تاریخ سند: 2 مرداد 1350
موضوع: نارضایتی مردم از انتخابات دوره بیست و سوم
متن سند:
از: 20 ه 21
به: 321 شماره: 21852 /20 ه 21
انتخابات مملکت پایان یافت و عده ای روانه مجلس سنا و شورا شدند.
در
جریان انتخابات این دوره مثل دوره های قبل اشخاص بدون داشتن هیچ گونه
سوابق اجتماعی چون یکی از معیارهای انتخاب افراد برای مجلس سابقه
اجتماعی است بدین معنی که
شخص در محل زندگی اش
مورد علاقه مردم باشد به
علت خدماتی که در جامعه
انجام داده است.
خدمتی که
به مردم شهر خودش کرده.
کارهای عمرانی و یا
خیریه ای که انجام داده مردم
او را می شناسند و به نسبت
برایش احترام و ارزش
اجتماعی قائل هستند.
یا
سابقه درخشان حزبی داشته
باشد بدین معنی که در تلاش
حزبی نمره خوب داشته
باشد و در ردیف افراد با
سابقه حزبی باشد اقلاً با
فعالیت و کوشش در صف اعضاء شورای مرکزی راه یافته باشد بالاخره یک
حرکتی نشان داده باشد که از صف افراد عادی و بی تفاوت به صف افراد بالای
حزب آمده باشد تا بتوان به او نمره حزبی خوب داد.
اینها که گفته شده است
سوای سایر معیارها برای انتخاب فرد افرادی است که شایستگی نماینده شدن را
باید داشته باشند.
حزب برای انجام این امر مهم مملکتی مقدار زیادی پرسش
نامه به مردم داده است این پرسش نامه ها را همه جور مردم پر کرده اند چه آنها که
از کانون مترقی به حزب آمده اند و دارای سوابق بسیار درخشان حزبی بوده اند و
چه افرادی که اصولاً عضو حزب نبوده اند و با کمال تأسف مثل دوره گذشته اول
پرسش نامه انتخاباتی را پر کرده اند و بعد از آن عضو حزب ایران نوین شده اند به
عنوان نمونه خانم مهین مزارعی را باید نام برد که از فسا نماینده پارلمان شد وی
تاریخ عضویت خبریش بعد از تاریخ پرسش نامه داوطلبی او برای نمایندگی
است.
بسیاری از افرادی که به سابقه درخشان حزبی داشته اند و نه حتی
کوچکترین سابقه آشنائی با مردم محل انتخاب شده تا چه رسد به معروفیت
محلی یا خدمات اجتماعی با خرج و مخارج سنگین حزب و با نیروی انسانی که
حزب در این زمینه مصروف
نمود و ضمنا علیرغم اعتقاد
مردم و حتی به قیمت
عصبانیت و ناراحتی های
شدید مردم راهی مجلس
شدند از این قبیل.
در منطقه
کاشان در دوازده روز اول
رأی گیری مردم اعتصاب را
می کردند و چون خانم
ضرابی را اصولاً
نمی شناختند و در برابر سایر
مردم توجه او را قبول
نداشتند جمع آراء از هزار و
پانصد تجاوز نکرد تا آنکه
حزب ناگزیر دست به دامان
شهردار و وزارت کشور و
دست به دامان فرماندار محل شدند و با مخارج سنگینی و اعمال قدرت وجود
ایشان را به مردم تحمیل کردند وی نه دارای سوابق اجتماعی است به آن ترتیب
که گفته شد و نه اصولاً کسی او را حزب می شناسد بلکه او عروس تیمسار
صفاری است از اینجا به بعد است که معیارها به کلی میدان خالی می کنند و
قطب های جدیدالولاده به قطب های دیگر اضافه می شوند.
صفاری در لباس
حزبی به عنوان قطب تجلی می کند.
خودش سناتور می شود.
عروسش از کاشان
علیرغم میل مردم سر در می آورد.
خواهرزاده اش آقای فیاض هم از لاهیجان به
مجلس می رود دست آخر هم برای یکی دیگر از قوم و خویش ها با وزیر تعاون
روستائی بندوبست می کند که ادیب سمیعی را از حوزه لاهیجان بیرون کند ولی
موفق نمی شود.
در منطقه اصفهان خانم پیرزاده خواهر آقای پیرنیا به همین
صورت به مردم تحمیل می شود.
داماد خانم پیرنیا به نام آقای جندقی از کرمان
سر در می آورد و پیشکار آقای پیرنیا به نام آقای رضا سجادی از منطقه خراسان
راهی مجلس می شود و ایشان هم به رقابت با قطب های دیگر در این مبارزه
سهمیه خود را می گیرند در مناطق دیگری نیز مانند مسجد سلیمان.
گرمی.
اردل
بختیاری.
کرج.
قوچان.
بیجار بدون توجه به
خواسته های مردم افراد
ناشناخته و حتی در پاره ای
موارد از لحاظ پرونده
اجتماعی فاسد تحمیل
می شود یحیی شمس از
مسجد سلیمان سر در
می آورد که از لحاظ
اجتماعی ظرف 8 سال
خدمت از هر دستگاهی که
مدتی کارکرده رانده شده از
آبادان در شرکت ملی نفت
تبعید شده از سازمان نخست
وزیری کنار گذاشته شده در
حزب هیچگونه سابقه
درخشان جز بندوبست و به هم زدن نداشته ولی علیرغم فریادهای مردم مسجد
سلیمان از آنجا وکیل شده است.
در کرج از سه نفر نماینده یک نفر برای نمونه
محلی نیست آقای زاهدی برادر وزیر کشور بدون داشتن هیچگونه سابقه
درخشان حزبی یا کمترین سابقه اجتماعی وارد لیست می شود.
