صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : روحانیون

تاریخ سند: 13 مرداد 1342


موضوع : روحانیون


متن سند:

شماره : 1567 /312 تاریخ :13 /5 /1342
موضوع : روحانیون

شب گذشته آیت‌الله رامهرمزی1 که از جنوب آمده و عده‌ای از طلاب و شیخ عباسعلی اسلامی نزد آیت‌الله [سید محمد] بهبهانی بودند، آیت‌الله بهبهانی در مورد ملاقات صبح خود با آیت‌الله خمینی صحبت می‌کرد و اظهار می‌داشت صبح آنجا رفتم و آقای میلانی هم بودند. خمینی از این‌که از رفت و آمد مردم جلوگیری می‌کردند ناراحت بود و می‌گفت مثل اینکه دولتی‌ها نمی‌خواهند بفهمند ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که دیگران هم ناظر احوال و اعمال ما هستند اینکه جلوی مردم را می‌گیرند معنی‌اش این است که مردم طرفدار ما هستند و می‌خواهند اطراف ما جمع شوند و دولت که مردم با او مخالف هستند از این کار جلوگیری می‌کند و به طوری که ملاحظه می‌کنید هر دقیقه یک بازی درمی‌آورند. سپس حاج شیخ عباسعلی اسلامی به دستور آیت‌الله بهبهانی با آیت‌الله خمینی مذاکره کرد و با آقای رامهرمزی و طلابی که آنجا بودند به منزل آقای خمینی رفتند بعد پسر اسلامی نزد آیت‌الله بهبهانی مراجعت کرد و گفت خمینی اطلاعیه سازمان امنیت را در روزنامه‌ها خوانده بود که ما توافق کردیم2 و خارج شدیم و خیلی ناراحت شده اینک با شریعتمداری و میلانی هم می‌خواهم مذاکره کنم و فردا اعلامیه‌ای صادر خواهیم کرد و جواب دولت را می‌دهیم. آیت‌الله بهبهانی می‌گفت مقصود از این اگهی این بوده که اولاً بین آقایان و مردم اختلاف بیندازند و بگویند روحانیون با دولت سازش کرده‌اند و ثانیاً به خارجی‌ها بگویند ملاحظه کردید این‌ها را آزاد کردیم باز هم مخالفت می‌کنند و دخالت در سیاست می‌نمایند و حال اینکه دخالت در سیاست حق ما است، این اجازه‌ای است که قانون اساسی به ما داده است. چگونه در 9 اسفند و 28 مرداد دخالت در سیاست خوب بود ولی حالا بد است و اضافه کرد به نظر من این آگهی هم به نفع روحانیون بوده است و تایید کرد که حتماً باید آقایان اعلامیه صادر کنند و جواب دولت را بدهند.
موحدی 13 /5 /42
گیرندگان : سه نسخه در بخش 312 – اداره سوم – اداره دوم
تعداد نسخه : 5 نسخه
به پرونده شیخ عباسعلی اسلامی ضمیمه شود. 21 /5 /42

توضیحات سند:

