تاریخ سند: 29 خرداد 1346
عصر سهشنبه مورخ 30/3/1346 ساعت 5 بعد از ظهر آیتاله بهبهانی از اهواز با هواپیما به اصفهان وارد خواهد شد.
متن سند:
از: 10/ﻫ تاریخ:29 /3 /1346
به: 316 شماره: 1389
پیرو گزارش: 1311 /10ﻫ ـ 25 /3 /1346
عصر سهشنبه مورخ 30 /3 /1346 ساعت 5 بعد از ظهر آیتاله بهبهانی از اهواز با هواپیما به اصفهان وارد خواهد شد. از طرف روحانیون مراسم استقبال در فرودگاه به عمل خواهد آمد. نامبرده قرار است نماز جماعت شب [اول] را در منزل آقای نجفی به جای آورده و از روز بعد نماز ظهر و عصر را در مسجد شیخ لطفاله1 و صبحها در مدرسه صدر بازار درس و مصاحبه[مباحثه] انجام میشود.
نظریه رهبر عملیات: به منبع دستور داده شد در جلسات فوق حضور یافته و مراتب را گزارش نماید. صفی
نظریه رئیس امنیت داخلی: با توجه به جریانات اخیر مصر و اسرائیل2 صلاح نیست ایشان مطالبی به زبان آورند و بایستی از طریق مأمورین انتظامی تذکر لازم به وی داده شود.
نظریه رئیس ساواک: مراتب به شهربانی اطلاع داده شد که طبق روش جاری مراقبت لازم معمول دارند.
شهربانی در جریان میباشد. 31 /3 /1346
توضیحات سند:
1. مسجد شیخ لطفالله، از شاهکارهای معماری و کاشیکاری قرن یازدهم است و به فرمان شاه عباس اول در مدت ۱۸ سال بنا شده است. سردر معرق این مسجد تا پایان سال ۱۰۱۱ ساخته شده و اتمام ساختمان و تزیینات آن در سال ۱۰۲۸ قمری پایان یافت. کتیبۀ سردر آن به خط ثلث علیرضا عباسی دز سال ۱۰۱۲ قمری است و معمار و بنای مسجد، استاد محمدرضا اصفهانی بوده است که نام او در داخل محراب مسجد در دو لوحۀ کوچک آورده شده است. شیخ لطفالله از علمای بزرگ شیعه از مردم میس و از قراء جبل عامل؛ لبنان امروزی بوده است که به دعوت شاه عباس اول، اصفهان را محل اقامت خود قرار داد. به منظور تجلیل از او این مسجد برای تدریس و نمازگزاری وی اختصاص داده شد و وجه تسمیۀ مسجد مزبور به نام شیخ لطفالله از همین جهت است. شیخ لطفالله شش سال قبل از درگذشت شاه عباس اول وفات یافت این مسجد دارای گنبدی است که از درون و بیرون با کاشیکاری های زیبا پوشیده شده است. این گنبد روی چندین تاق کنگرهدار مرتفع استوار است و با آیات قرآنی آراسته شده است. این مسجد از لحاظ زیبایی نقوش و اسلیمیهای به کار رفته در آن بینظیر به شمار میآید.
محراب مسجد شیخ لطفالله از شاهکارهای بینظیر هنر معماری و از زیباترین محرابهایی است که در مساجد دیگر اصفهان میتوان مشاهده کرد. این محراب با کاشیکاری معرق و مقرنس های بسیار دلپذیر تزیین شده است.
درون محراب دو لوح وجود دارد. در اطراف محراب کتیبههایی زیبایى که علیرضا عباسی و خطاط دیگری که باقر نام داشته است، بر داخل و خارج این مسجد نگاشته زیباترین خط زمان خود است. در این کتیبهها روایاتی از پیامبر اکرم (ص) و امام جعفر صادق(ع) نقل شده است. اشعاری نیز بر کتیبههای ضلعهای شرقی و غربی به چشم میخورد که احتمالاً سراینده آنها شیخ بهایی، دانشمند، عارف و شاعر بزرگ دوره صفوی است.
نابغهاى که این همه شکوه و جلال زیبایى و هنر را به این مسجد بخشیده کسى است که سمت چپ و راست محراب را امضا نموده و خود را فقیر حقیر محتاج به رحمت خدا محمدرضا بن استاد حسین بناى اصفهانى معرفى کرده است و بعد از نام او تاریخ 1028 هجرى (1618 میلادى) دیده مى شود.
کوچکترین نقطه ضعفى در این بنا دیده نمىشود اندازهها بسیار مناسب، نقشه طرح بسیار قوى و زیبا به طور خلاصه توافقى است بین یک دنیا شور و هیجان و یک سکوت و آرامش باشکوه که زاییده ذوق سرشار زیباشناسى بوده و منبعى جز ایمان مذهبى و الهام آسمانى نمىتواند داشته باشد.
