تاریخ سند: 24 شهریور 1338
متن سند:
از : سنندج
به : تهران شماره : 2447
اطلاعات زیر را بعرض می رساند :
1ـ وضع داخلی کشور عراق آشفته است مأمورین دولتی مورد اعتماد
نمی باشند عده کثیری از آنها را به خارج انتقال داده اند.
2ـ افسران از وضع خود و سربازان بی اندازه ناراضی هستند.
3ـ شایع است به زودی در
عراق انقلابی خواهد شد و
تمام سران عشایر آبادیهای
خود را ترک و مترصد تغییر
اوضاع هستند.
4ـ یک گردان سرباز در
پنجوین مستقر شده است.
5 ـ وضع امنیت در منطقه
شیلر خوب نیست عده ای
مسلح به آبادی ها حمله
کرده و مقداری اثاثیه را برده
سارقین [به] وسیله مالکین
تشویق می شوند.
6ـ شیخ لطیف1 را به بغداد
احضار ولی نامبرده به بهانه
اینکه مریض است از رفتن
خودداری کرده است.
7ـ سربازان خدمت منقضی را با ماهی پانزده دینار استخدام شایع است عده ای از
آنان را به مرزهای ترکیه و سوریه فرستاده اند.
منبع یکی از کارمندان ساواک سنندج.
تقویم
585 ـ 23 /6 /38
ملاحظه شد 7 /7 /38
872 ـ الف 28 /6 /38 ـ بخش 2
توضیحات سند:
1ـ شیخ لطیف حفیدزاده فرزند
محمد در سال 1915 در
سلیمانیه بدنیا آمد.
نامبرده از
شیوخ طایفه برزنجی می باشد.
شیخ لطیف در سال 1322 به
سردشت آمد و از طرف
پشتدریها به شهرداری شهر
سردشت انتخاب و با افسران
روسی و قاضی محمد در بوکان
و اشنویه ارتباط پیدا کرد و در
سال 1954 به مدت سه سال در
عراق زندانی گردید.
وی در
ابتدا متمایل به حزب کمونیست
بود و حتی در سال 1337 به
روسیه مسافرت و از طرف
هواداران صلح عراق کبوتر
طلائی صلح را به خروشچف
تسلیم و مسافرتهایی نیز به چین
کمونیست، چکسلواکی و
رومانی نموده است.
در سال
1343 به عضویت شورای
انقلاب کردهای شورشی
انتخاب ولی ملامصطفی با
وجود احترامی که به خاطر
برادرش باباعلی حفیدزاده
نسبت به او قائل بود چندان
اعتمادی به وی نداشته و هدفش
از تعیین وی در حکمیت تنفیذی
صرفا در اختیار داشتن او بوده
است که بعد از مدتی از
عضویت مکتب مذکور بر کنار
شد.
نامبرده در طول زندگی
برای حفظ موقعیت خویش و
مصون ماندن از تعرضات
ملامصطفی و دولت عراق به
مقتضای زمان به ملا و یا دولت
عراق متمایل و یا لااقل نقش
میانجی داشت.
نفوذ وی محدود
به منطقه ای بود که در آن
سکونت داشت و به طور کلی
کردها و بخصوص روشنفکران
کرد نسبت به او نظر مساعدی
نداشته و احترامی که به وی قائل
می شدند بیشتر به واسطه
شخصیت پدرش بود.
اکثریت
سران متواری ایرانی به عراق که
از طرف ملامصطفی طرد و به
گروه طالبانی ملحق می شدند
مورد حمایت این شخص واقع و
در جریان دستگیری سلیمان
معینی نامبرده از مقامات
ساواک تقاضای عفو و آزادی او
را نموده بود ـ اسناد ساواک،
پرونده های انفرادی
منبع:
کتاب
تحولات داخلی عراق و امنیت ملی ایران به روایت اسناد ساواک صفحه 71