صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

چند روز قبل با چند تن از بازرگانان و صاحبان صنایع گفتگوئی داشتیم که چند نمونه آن را اعلام می‌‌دارد

تاریخ سند: 3 دی 1357


چند روز قبل با چند تن از بازرگانان و صاحبان صنایع گفتگوئی داشتیم که چند نمونه آن را اعلام می‌‌دارد


متن سند:

از: 9 ﻫ 2 تاریخ:3 /10 /1357
به: 311 شماره: 25035 /9 ﻫ2
گزارش خبر

چند روز قبل با چند تن از بازرگانان و صاحبان صنایع گفتگوئی داشتیم که چند نمونه آن را اعلام می‌‌دارد.
بازرگانان بازار مشهد قریب به اتفاق اظهار می‌‌دارند ما هیچ گونه مخالفتی با شخص اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر و حکومت مشروطه سلطنتی نداریم، فقط ادارات دولتی و بعضی از مأمورین آنها حق‌ کشی‌هایی کرده‌اند و دولت‌ها هم وعده و وعیدهائی داده بودند که متأسفانه همه بی‌اساس بوده است. گفته شد که دولت این نارسائی‌ها و زورگوئی‌ها را قبول کرده و قول داده متجاوزین به بیت‌المال و مفسدین را دستگیر نماید. در پاسخ همه اظهار می‌‌دارند که نخست‌‌وزیران قبل از شریف‌امامی1 نیز این مطالب را عنوان کرده‌اند، مجازات افراد متجاوز احتیاج به دادگاه ندارد، چرا این افراد را اعدام نمی‌کنند تا مردم ببینند و آرام بگیرند. سؤال شد که چرا اعدام؟ پاسخ داده شد که باید اعدام و در ملأعام نیز اعدام شوند تا مردم هم دیده و باور کنند. نظر بازاریان و صاحبان صنایع درباره خمینی خواسته شد. اکثراً پاسخ داده که حتی بچه خردسال هم متوجه می‌‌شود که خواسته‌های خمینی عملی نیست و براساس عداوت شخصی عنوان شده، فقط عده‌ای از افراطیون مذهبی که هیچ از سیاست نمی‌دانند و گروهی از کمونیست‌ها که نقاب اسلام به چهره زده جهت انجام برنامه‌های خود، خمینی را مستمسک قرار داده‌اند و این کار آنها باعث خواهد شد که مملکت به ورشکستگی کشانده شده و خون عده‌ای بی‌گناه ریخته شود.
سؤال شد پس چرا شما پشتیبانی می‌‌کنید و مغازه‌های خود را می‌‌بندید. بازاریان پاسخ دادند چنانچه این کار را نکنیم اموال ما را تاراج خواهند کرد و بعلاوه ما تجار عمده هستیم و اگر ما را تحریم کنند به کلی ورشکست می‌‌شویم. بیشتر صاحبان صنایع عقیده دارند که اگر وضع بدین‌سان ادامه یابد به آینده این مملکت نمی‌توان اعتماد کرد. آنها می‌‌گویند که ما سرمایه‌گذاری مجدد نخواهیم کرد و ممکن است همین تأسیسات را نیز تعطیل کنیم.
سؤال شد که راه‌ حل نهائی چیست؟ پاسخ داده شد اگر مخالف روحانیون مطالب را عنوان کنیم مهر ساواکی و یا کمونیست‌ها را به ما خواهند زد لذا تنها راه را همان اعدام عاملین فساد عنوان می‌‌نمودند.
نظریه شنبه . بازاریها و صاحبان صنایع عنوان خرده بورژوا را داشته و به محض اینکه منافعشان در خطر افتد دنباله‌روی مخالفین می‌‌شوند و چنانچه منافع آنان تضمین گردد از دولت و رژیم جانبداری می‌‌کنند.
نظریه یکشنبه . خبر قابل بررسی است.
نظریه چهارشنبه . نظریه یکشنبه تأیید می‌‌گردد.

