس باشگاه روتاری مرکز، نویسنده و مدیر مسئول روزنامهی «داد» و از عوامل باند گسترده و مُتنفذ عَلَم بود که با اوجگیری انقلاب اسلامی به کشور انگلستان متواری و پناهنده شد.
الموتی در سال 1358 در خارج از کشور روزنامهی «اخبار روز»، در سال 1360 کتاب «تاریخ معاصر ایران» و کتاب «ایران در عصر پهلوی (شانزده جلد) و در سال 1370 کتاب «بازیگران سیاسی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب اسلامی» را منتشر کرد که در آثار فوق سعی در تبرئه کردن سیاستمداران دوران رژیم پهلوی را داشته است.
(اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی)
منبع:
کتاب
مسعودیها به روایت اسناد ساواک صفحه 571