2. جنگ اعراب و اسرائیل: رژیم جنایتکار و اشغالگر قدس در اجراى برنامه توسعهطلبانه و آرمان شوم «نیل تا فرات» و با حمایت همهجانبه آمریکا» در خرداد 1346 ﻫ.ش حمله گسترده و همه جانبه خود را به کشورهاى عربى و از جمله مصر، سوریه و اردن آغاز کرد.
در ششم خرداد ماه 1346 با شلیک مصریها به هواپیماى متجاوز اسرائیل، اولین جرقه جنگ در خاورمیانه شروع شد، از این تاریخ نقطه شروع بحران در خاورمیانه آغاز گردید، تا آن که در یازدهم خرداد ماه 46 دولتهاى مصر و اردن، آمریکا را متهم به مداخله در جنگ به نفع اسرائیل کردند، گر چه در ظاهر دولت آمریکا و انگلیس، مانند کشورهاى آلمان غربى، ژاپن و ترکیه اعلام بىطرفى کردند، لیکن رادیو قاهره اعلام کرد به علت مداخله آمریکا و انگلستان، مصر، کانال سوئز را بست، به دنبال این واقعه، دولت بغداد که تهدید کرده بود در صورت کمک غربیها به اسرائیل، اعراب جریان نفت خود را به غرب قطع مىکنند، جریان نفت خود را قطع کرد.
در این ایام اوضاع به شدت رو به بحران و نگران کننده بود. تا آن که در 15 خرداد همان سال که مصادف 26 صفرالمظفر 1387ﻫ ق بود جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل آغاز شد. متعاقب آن در حوزههاى علمیه نجف اشرف و قم و مشهد و در محافل روحانى جنب و جوشهایى به وجود آمد. آیتالله العظمى حکیم در اعلامیهاى از عموم مسلمانان خواست، تا براى جهاد علیه صهیونیستها و رژیم اشغالگر قدس بپاخیزند. صدور اعلامیه آیتالله حکیم، مصادف بود، با زمانى که، جنگ به اوج خود رسیده بود، به طورى که، یک روز پس از آغاز جنگ، یعنى در شانزدهم خردادماه 46 در اورشلیم جنگ به صورت تن به تن درآمده بود، مردم تهران طى راهپیمایى و تظاهرات که از سوى آیتالله شیخ محمد غروى کاشانى رهبرى مىشد، انزجار خود را از اسرائیل اعلام داشتند، رژیم ستمشاهى پهلوى این تظاهرات را سرکوب و آیتالله غروى کاشانى را دستگیر کرد. حضرت آیتالله العظمى خمینى (ره) نیز، با انتشار اعلامیهاى، فروش نفت و هرگونه رابطه با اسرائیل را تحریم کرد، رادیو عراق که برنامههاى عادى خود را قطع کرد، مبادرت به پخش اعلامیه آیتالله خمینى به دو زبان، عربى و فارسى کرد. حضرت آیتالله العظمى میلانى نیز، در رابطه با جنگ مسلمین و اسرائیل اعلامیهیى منتشر کردند، ایشان در این اعلامیه از مسلمانان خواستند از هرگونه معامله و رفتار دوستانه با اسرائیل خوددارى نمایند و به مصیبت دیدگان فلسطینى مساعدت نمایند. تیمسار نصیرى، رئیس ساواک، پس از انتشار این اعلامیه براى آیتالله میلانى پیغام فرستاده که «اقدام ایشان در نوشتن اعلامیه کاملاً به ضرر ایشان تمام خواهد شد، و در فرصت مناسب تلافى، مىشود»
در همین راستا از سوى آیات عظام، مرعشى نجفى، سید عبدالله شیرازى و جمعى از علماى قم اعلامیههایى منتشر گردید. آیتالله مرعشى نجفى، ضمن تقبیح حمله یهود علیه مسلمانان، مردم مسلمان را تشویق به مساعدت فلسطینیان نمودند و مسلمین را از هر گونه کمک به اسرائیل منع کردند. ایشان حسابى در بانک صادرات شعبه قم براى کمک به آسیبدیدگان افتتاح کرد. که پس از مدتى این حساب از سوى رژیم که در واقع حامى اسرائیل بود بسته شد.
آیتالله خوئى نیز طى نامهاى به هویدا، پشتیبانى ایران از مسلمانان در جنگ با اسرائیل را خواستار شدند. در همین راستا آیتالله سید عبدالله شیرازى، نیز طى تلگرافى از هویدا خواستند تا «دست ایرانیان براى کمک به فلسطینیان بازگذاشته شود»
اعراب که در این جنگ شش روزه شکست را پذیرفته بودند، با آتشبس موافقت کردند. با شکست اعراب خصوصاً مصریها ـ که رهبرى آنها را جمال عبدالناصر در جنگ عهدهدار بود ـ شاه ایران از شنیدن خبر شکست ناصر از فرط خوشحالى به هوا جست، و به همین مناسبت سکههاى طلا، بین دوستان و نزدیکان خود تقسیم کرد!!
ر.ک: غلامرضا کرباسچى، هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامى، جلد اول، صص 293 تا 297.
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی میرسید علی موسوی بهبهانی به روایت اسناد ساواک صفحه 101