تاریخ سند: 16 آبان 1341
موضوع : کانون مترقی1
متن سند:
شماره : 993 /311 ـ د ـ 2
پیرو گزارش قبل اعضاء مؤثر کانون مترقی عبارتند [از :] آقای حسنعلی
منصور رئیس کانون.
آقای دکتر کلالی2.
نایب رئیس.
دکتر شادمان.
3 شاه گلی
[شاه قلی]4 اعضاء هیئت مدیره.
روزهای سه شنبه هر هفته از ساعت 18 الی 19 جلسه عمومی سخنرانی کانون
دائر است و در این جلسات
مسائل مهم مملکتی مطرح و
مذاکره می شود.
بودجه کانون از شهریه
دویست نفر اعضاء کانون
تأمین می گردد.
در این
جلسات فقط اعضاء رسمی
حق شرکت داشته و افراد
خارجی را اجازه ورود
نمی دهند.
قرار است محل
بزرگتری اجاره و محل فعلی
تخلیه شود.
روی پرونده حسنعلی منصور
ضمیمه گردد.
اصل در 827 ـ ک می باشد.
17 /8
توضیحات سند:
1ـ شرح چگونگی تشکیل و
سازمان این کانون، در اسناد
ساواک به شرح زیر است :
تاریخ :20 /8 /42
کانون مترقی به رهبری حسنعلی
منصور نماینده مجلس شورای
ملی در اردیبهشت ماه سال 40
تشکیل گردیده است.
فعالیت
این کانون در بدو امر منحصر به
تشکیل جلسات هفتگی و بحث
پیرامون امور اقتصادی بوده
لیکن با شروع فعالیتهای
انتخاباتی دوره بیست و یکم
گردانندگان کانون مزبور شروع
به یک رشته فعالیتهای
پارلمانی کرده و موقعیتهائی در
این مورد به دست آوردند به
طوری که در شرایط موجود
کانون مترقی اکثریت پارلمانی
را در دست دارد.
با عرض کلیات فوق اکنون به
تشریح چگونگی وضع کانون
مترقی طبق فرم های مخصوص
مربوطه می پردازد.
الف ـ سازمان
1ـ سازمان مصوبه :
تشکیلات کانون مترقی در بدو
امر از یک هیأت مؤسس که به
نام هیئت مدیره موقت نامیده
شده تشکیل گردیده است و طبق
اساسنامه کانون مزبور این
هیأت موقتی بوده و پس از شش
ماه می بایست با انتخابات جدید
هیأت مدیره دائم انتخاب گردند
لیکن تاکنون در این مورد
اقدامی معمول نگردیده است.
2ـ سازمان موجود :
سازمان فعلی کانون مترقی همان
هیأت مدیره پنج نفری و
فراکسیون پارلمانی است.
3ـ گردانندگان اصلی :
گردانندگان اصلی کانون مترقی
هیأت مدیره کانون مذکور
می باشد مرکب از پنج نفر
(حسنعلی منصور و محسن
خواجه نوری.
دکتر منوچهر
شاهقلی.
فتح اللّه ستوده.
امیر
عباس هویدا) به رهبری حسنعلی
منصور و اعضاء مؤثر این کانون
عبارتند از :
دکتر فریدون معتمد وزیری.
دکتر
محمد علی مولوی.
یوسف
اتحادیه.
دکتر شادمان.
دکتر
کشفیان معاون سابق وزارت کار
و دکتر نیک نژاد.
4ـ سازمانهای وابسته :
فعلاً ندارد.
ب ـ روش
1ـ اساسنامه و مرامنامه
یک نسخه اساسنامه و یک
نسخه اصول عقاید و نظرات
کانون مترقی را که حاوی
مرامنامه کانون مزبور است
بپیوست تقدیم می دارد.
2ـ هر گونه تغییرات در اساسنامه
و مرامنامه
تغییری حاصل نشده لیکن بر
خلاف ماده 21 کانون مزبور که
تصریح نموده کانون مترقی غیر
انتفاعی بوده و در امور سیاسی
دخالتی نخواهد داشت.
این کانون
با فعالیتهای پارلمانی عملاً این
ماده را نقض نموده است.
ج ـ قدرت و امکانات :
تعداد اعضاء و طرفداران کانون
مترقی مجموعه قریب 200 نفر
می باشد.
1ـ قدرت مالی.
عوامل تقویت
کننده داخلی :
وضع مالی کانون مزبور فعلاً به
وسیله وجوه دریافتی از اعضاء و
گردانندگان کانون مزبور تأمین
می گردد.
2ـ عوامل تقویت کننده خارجی :
ظاهرا ندارد
د ـ فعالیتهای اساسی :
1ـ در زمینه سیاست خارجی
کانون مترقی فعلاً فعالیتی در این
مورد ندارد لیکن به طور کلی
سیاست این کانون از نظر خارجی
در تایید سیاست خارجی فعلی
دوست است.