بدرخانی از
حزب و جهانی به خاطر بندوبست هایش نمایندگان مردم کرج می شوند.
در
بیجار مردم در تمام مدت انتخابات به همه مراجع مملکت متوسل می شوند میلیونها
ریال پول تلگراف و آمد و شد می دهند باز هم شاهنده وکیل می شود.
در گناباد
زهرا اقبال بالاخره با اعمال قدرت مسئولین انتخابات خودش را برای وجود
برادرش که قطب دیگری است تحمیل می کند و همچنین است وجود پسیان در
گرمی.
با جمشید بختیار در اردل که جز بغض و کینه مردم حاصلی نداشته است
انتخابات تهران نیز وجود افراد نسبتا ناشناسی مثل رضا علوی و یا نصراللّه
حکیمی اولی به علت کمبود شخصیت و سبکی و دومی به علت نداشتن سوابق
خوب اجتماعی و یا وجود حیدر صائبی که صرفا به علت زدوبندهایش با حزب
در صورت آمده است وضع مناسبی نداشته.
حیدر صائبی بنا بر اعتراف خودش
بسیاری از آراء این دوره را
از روی دفتر تلفن و یا
صورت سازی به وسیله
دخترش در خانه تهیه کرده و
او این مطلب را در یکی از
تلفن هایی که به رؤسای
حوزه های رأی گیری
می کرده است به عنوان
شاهکار خودش بازگو کرده
و برای اینکه در حوزه هائی
که سهمیه کارگران بوده
میزان رأی پائین نباشد در
روزهای اول رأی گیری
دهها هزار رأی به همین
وسیله تهیه و تحویل حزب
شده است.
نتیجه ای که در
این زمینه در حزب بدست آمده حکایت از آن دارد که حتی در شهر تهران مردم به
نسبت دوره گذشته رغبت به شرکت انتخابات را نداشته اند و به خصوص میزان
درصد مراجعه کارگران در این دوره کاهش داشته است که خود به خود به علت
بی تفاوتی آنها نسبت به نمایندگان خود و یا سوء جریاناتی است که در زمینه
کارگری از طرف افراد و یا سازمان کارگران اعمال گردیده است.
در شهرستان ها
بسیاری از نمایندگان حزب با هم به رقابت برخاسته اند.
در تبریز نمایندگان شورا
مثل شفیع امین در عین حال که کاندیدا شورا بوده در محل خودش را کاندید سنا
هم کرده و مقداری هم رأی برای خودش به صندوق ها ریخته دیهیم هم به رقابت با او همین کار را کرده.
در
رضائیه دکتر وزیری برای خودش رأی جمع آوری کرده در حالی که رئیس کمیته حزب هم بوده.
این ها
هریک نمونه هایی هستند از یک پرونده قطور شاید ده هزار برگی از مسئله ای به نام انتخابات دوره بیست
و سوم.
اما نتیجه ای که عاید می شود آنکه به نظر می رسد بی اعتقادی مردم نسبت به حزب (اعم از ایران
نوین و مردم) بیشتر شده باشد چون حزب با این رویه که به خواست های مردم وقعی نگذارد.
بایگانی شده
است برای تحمیل عده ای از افراد ناشناخته به مردم آن چنانکه قبلاً گفته شد به خصوص مردمی که
هیچگونه سوابق خوب اجتماعی ندارند و مردم کنجکاو همه خصوصیات خلقی و اداری آنها را برملا
کرده اند با این ترتیب احزاب عامل مستقیم قطب های مؤثر در کار انتخابات بوده اند و بدون آنکه زحمتی
برای این قطب ها بوجود آید تمایلات آنها در جهت تحریک احساسات مردم به دست حزب ارضا شده و
احساسات مردم سرکوب و بی شک اعمال این رویه در آینده حزب را در یک دوره فطرت نگاه خواهند
داشت و مردم اصیل و با اعتقاد به سختی در حزب سرمایه گذاری خواهند کرد بلکه راه آسانتر را پیدا
می کنند و آن نزدیکی و یا وصلت با قطبها است و این همان مسئله ای است که در دبی درمان تبعیض را
بی درمان تر می کند و مردم را به اصول بی اعتقادتر و به حزب بدبین تر می سازد.
یک نظری احتمالی معین
این حقیقت است که شاید تا حدود پانزده در صد از نمایندگان انتخاب شده نه فقط طرف قبول مردم نیستند
بلکه نسبت به آنها بغض و کینه دارند و اگر ما این پانزده درصد را که بسیار عادلانه محاسبه شد و هر یکی را
نماینده لااقل پنجاه هزار نفر مردم بدانیم یک رقم چشم گیر از مردم این مملکت نسبت به روش انتخابات و
نتیجه آن بدبین هستند آنها این مسائل را زیر ذره بین می گذارند و با آب و تاب درباره آن صحبت می کند.
و
زمینه ذهن مردم را به طرف بدبینی می کشانند.
شکی نیست که در لیست انتخاب شدگان افراد موجهی نیز
هستند که مردم در قضاوت ها معمولاً سراغ آنها نمی روند.
نظریه یکشنبه ـ اعمال قدرت و قوم و خویش بازی در انتخابات و عدم رضایت عمومی از این گونه فعل و
انفعالات یک امر بدیهی است.
گزارش شنبه کاملاً صحت داشته و برای انتخابات دوره های آینده می تواند
یک تجربه به حساب آید.
انجمن
نظریه چهارشنبه ـ نظریه یکشنبه تائید می گردد.
ارشاد
منبع:
کتاب
حزب ایران نوین به روایت اسناد ساواک - جلد 4 صفحه 251