مثل اینکه مردم ایران مردهاند!!؟
متن سند:
مثل اینکه مردم ایران مردهاند!!؟
در دهه 132 در بحبوحه اشغال ایران توسط متفقین، گروههاى ملىگراى کوچکى متشکل از تکنوکراتها و چهرههاى جوان و تحصیلکرده غرب پدید آمدند. از جمله: حزب میهنپرستان (به رهبرى على جلالى و محمد پورسرتیپ) حزب استقلال (توسط عبدالقدیر آزاد) و حزب میهن (به رهبرى مهدى آذر و کریم سنجابى)، که این گروهها با ائتلاف خود، حزب ایران را تشکیل دادند.
در سال 1328 با پایان گرفتن عمر مجلس پانزدهم و احاله تعیین تکلیف مسأله نفت جنوب به مجلس شانزدهم و همچنین اعتراض تعدادى از رجال سیاسى کشور به رهبرى محمد مصدق، به تقلب در انتخابات مجلس که منجر به تحصن در دربار شد، با موافقت محمدرضا پهلوى، در آبان 1328، جبهه ملى ایران، اعلام موجودیت کرد.
در این شرایط، بر هیچکس پوشیده نیست که حمایت افراد ذىنفوذ روحانى از دکتر مصدق و جبهه ملى و نفوذ کلام و نقش آیتاللّه سیدابوالقاسم کاشانى، عامل اصلى به میدان آوردن مردم و تعطیل ادارات و دکاکین بازار و خیابانها بود.
در این خصوص، گزارش مورخه 2 /7 /133 به شرح زیر، براى نمونه کافى است:
«شهربانى اصفهان گزارش مىدهد : به پیروى از پیام آیتاللّه کاشانى1 قرار است روز یکشنبه 7 /7 /3 کلیه ادارات به استثناى دادگسترى و تلگرافخانه، دکاکین بازار و خیابانها از صبح تا ظهر تعطیل عمومى بنمایند.»2
و متعاقب این گزارش، خبر زیر به ستاد ارتش ارسال شد:
«محترما معروض مىدارد تعطیل عمومى بازار و دکاکین شهر از صبح روز 7 /7 /3 از ساعت 1 بعدازظهر ادامه و قاطبه اهالى با نظم و آرامش کامل در تلگرافخانه اجتماع و ضمن ابراز احساسات و سخنرانى از طرف وعاظ شهر پشتیبانى خود را نسبت به منویات آیتاللّه کاشانى و دولت جناب آقاى دکتر مصدق ابراز و بدون هیچگونه حادثه پایان پذیرفت.»3
ولى پس از آنکه جبهه ملى و مصدق از نردبان حمایتهاى مردم بالا رفتند و خود را بىنیاز از روحانیت و دین یافتند، رو به افول نهاده و همواره در آرزوى اجتماعاتى که در آن، از حضور مردم بهره ببرند، ماندند.
در گزارش 1387 /311 به تاریخ 15 /1 /41، در این باره آمده است:
«آقاى محمدحسن توسلى گفت روزى که علما خواستند مردم در مسجد سیدعزیزاللّه جمع بشوند تمام بازار تهران تعطیل شد ولى جبهه ملى براى تشکیل کنگره با آن همه فعالیت همهاش 198 نفر از تهران و شهرستانها در منزل قاسمیه جمع شدند.»
با شروع نهضت حضرت امام (ره) اعضاى جبهه ملى، تصمیم گرفتند مجددا بر موج خروشان مردمى که با رهبرىهاى امام به صحنه آمده بودند، سوار شوند که با درایت و دوراندیشى معظمله با شکست مواجه شدند.
«در هفته گذشته عدهاى از دانشجویان عضو جبهه ملى دانشگاه به قم رفته و با آیتاللّه خمینى ملاقات کردهاند. این عده به آیتاللّه خمینى گفتهاند اعلامیه مشترکى علیه دربار و دولت انتشار دهند. خمینى گفته است اقداماتى که من علیه دولت و دربار مىکنم ارتباط به دسته معینى ندارد و فقط براى دفاع از مذهب است و شما اگر خود را مسلمان مىدانید باید تابع نظر من باشید و فعالیت مشترک معنى ندارد. سران دانشجویان جبهه ملى بدون اخذ نتیجه به تهران برگشتهاند.»
با توجه به مستندات فوق، سند زیر نیز نمونهاى روشن از عدم جایگاه ملىگراها در بین مردم مىباشد:
«سید حبیب مؤمنزاده از اینکه مردم براى برگزارى مراسم چهلم مصدق جنبوجوشى نشان نمىدهند، اظهار تأسف نموده و گفته است: مثل اینکه مردم ایران مردهاند.»
