نوکر آمریکایىها
متن سند:
نوکر آمریکایىها
شاهزادهاى از خاندان قاجار که از ناحیه مادر ـ اشرفالملوک معروف به فخرالدوله ـ از مظفرالدین شاه نسب مىبرد و در کابینه کودتا (فضلاللّه زاهدى) به عنوان کاندیداى امریکا، عهدهدار وزارت دارایى شده و پیشتر نیز در کابینه نخستِ دکتر محمد مصدق بر مسند وزارت اقتصاد ملى جاى داشت، در هفدهم اردیبهشت 134 با برنامههاى دقیقى که از سالها قبل طراحى شده بود، بر صندلى صدارت تکیه زد. در دوران 5 /1 ساله نخستوزیرى او که دوران پر هیاهویى بود، اقدامات نمایشى فراوانى صورت گرفت که جنجالىترین آن، بازداشت کوتاهمدت عدهاى از رجال سرشناس رژیم پهلوى، به جرم فساد مالى بود.
از مهمترین این بازداشتشدگان مىتوان به سپهبد مهدیقلى علوى مقدم، سپهبد حاجعلى کیا، سرلشکر على ضرغام، سرتیپ روحاللّه نویسى، سپهبد حسین آزموده، ابوالحسن ابتهاج، احسان دولو، مهندس محسن فروغى، فتحاللّه فرود و ... اشاره کرد.
یکى از این افراد، اسداللّه رشیدیان بود که خاندانش در خدمتگزارى به انگلستان، شهره خاص و عام بودند و در به ثمر رساندن کودتاى 28 مرداد که همین امینى وزیر اقتصاد ملى کابینه آن بود، نقش به سزا داشتند.
در سندى که توسط ساواک تنظیم گردیده است، در معرفى او مىخوانیم:
«اسداللّه رشیدیان ... با اغلب رجال برجسته، امراى ارتش و نمایندگان مجلس سنا و شوراى ملى و کسبه و اصناف و بازرگانان و همچنین درباریان، خصوصا با والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوى، والاحضرت شاهپور غلامرضا پهلوى و جمعى دیگر کاملاً مربوط است .به سیگار و مشروب معتاد است... به زن، قمار، مشروب، شهرت، مقام و دستهبندى و تحت نفوذ قرار دادن رجال علاقمند است. بین رجال و همچنین عوامالناس شهرت و معروفیت دارد... از طرفداران جدى سیاست انگلستان است و با مقامات سفارت مزبور در تهران نیز ارتباط دارد... در جلساتى که از طرف خاندان جلیل سلطنت تشکیل مىشود، اغلب شرکت دارد...»1
اسداللّه رشیدیان با وجود آنکه در زمره مخالفان و دستگیرشدگان دولت امینى قرار داشت با دولت اقبال هم نظر مساعد نداشت و مىگفت:
«... اینکه وضع نیست باید چند وکیل چند روزنامه را حتى اگر مصلحتى هم باشد آزاد بگذارند تا درددلهاى مردم را بنویسند... در این مملکت حتى اجازه نفس کشیدن هم باقى نمانده است. من هفتهاى پنج شش هزار نفر را مىپذیرم و به شکایاتشان مىرسم اگر دولت واقعى وجود داشت که اینها در منزل بنده چه کار مىکردند چقدر دروغ؟ چقدر رقم قلابى؟ تا کى مىشود مردم را گول زد؟...»2
زمانى که على امینى دستگیرىهاى فرمایشى خود را آغاز کرد، یکى از کانونهاى مخالفت با وى، منزل اسداللّه رشیدیان بود که به همراه افرادى چون: فتحاللّه فرود، محمدعلى مسعودى و سیدمهدى میراشرافى به تحریک علیه دولت او مىپرداختند.3
او در یکى از همین جلسات خانگى بود که درباره دولت امینى مىگفت:
«... دکتر امینى تصور کرده است به کمک بیگانگان مىتواند این قدرت ملت را از بین ببرد. خدا نکند که ما مجبور شویم براى قانون اساسى دست به اقدامات تندى بزنیم... براى ما افتخار است که با حکومت مستبد امینى بجنگیم و در این راه کشته شویم...»4
این فعالیتهاى تحریکآمیز، تحت عنوان «جمعیت مدافعین قانون اساسى» آنقدر ادامه یافت تا واکنش امینى را برانگیخت و در روز 24 آبان 134 ابتدا فتحاللّه فرود و سپس در بهمن ماه همان سال اسداللّه رشیدیان را دستگیر کرد.