توضیحات سند:

1. جعفر شریف‌امامی، فرزند محمدحسین نظام‌الاسلام در 27 خرداد 1291 ﻫ ش در تهران متولد شد. وی تحصیلات متوسطه را در تهران به پایان رسانید و براى ادامه‌ی تحصیل به سوئد و آلمان رفت و در این کشور آخرین مدرک تحصیلى خود را در رشته‌ی برق کسب کرد. او در ایران، در راه‌آهن دولتى شاغل بود و به معاونت این سازمان رسید. در سال 1324 مدیرعاملى بنگاه آبیارى، در تیر و اسفند 1329 در دولت رزم‌آرا وزارت راه و در دولت سپهبد فضل‌الله‌ زاهدى مدیریت عامل سازمان برنامه را به دست گرفت و در سال 1333 به سناتورى تهران انتخاب شد. شریف‌امامى در دولت دکتر منوچهر اقبال وزیر صنایع و معادن شد و در شهریور 1339به نخست‌وزیرى رسید. دولت مستعجل شریف‌امامى ثمره‌ی یک دوره تنش‌هاى جدى در روابط ایران و آمریکا بود. تشدید فعالیت جناح‌هاى وابسته به «حزب دموکرات» آمریکا در ایران به اعتصاب معلمین و کشته شدن دکتر ابوالحسن خانعلى و سرانجام سقوط دولت شریف امامى در اردیبهشت 1340 انجامید. او در سال 1342 مقام ریاست مجلس سنا را به دست گرفت و تا آستانه‌ی انقلاب اسلامى ایران، به مدت 15 سال، در این سمت بود.
جعفر شریف‌امامى در مرداد 1346 به ریاست مجلس مؤسسان سوم رسید که وظیفه داشت نیابت سلطنت فرح پهلوى را تسجیل کند. با آغاز امواج انقلاب اسلامى ایران، محمدرضا پهلوى در یکى از واپسین تلاش‌هاى خود به فراماسونرى و استاد اعظم آن، جعفر شریف‌امامى متوسل شد و وى را در نقش دیرینش، به عنوان محور تفاهم و «آشتى» سیاست‌هاى بیگانه‌ی مؤثر در ایران به صدارت رسانید. برخلاف تصور شاه، هر چند شریف‌امامى طى دوران «شیخوخیت» خود، به عنوان سمبل «آشتى» و «تفاهم» کانون‌هاى قدرت بیگانه وجهه‌اى اندوخته بود و لذا مى‌توانست نمادى از «آشتى بین‌المللى» به شمار رود، ولى او هیچ‌گاه نتوانست در سطح مردم به عنوان یک چهره‌ی «وجیه الملّه» مطرح شود. جعفر شریف‌امامى در تاریخ 14 /8 /1357 از صدارت استعفا داد و جاى خود را به دولت نظامى ارتشبد غلامرضا ازهارى سپرد.
شریف امامی ثروت زیادى در دوران حیات خویش اندوخت. احمد شیبانى ـ از نزدیکانش ـ به فردوست اطلاع داده است که هنگام خروج از ایران زمان انقلاب 17 میلیون دلار به حساب خود در خارج ریخته بود. شریف امامى از مهره‌هاى واسط و محلل به شمار مى‌رفت که در شرایط بحرانى از او استفاده مى‌شد. یک بار پس از علاء و قبل از امینى در سال 1339 و بار دیگر در اواخر عمر رژیم در سال 57 به سمت نخست وزیرى رسید که نهایتا با وقوع حادثه‌ی 17 شهریور در زمان صدارت وى، او نیز از صحنه کنار رفت.
وى از دوران جوانى عضو تشکیلات ماسونى بود و در تشکیلات ماسونى، به استاد اعظمى رسید و از چهره‌هاى وابسته به سیاست غرب بود و پس از پیروزى انقلاب اسلامى، به انگلیس پناهنده شد و در سال 1378 در آمریکا درگذشت.
رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، کتاب هفدهم، جعفر شریف امامی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1385.

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 20 صفحه 282

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.