1. آیت الله میر سیدعلی بهبهانی به دلیل سکونت در رامهرمز به رامهرمزی نیز مشهور بوده‌اند.
2. پس از دستگیری حضرت امام خمینی(ره) و سرکوب قیام 15 خرداد 42، اوضاع در ظاهر رو به آرامش نهاد، اما خشم عمومی مردم مسلمان از دستگیری حضرت امام، به صورت‌‌های گوناگون جلوه‌‌گر شد. تشکیل گروه‌‌های زیرزمینی اسلامی در قم، تهران و شهرستان‌‌ها، تحریم انتخابات فرمایشی مجلس بیست و یکم در مرداد 1342 و نیز اعلامیه تاریخی حوزه علمیه قم با پانصد امضا از استادان و فضلا در حمایت از رهبر نهضت اسلامی ایران و محکوم کردن بازداشت غیرقانونی ایشان، از جمله واکنش‌‌های مردم و روحانیت در قبال عمل رژیم بود. در این میان رژیم پس از یک سلسله تمهیدات که به منظور جلوگیری از ابراز احساسات مردم و روحانیان در برابر آزادی رهبر نهضت اسلامی ایران انجام داد، سرانجام در اوایل سال 43، طی مذاکراتی امام را به آرامش و مدارا با نظام فرا خواند و ایشان را در روز 16 فروردین 43 از حصر آزاد نمود. در این زمان رژیم شاه سخت کوشش مى کرد اختلافات روحانیت با رژیم را تمام شده جلوه دهد و چنان بنمایاند که روحانیت با دولت تفاهم کرده و بر گذشته خط بطلان کشیده است، از این رو کوشید که با دروغ پردازى در سطح جراید و روزنامه ها اذهان توده ها را مشوب سازد و تا آنجا که ممکن است به ملت ایران بباوراند که حضرت امام با رژیم تفاهم کرده و «انقلاب سفید» را پذیرفته است و در نتیجه هم شخصیت امام خمینى را طبق آرزوى دیرینۀ خود در میان مردم ساقط کند و هم نهضت را در هم بشکند.
بر اساس همین غرض ورزى و خام اندیشى، مقاله اى تحت عنوان «اتحاد مقدس به خاطر هدف مقدس» از طرف سازمان جاسوسى امنیت تدوین گردید و در روزنامۀ اطلاعات و بعضى از روزنامه هاى دیگر انتشار یافت که حاوی خبر جعلی « توافق روحانیون و رژیم» بود.
این مقالۀ مرموز دیکته شده که در اطلاعات 18 فروردین 1343 انتشار یافت، پس از یک سلسله دروغ پردازى ها و قلب حقایق در مورد «انقلاب سفید شاه و امریکا» چنین نوشت:
«و چه جاى خوشوقتى است که جامعۀ روحانیت نیز اکنون با همۀ مردم، همگام در اجراى برنامه هاى انقلاب شاه و مردم شده است»!
حضرت امام از راه هاى گوناگونى براى تکذیب سرمقالۀ اطلاعات بهره گرفت و در واقع همه امکانات آن روز خویش و جامعه روحانیت را در راه رویارویى با توطئه رژیم شاه که به وسیله سرمقاله 18 فروردین روزنامه اطلاعات، دنبال مى شد، به کار گرفت. حضرت امام(ره) در سخنرانی 21 فروردین در واکنش به این اتهام اظهار داشتند : در سرمقاله نوشته بودند که با روحانیت تفاهم شده و روحانیت با انقلاب سفید شاه و ملت موافق هستند. کدام انقلاب؟ کدام ملت؟ خمینی را اگر دار بزنند تفاهم نخواهد کرد. با سر نیزه نمی‎شود اصلاحات کرد... من از آن آخوندها نیستم که در این جا بنشینم و تسبیح به دست بگیرم من پاپ نیستم که فقط روزهای یکشنبه مراسمی انجام دهم و بقیه اوقات برای خود سلطانی باشم و به امور دیگر کاری نداشته باشم. پایگاه استقلال اسلامی این جاست باید این مملکت را از این گرفتاری ها نجات داد.
و مجدداً در سخنرانی دیگری در 26 فروردین رسماً به تقبیح و تکذیب این سرمقاله پرداختند و این اقدامات رژیم را نشانه‌ی فساد و تباهی آن و توطئه‌ی آن رژیم برای مقابله با روحانیت دانستند. همچنین در محافل خصوصی و ملاقات‌های مردمی نیز این موضوع را مطرح می‌کردند و علیه رژیم به افشاگری می‌پرداختند. از سوی دیگر، امام خمینی (ره) پس از آن نطق کوبنده و افشاگرانه، از طرق گوناگون برای تکذیب سرمقاله‌ی روزنامه‌ی اطلاعات بهره گرفت و از همه‌ی امکانات آن روز جامعه برای خنثی کردن توطئه‌های رژیم استفاده کرد. به‌عنوان نمونه، از وعاظ و روحانیون خواست در منابر و سخنرانی‌ها این مقاله را تکذیب کنند و نویسنده و مدیرمسؤل روزنامه را نکوهش کنند. همچنین نماینده‌ای به دفتر روزنامه فرستادند و از مدیر آن در مورد این مقاله توضیح خواستند و او را برای تکذیب آن تحت فشار قرار گذاشتند.
نهضت امام خمینی، دفتر اول، ص 868-875، قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 9جلد/ 1382.

منبع:

کتاب آیت‌الله العظمی میرسید علی موسوی بهبهانی به روایت اسناد ساواک صفحه 31

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.