2ـ در زمینه سیاست داخلی:
کانون مترقی از نظر سیاست
داخلی موافق سیاست فعلی دولت
است.
و فعالیتهای اساسی کانون
مترقی در شرایط موجود منحصر
به فعالیتهای پارلمانی و
پشتیبانی از اصول ششگانه
اعلیحضرت همایون شاهنشاه و
تصویب لوایح دولت است.
3ـ اقدامات مضره و فعالیت
براندازی و علل آن
ندارد
4ـ فعالیتهای انجام شده در خارج
از کشور
ندارد
5ـ فعالیتهای آموزشی
ندارد
6ـ فعالیتهای مطبوعاتی
گردانندگان کانون مترقی در بدو
تأسیس جهت شناساندن و معرفی
کانون مزبور از طریق تشکیل
مصاحبه های مطبوعاتی و دعوت
از پاره ای از روزنامه نگاران
داخلی فعالیتهائی در این مورد
نموده اند لیکن این کانون طی
چند ماه اخیر فعالیت مطبوعاتی
محسوسی نداشته است.
ضمنا
روزنامه ارگان ندارد.
ه ـ اقدامات مفید در مسائل
اجتماعی :
1ـ فرهنگ.
ندارد
2ـ بهداشت.
ندارد
3ـ امور مذهبی.
ندارد
4ـ امور اقتصادی
چون اکثر گردانندگان و افراد
مؤثر کانون مترقی در مؤسسات
اقتصادی عضویت داشته و هدف
اصلی کانون مزبور نیز مبتنی بر
وسایل اقتصادی است لذا کانون
مزبور علی الظاهر به مسائل
اقتصادی بیشتر توجه داشته و در
جلساتی که قبلاً در محل کانون
واقع در خیابان ایرانشهر تشکیل
می شده بیشتر مسائل اقتصادی
مطرح می گردیده است.
5ـ امور سیاسی
فعالیت سیاسی کانون مترقی فعلاً
در حدود همان فعالیتهای معموله
پارلمانی است.
و ـ درجه و نفوذ در :
1ـ نیروهای انتظامی و شهربانی
و ژاندارمری ـ ندارد
2ـ ارتش ـ ندارد
3ـ سازمانهای دولتی
نظر به اینکه هیأت مدیره و
گردانندگان کانون مترقی غالبا
اعضاء عالی رتبه پاره ای از
سازمانهای مترقی از قبیل شرکت
ملی نفت ـ شرکت بیمه ـ وزارت
اقتصاد بوده و یا هستند لذا در
مؤسسات مزبور کم و بیش نفوذ
دارند.
مسئله دیگری که تا اندازه ای
موجبات نفوذ بیشتر کانون مترقی
را در بین پاره ای از کارمندان
دولت فراهم نموده است شایعه
نخست وزیری آینده حسنعلی
منصور است [که] از طرف
اعضاء کانون مترقی اشاعه یافته
و شخص حسنعلی منصور در
اشاعه آن بی تأثیر نبوده و در
صورتی که در آینده این پیش
بینی و شایعات تحقق نپذیرد به
طور قطع از گرایش افراد به
طرف این کانون کاسته خواهد
شد.
4ـ سازمانهای فرهنگی ـ چندان
نفوذی ندارد
5ـ دانشگاه تهران ـ ندارد
6ـ دانشگاههای شهرستانها ـ
ندارد
7ـ دانشجویان مقیم خارج از
کشور ـ ندارد
8ـ کارگران صنعتی و کشاورزی
ـ ندارد
9ـ سایر طبقات اجتماع ـ ندارد
ز ـ تبلیغات :
1ـ بوسیله رادیو و تلویزیون.
فعلاً ندارد
2ـ مطبوعات و انتشارات.
فعلاً
ندارد
3ـ بوسیله عوامل دیگر
به وسیله عوامل پارلمانی خود کم
و بیش پشتیبانی در مورد قانون
مزبور می نماید
4ـ اثر تبلیغات انجام شده.
اثری
نداشته است.
ح ـ روابط :
1ـ با احزاب و دستجات داخلی.
ندارد
2ـ با احزاب و دستجات خارجی.
ندارد
3ـ با دولت و مجلسین
کانون مترقی با دولت فعلی
روابط حسنه داشته و اعضاء این
کانون در حال حاضر فراکسیون
اکثریت مجلس شورای ملی را
تشکیل می دهند.
4ـ با مطبوعات ـ کم و بیش رابطه
دارد.
ت ـ نظریه گزارش دهنده :
1ـ عللی که موجب ضعف یا
قدرت کانون مترقی را فراهم
نمود.