این اظهارنظر، در حالى است که مراسم چهلم درگذشت دکتر محمد مصدق در ساعت 15 روز پنجشنبه 24 /1 /46 با حضور عده مشخصى از عناصر طرفدار جبهه ملى در احمدآباد، برگزار گردید، ولى در مراسم شب چهلم غلامرضا تختى که حدود 1 ماه پس از مراسم مصدق برگزار شده بود، شرکت مردم چشمگیر و قابل ملاحظه بود. در گزارشى که به این مناسبت تهیه شده، آمده است :
«از ساعت 153 مورخ 26 /11 /46 ازدحام مردم بخصوص دانشجویان به منظور شرکت در مراسم شب چهل تختى دمبهدم افزایش یافته و عده زیادى از دانشجویان که از میدان شوش حرکت کرده بودند پس از عبور از خیابانهاى رى و سه راه ورامین از سمت جنوب به ابنبابویه نزدیک شده و در حالى که شعار مىدادند: «خودکشى قهرمان دروغ ننگین سال» وارد قبرستان شدند...»
شاهدى دیگر بر غیرمردمى بودن جبهه ملى، سلسله گزارشهایى است که توسط ساواک شهرستانها، در خصوص میزان مقبولیت جبهه ملى بین مردم، به تهران ارسال گردیده است:
از آبادان، 3 /1 /42 : جبهه ملى در حال حاضر در خوزستان به طورکلى فعالیت متشکل ندارد، فقط اشخاصى وجود دارند که تمایلاتى نشان مىدهند که بهطور اجمال قابل اهمیت نیست.4
از سنندج، 13 /9 /42: تشکیلات جبهه ملى در سنندج وجود نداشته فقط احتمالاً چند نفر از فرهنگیان از هواخواهان جبهه ملى مىباشند که در حال حاضر فعالیتى ندارند.5
از رضائیه، 12 /9 /42 : جبهه ملى و دستجات وابسته به آن فعالیتى در آذربایجان غربى ندارند و عناصر وابسته به آن بسیار معدود مىباشند.6
از قم، 12 /9 /42 : از جبهه ملى و دستجات وابسته به آن فعالیتى مشاهده نشده است.7
از زاهدان، 11 /9 /42: تشکیلات جبهه ملى در استان بلوچستان و سیستان فعالیت و تشکیلات نداشته ولى افرادى هستند که به طور پراکنده در مواقع لزوم فعالیتهایى دارند ولى متشکل نیستند.8
از گرگان، 3 /1 /42 : عده بسیار قلیلى به نام طرفداران جبهه ملى در این منطقه موجود [است] که داراى هیچگونه تشکیلاتى نبوده و فعالیتى از آنها مشاهده نمىگردد.9
دیگر استانها نیز، پاسخهایى به همین سیاق براى ساواک تهران ارسال کردهاند که همگى حکایت از غیرمردمى بودن جبهه ملى دارد.
و در نهایت، در گزارشهاى نوبهاى که توسط بخش امنیت داخلى ساواک، تهیه گردیده است، این مسئله به شکل زیر آمده است :
بولتن نوبهاى از تاریخ 24 /9 /48 تا 24 /12 /48
قدرت و امکانات :، قدرت نفرى جبهه مذکور در داخل کشور قابل ملاحظه نبوده ولى در خارج از کشور داراى طرفدارانى بین ایرانیان و دانشجویان مقیم اروپا و امریکا مىباشد.1 »
بولتن نوبهاى از تاریخ 25 /12 /48 تا 25 /3 /49
در این بولتن نیز عین عبارات فوق تکرار شده است.11
بولتن نوبهاى از تاریخ 5 /7 /51 تا 5 /1 /51
در این بولتن نیز عین عبارات فوق تکرار شده است.12
بولتن نوبهاى از تاریخ 22 /12 /55 تا 22 /6 /56
«در شرایط فعلى جبهه به اصطلاح ملى سابق قدرت و امکانات قابل ملاحظهاى ندارد، ولى فعالیتهاى چند نفر از هواداران این جبهه، توجه عدهاى را به فعالیتها و موقعیت جدید این جبهه جلب کرده است.»13
و این همان حکایتى است که رهبر فرزانه انقلاب اسلامى ایران، حضرت امام خمینى (قدساللّه نفسه الزکیه) بارها و بارها فرمودند که این قدرت دین و روحانیت است که مردم را به صحنه مىآورد وگرنه...
توضیحات سند:
پینوشتها:
1. روز 7 مهرماه 1330 بنا به تقاضاى آیتاللّه کاشانى، براى پشتیبانى از دکتر محمد مصدق و ابراز انزجار از رفتار نمایندگان مخالف، تعطیل عمومى اعلام شد.
2. روحانى مبارز ـ آیتاللّه سیدابوالقاسم کاشانى به روایت اسناد، ج 2، ص 509
3. همان، ص 510
4. جبهه ملى به روایت اسناد ساواک، ص 354
5. همان، ص 355
6. همان، ص 356
7. همان، ص 357
8. همان، ص 358
9. همان، ص 360
10. همان، ص 395
11. همان، ص 409
12. همان، ص 420
13. همان، ص 436
منبع:
کتاب
اتفاقات تاریخی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 217