تاریخ سند: 30 مرداد 1357
موضوع: محمدباقر عبدوست فرزند غلامعلى
متن سند:
شماره:30 /21 /57 تاریخ:30 /5 /2537[]
از: شهربانی استان سمنان (دایره اطلاعاتی)
به: ریاست سازمان اطلاعات و امنیت استان سمنان
موضوع: محمدباقر عبدوست فرزند غلامعلى
0530
در تاریخ 29 /5 /2537 که قرار بوده است سید محمدعلى شاهچراغى واعظ در تکیه چهارراه سمنان (تالار شکوه) به منبر برود، چون یاد شده بیمار بوده، نامبرده بالا به اتفاق محمدعلى عالمى امام جماعت مسجد جامع به تالار فوق وارد و پس از اینکه با یکدیگر نجوا نمودند، به منبر رفته و ابتدا گفته براى سلامتى آیتاله خمینى صلوات بفرستید (حاضرین سه بار صلوات فرستادند) و سپس مطالبى به شرح زیر اظهار داشته است.
1. امروز به خاطر اینکه روز ولادت دومین ستاره درخشان آسمان ولایت امام حسن مجتبى (ع) بود، ولى به خاطر عزادار بودن ملت و افراد جامعه، اصلاً آثارى از ولادت و جشن و سرور در جامعه شیعه ما مشاهده نمیشد، بلکه مثل دیشب شبى در سالهاى گذشته با جشنهای بزرگى روبرو بودیم. این عملاً اعلامى بود که ما هیچ عیدى نداریم، دل ما خوش نیست، سرورى نداریم، شادمانى ندارم، و ما در ولادت آنها هم عزاداریم. به قول امام صادق(ع) که فرمود خدا لعنت کند بنىامیه را که براى ما عیدى و سرورى باقى نگذاشت.
2. گاهى فریبکاران و حیله بازان طورى طرح میریزند که اگر فکر نکنى و اندیشهات را به کار نبرى، زود (کلمه نامفهوم) به نفع ستمکاران، ولى خیلى باید آدم بیدار باشد که گول یک سلسله تبلیغات ظاهرى، یک سلسله فریبها را نخورد. اگر مطلبى را مىنویسند، اگر مطلبى را در روزنامهها و رادیو در مجلات مىبینید، مىخونه مىنویسه بلافاصله فکرش را به کار ببره که چه میشود 300 تا 400 نفر در سینما آبادان کشته میشوند و چه برنامهاى است، چرا درب سینما بسته میشه، چرا قفل میشه و این قفلها به خاطر چیه، اینها این مقدار حساب بشه قضیه زود روشن میشه، زود آگاه میشه و زود حرکتها مشخص میشه.1
توضیحات سند:
_
1. آتشزدن سینما رکس آبادان در تاریخ 28 /5 /1357ش، یکی از اتفاقات عجیبی بود که در این ایام به وقوع پیوست. رژیم شاهنشاهی که این اقدام را طراحی کرده بود، قصد داشت تا این عمل بسیار وحشیانه را به نیروهای مذهبی نسبت دهد. در این موقع حساس، آیتالله صدوقی (ره) اعلامیهای منتشر نمود که در بخشی از آن آمده بود: « ... ملت مسلمان و شریف ایران! بار دیگر دستهای جنایتکار و خون آلود رژیم که تا مرفق در خون بیگناهان اصفهان، تبریز، مشهد، رفسنجان و... غوطه میخورد، از آستین مکر و خدعه شیطانی بیرون آمد و جنایتی بس هولناک که روح چنگیز از شنیدن آن به لرزه در میآید، در شهر آبادان بیافرید. مگر چه کرد؟ 377 نفر زن، بچه و مرد بیدفاع را در سالن دربسته سینما به زغال تبدیل کرد... » انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک. استان یزد. جلد 2. ص 312
و در همین رابطه، اعلامیهای دو صفحهای با امضای «مسلمانان خشمگین و مصمم خوزستان » در تاریخ 30 /5 /1357 توزیع گردید که در توضیح این جنایت نوشته بود: «سینما رکس آبادان فیلم گوزنها را به نمایش میگذارد. این فیلم که تا حدود زیادی روشنفکران به تماشایش میروند، جمعیت انبوهی را به سینما میکشد. دستگاه ترور و وحشت شاه که کار همیشگیاش آدمکشی و خون ریزی است، این بار جنایت را با شکلی دیگر و در لباس دیگر و چه بیشرمانه انجام میدهد. سینما رکس در یکی از شلوغترین مواقع خود به آتش کشیده میشود و بلافاصله مأمورین انتظامی منطقه را کنترل میکنند و به عنوان اینکه از فرار خرابکاران جلوگیری شود، درب سینما بسته میشود و به هیچکس اجازه نزدیک شدن به درب سینما برای گشودن آن داده نمیشود ... ملت ایران میفهمد اینگونه حوادث که تنها انگیزهاش به کار افتادن دستگاههای تبلیغاتی رژیم علیه مبارزین است ... تنها یک روز پس از مصاحبۀ شاه و طرح وحشت بزرگ برای اثبات چنین وحشتی این فاجعه ایجاد شد...» انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک. استان یزد. ج 4. بخش ضمائم
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک / استان سمنان - کتاب 3 صفحه 226