کانون مترقی از بدو تأسیس قوس
صعودی را پیموده و عللی که
موجبات تقویت و پیشرفت این
کانون را فراهم نموده موفقیت
اعضاء کانون در مبارزات
انتخاباتی و تحصیل اکثریت
مجلس شورای ملی بوده است
این طور استنباط می شود که
پاره ای از رجال سیاسی مملکت
از قبیل علی منصور نخست وزیر
اسبق ایران در تقویت آن کانون
مؤثر بوده است.
2ـ پیش بینی حوادث آینده.
پیش بینی می شود که فعالیت این
کانون در آینده نزدیک کماکان
پشتیبانی از دولت و تایید
سیاست داخلی و خارجی وی
خواهد بود.
3ـ پیش بینی حوادث دور.
با توجه به تعداد نمایندگان
منتسب به کانون مترقی در مجلس
شورای ملی و اکثریتی را که در
شرایط فعلی در مجلس حائز
هستند پیش بینی می شود که
کانون مزبور در آینده نقش
مؤثری در مجلس شورای ملی به
عهده خواهد گرفت.
و در ضمن
طرفداری از لوایح دولت نظرات
و عقاید کانون مزبور را در
مجلس و بالنتیجه در سازمانهای
اداری به مرحله اجرا در آورد.
در پرونده حسنعلی منصور
بایگانی شود.
20 /8 /42
اصل در پرونده کانون مترقی
بایگانی شود.
(کلاسه 827 ـ ک)
20 /8 /42
2ـ منوچهر کلالی فرزند حبیب اله
به سال 1304 ش در مشهد متولد
شد.
برای تکمیل تحصیلات به
تهران آمد و از دانشکده حقوق
در رشته علوم سیاسی و اقتصاد
فارغ التحصیل شد.
در 1325 ش
وارد کارهای دولتی شد و در
وزارت کار مشغول گردید.
برای
ادامه تحصیلات راهی فرانسه
شد و از دانشگاه پاریس موفق به
دریافت دکترای علوم سیاسی
گردید.
پس از بازگشت به ایران
مدارج اداری را طی کرد تا اینکه
به معاونت اداری وزارت کار و
امور اجتماعی رسید.
وی که در
توسعه تشکیلات اداری وزارت
کار نقش ساز بود، مدتی دبیرکل
کانون فارغ التحصیلان (1329)
شد.
معاونت اداره اقتصاد
وزارت کار (1326 ش).
ریاست
اداره کار و بیمه های اجتماعی
استان خراسان (36 ـ32) وزیر
مشاور و سفیر ایران در سالهای
1350 و 1353 ش، عضو کانون
مترقی و دبیرکل حزب ایران نوین
(48 تا 53) از دیگر مشاغل او
بود.
کلالی که عضو جمعیت
فراماسونری بود از طرفداران
دولت آمریکا بود که در اغلب
مهمانی های سفارت آمریکا در
ایران شرکت می یافت.
گویا
مقامات آمریکایی از برکناری
وی از حزب ایران نوین ابراز
ناراحتی نمودند.
برابر گزارشی
در 1346 ش وی از جمله
کارگردانان کمیته محرمانه ای که
از طرف مقامات سیاسی آمریکا
(سیا) متمرکز در حزب ایران نوین
بوده معرفی گردیده و نیز همسر
وی که دارای ملیت فرانسوی
است مدتها در اداره اطلاعات
سفارت آمریکا مشغول به کار
بوده و همزمان با آغاز فعالیتهای
همسرش در حزب ایران نوین از
شغل خود مستعفی گردید.
کلالی
در 1340 ش از طرف وزیر کار
به عنوان نماینده وزارت کار
جهت شرکت در کمیته دائمی
حفاظت به ساواک معرفی شد و
در سال 1353 ش از طرف
سازمان مرکزی بین المللی
حمایت از زندانیان در انگلستان
نامه هایی جهت کسب اطلاع از
وضع چند زندانی سیاسی جهت
یاد شده ارسال شده است.
در
سال 1353 ش از نصیری
جهت شرکت در مراسم کنگره سوم
حزب ایران نوین دعوت به عمل
آورد.
و همواره مورد تفقد نصیری
بود.
پدر وی از ملاکین تربت جام
بود که حداکثر استفاده و
بهره برداری را از مقام و موقعیت
وی در جهت منافع مادی خود
نموده و در بیشتر نقل و انتقالات
رؤسای ادارات نیز دخالت می کرده
است.
کلالی نماینده دوره های 21
و 22 مجلس شورای ملی از مشهد
بود.
اسناد ساواک ـ پرونده
انفرادی
3ـ سیّد ضیاءالدین شادمان فرزند
مرحوم حاج سیّد ابوتراب در 15
آذر 1302 در تهران تولد یافت.
