صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تاریخ سند: 28 اسفند 1341


متن سند:

از : ساواک مرکز به : کلیه ساواکها غیر از ساواک خرم آباد شماره : 37600 /333 اخیرا بعضی از علماء و وعاظ مرکز و مجامع مذهبی تراکت و اعلامیه هایی تحت عنوان عزای ملی به جای برگزاری مراسم عید باستانی انتشار داده احتمال دارد در منطقه آن ساواک بعضی از وعاظ در مساجد هنگام وعظ با توجه به اینکه روز جمعه دوم فروردین که مصادف با رحلت امام جعفر صادق (ع) است مطالبی برخلاف مصالح کشور ایراد و اذهان عمومی را مشوب سازند دستور فرمایید ازهم اکنون با تشریک مساعی مأمورین و مسئولین انتظامی محل همه گونه پیش بینی های لازم معمول حتی در صورت وجود احتمال این گونه عملیات مخالف مجالس باشکوه تر در مخالفت با این گونه اظهارات تشکیل داده و در مقابل بیانات وعاظ محرک در مساجد نیز دستجاتی وجـود داشته باشند که با ذکر صلوات مانع اظهارات نامتناسب آنان بشوند.
چنانچه با اتخاذ تدابیر لازمه نتایج مطلوب حاصل نگردید برای تعقیب محرکین پس از کسب اجازه تلگرافی از مرکز اقدام و نتیجه را گزارش نمایید.
سرلشگر پاکروان 1 8105 ـ 28 /12 /41 در پرونده کل روحانیون بایگانی شود 7 /1 /42متمنی است مخابره شود.
مدیر کل اداره سوم.
ب.
امجدی 2

توضیحات سند:

1ـ سرلشگر حسن پاکروان در سال 1290 شمسی در تهران متولد شد.
پدرش فتح اللّه پاکروان، از دولتمردان عصر رضاخان بود و در قضیه قتل عام مسجد گوهرشاد، استانداری خراسان را به عهده داشت.
وی تحصیلات نظامی خود را در فرانسه به پایان رسانید و در سال 1312 به ایران بازگشت.
مدتها مربی دانشکده افسری بود.
در سالهای 1320ـ1322 افسر ستاد ارتش، 1323ـ1324 فرمانده پادگان بوشهر، 1325 ـ 1327 افسر رکن دوم ستاد ارتش گردید.
در سال 1328 به عنوان وابسته نظامی به پاکستان رفت.
پس از بازگشت، مدتها ریاست رکن دوم ارتش را به عهده داشت.
پس از کودتای 28 مرداد 1332 به عنوان وابسته نظامی راهی هند شد.
با تأسیس ساواک در اسفند سال 1335 معاونت ساواک در سال 1339 ریاست ساواک را عهده دار شد.
این ریاست تا سال 1343 دوام یافت و سپس نصیری به عنوان ریاست ساواک تعیین شد.
و پاکروان از سال 1345 ـ 1348 سفیر ایران در پاکستان شد و سپس تا سال 1352، سفیر ایران در فرانسه بود.
در بازگشت در کنار فردوست، در بازرسی شاهنشاهی مشغول گردید و در مهر سال 1356 مشاور و سرپرست امور مالی وزارت دربار گردید.
سرلشگر پاکروان پس از پیروزی انقلاب اسلامی دستگیر و پس از محاکمه در تاریخ 22 /1 /1358 اعدام گردید.
2ـ سرتیپ مصطفی امجدی مدیرکل آن زمان اداره کل سوم ساواک [مسئول امنیت کشور]، از منسوبین تیمور بختیار و ارتباط بسیار نزدیکی با وی داشت و در تخلفات و جنایات دوران بختیار سهیم بود.
به گفته فردوست: «ساواک در واقع بختیار بود.
علوی کیا و دو برادر امجدی (سرلشکر و سرتیپ مصطفی امجدی.) کل این تشکیلات بازیچه امجدی ها بود که به نفع بختیار کار می کردند.
» پس از واقعه 15 خرداد 1342، به دلیل اینکه ساواک و علی الخصوص اداره کل سوم نتوانسته بود اطلاعات دقیق و پیش بینی از وقوع حادثه داشته باشد، محمدرضا دستور برکناری امجدی را صادر و مقدم جایگزین وی گردید.
فردوست می گوید : حدود ساعت 8 شب 15 خرداد 42 در ملاقاتی که من و اویسی با محمدرضا داشتیم، دستور برکناری امجدی را داد و من فردای آن روز وی را برکنار کرده و مقدم را جایگزین او نمودم، ولی به امجدی قول دادم که پس از گذشت چند ماه در محل دیگری شغل مناسبی برایش پیدا خواهم کرد.
او تشکر کرد و من نیز به وعده خود وفا کردم و مدتی بعد ترتیبی دادم که رئیس یکی از مناطق سه گانه شیلات شمال شود، از شغل جدید خود بسیار راضی بود و سال ها تا زمانی که خواست، در این شغل ماند و بسیار ثروتمند هم شد.
»

منبع:

کتاب آیت‌الله محمدباقر محی‌الدین انواری به روایت اسناد ساواک صفحه 10

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.