سید ضیاء الدین، دوره ابتدائی را
در دبستان رودکی و متوسطه را در
دبیرستان دارالفنون تهران به پایان
رساند.
لیسانس اقتصاد را از
دانشکده حقوق دانشگاه تهران و
دکترای اقتصاد کارگری و بیمه های
اجتماعی را از دانشگاه حقوق
پاریس گرفت.
پس از مراجعت به
ایران، در وزارت دارائی به شغل
حسابداری پرداخت و مدتی نیز
معاون جیره بندی تهران و بازرس
وزارتی شد سپس با سمت بازرسی
هیأت مدیره بیمه های اجتماعی،
مأمور خدمت در وزارت کار شد
چندی هم عضو هیأت مدیره و
معاون مدیر عامل شرکت سهامی
بیمه ایران گردید.
در 1338ش
برای مطالعه در امور بیمه به
کشورهای اروپائی رفت که پس از
بازگشت، مدیریت کل وزارت
دارائی را به عهده گرفت.
در همین
زمان در تشکیل «دوره ای» کانون
مترقی به همراه هشت نفر دیگر جزو
هسته مرکزی آن به شمار می رفت.
زمانی که مدیر عامل فروشگاه
فردوسی بود به نمایندگی از طرف
مردم جیرفت در دوره 21 مجلس
شورای ملی راه یافت و با عضویت
در هیأت رئیسه مجلس، سمت
کارپردازی در مجلس شورای ملی
را به عهده گرفت.
با نخست وزیر
شدن حسنعلی منصور، از
نمایندگی مجلس استعفا کرد و
شهردار تهران سپس استاندار
استان مرکزی گردید در خرداد
1354 معاون نخست وزیر در
امور اجتماعی و سرپرست دفتر
نظارت و همکاریها شد که چند ماه
بعد به سمت وزیر مشاور و معاون
پارلمانی نخست وزیر منصوب
شد.
با استعفای دولت هویدا در
نیمه مرداد 1356 از مقام خود
برکنار گردید.
نامبرده معاون حزب ایران، دبیر
انجمن تحصیلکرده های اروپا،
عضو باشگاه لاینز و باشگاه
شاهنشاهی و از اعضای
فراماسونری، عضو لژ خیام بوده
است.
مشارالیه دارای نشانهای درجه
سوم تاج ـ درجه اول همایون و
وزیر مشاور و عضو دفتر سیاسی
حزب رستاخیز بوده است.
در پرونده بیوگرافی شادمان به
مواردی از سوء استفاده های مالی
او در زمانی که شهردار و استاندار
بوده و همچنین موارد سوء اخلاقی
وی اشاره شده است.
(اسناد ساواک ـ پرونده های
انفرادی)
4ـ منوچهر شاهقلی فرزند امام قلی
به سال 1302 ش در تهران تولد
یافت.
از دانشکده پزشکی
دانشگاه تهران دکترا گرفت و دوره
تخصصی جراحی عمومی را در
دانشگاه نیویورک طی نمود.
علاوه بر آن دوره تخصصی جراحی
ترمیمی و پلاستیک را سپری کرد.
او که در کابینه امیر عباس هویدا به
سمت وزارت بهداری رسید قبلاً
مشاغل زیر را عهده دار شده بود:
عضو مؤسس بیمارستان پارس
تهران و مؤسس بیمارستان
خصوصی بهمن و شماره 7 تهران،
از سال 1353 ش به وزارت علوم
و آموزش عالی در کابینه هویدا
منصوب شد و سپس وزارت
بهداری را در اختیار گرفت.
او از
مؤسسین کانون مترقی، عضو هیئت
مدیره، عضو هیئت اجرائی و کمیته
اجرایی حزب ایران نوین بود.
در دوران مسئولیت خویش فردی
بی اطلاع از امور اداری،
تاجرپیشه و به فکر تأمین منافع
خود بود.
هنگامی که وزیر بهداری
بود، به جهت بی تجربگی و وضع
نابسامان بهداری و شیوع بیماری
شبه وبا از طرف مجلس مورد انتقاد
قرار گرفت.
در زمان تصدی
وزارت علوم متهم گشت که
دستوراتی در جهت جلوگیری از
حرکتهای دانشجوئی و مقابله با
آنها داده است.
طبق سند
بیوگرافیک ساواک، «نامبرده از
محارم نزدیک نخست وزیر
(هویدا) بود و با اغلب
تحصیلکرده های امریکائی دوست
و معاشرت داشت و در محافل
سیاسی و بین پزشکان به جناح
طرفدار امریکا معرفی می گردید.
منوچهر شاهقلی بهایی بود و در
تمامی دوران وزارت تبلیغ بهائیت
می کرد و پدرش نیز به عنوان مؤذن
بهائی ها معرفی شده است.
منبع:
کتاب
کابینه حسنعلی منصور به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 54