هر چند پرداختن به این موضوع، کتابى مفصل نیاز دارد، ولى براى آگاهى از حال و هواى آن دوران، مطالعه اسناد ذیل، خالى از لطف نیست:
در اولین سند که اشاره به تعطیلى جلسه منزل رشیدیان دارد، آمده است :
«شماره: 545 /312 تاریخ: 2 /11 /4
موضوع: جلسه منزل اسداللّه رشیدیان
قبل از ظهر روز گذشته جلسه منزل اسداللّه رشیدیان تشکیل نگردیده و مأمورین پلیس از ورود اشخاص به داخل منزل نامبرده جلوگیرى مىکردهاند و مهندس خوشخلق در نزدیکى منزل مزبور تردد داشته و ضمن صحبت با چند نفر از دوستان خود و انتقاد از آقاى دکتر امینى اظهار نموده که دکتر امینى از جمله فئودالهاى این کشور است و سرنوشت شومى در انتظار ایشان است. مشارالیه اضافه کرده دکتر امینى از دهات و املاک لشت نشاء ماهانه هفتاد و پنج میلیون ریال درآمد خالص دارد که به طور قطع مالیات آن را نمىپردازد و این مرد کثیف صرفا نوکر آمریکاییها مىباشد و این کارها را به دستور آنها انجام مىدهد و یک محیط دیکتاتورى و آزادىکشى بوجود آورده است و کلیه مطالب جراید را قبل از انتشار سانسور مىکند.»
هر چند این دستگیرى که بخشى از یک سناریوى از پیش نوشته شده بود، به دو ماه نرسید، ولى محیط زندان با رونق دیدوبازدیدهاى افراد مختلف از او همراه بود. در دومین سند که به این مسئله پرداخته، مىخوانیم:
«شماره: 232 /312 تاریخ: 24 /1 /41
موضوع: اسداللّه رشیدیان
قبل از ظهر روز گذشته عدهاى در حدود 8 نفر از دوستان اسداللّه رشیدیان از جمله افتخار هشترودى دادیار دیوانعالى کشور ـ حکیم الهى نویسنده معروف ـ اقوامى و قدسى کارمند وزارت فرهنگ ـ سیفاللّه رشیدیان ـ قدرتاللّه رشیدیان ـ نورى کارمند وزارت دارایى و هاشمى کارمند شرکت مواد غذایى در اتاق رئیس زندان موقت شهربانى به دیدن نامبرده رفتهاند. افتخار هشترودى مدتى به طور خصوصى با رشیدیان و فتحاللّه فرود مذاکراتى صورت داده و روى میز رئیس زندان دفترى مشاهده شده که قبلاً بازدیدکنندگان از زندان موقت مشاهدات خود را درباره وضع بهداشتى و نظافت زندان در آن نوشته و از رئیس کل شهربانى و سرهنگ پریور رئیس کل زندان و سروان مجردى رئیس زندان موقت تعریف کرده بودند و از جمله آقاى الموتى وزیر دادگسترى و شهاب فردوس و هدایت معاونین وزارت دادگسترى و دادستان تهران نیز از وضع زندان تعریف زیادى نموده و شهاب فردوس نوشته بود (وضع زندان را به قدرى پاکیزه دیدم که هوس کردم مدتى در این زندان اقامت نمایم) و افتخار هشترودى با ملاحظه خط شهاب فردوس به سروان مجردى اظهار نموده پس چرا شهاب فردوس به اینجا نیامده تا اقامت کند و نامبرده پاسخ داده او هم منتظر هست تا هر چه زودتر ایشان را در آن محل ببیند و رشیدیان گفته بهطور قطع در آتیه نزدیک شهاب فردوس و عدهاى دیگر به زندان خواهند آمد و افتخار هشترودى از شهاب فردوس انتقاد زیادى نموده است.»
گونهگونى اقشار اجتماعى در میان ملاقاتکنندگان در داخل و خارج زندان با رشیدیان، بیانگر جایگاه و پایگاه ویژه اوست. دو تن از این افراد، نعمتاللّه نصیرى، رئیس وقت شهربانى، و حسن امینى، برادر نخستوزیر، بودند!
سندى که در این رابطه تنظیم شده، چنین است:
«شماره: 1373 /312 تاریخ: 2 /3 /41
موضوع: اظهارات اسداللّه رشیدیان
طبق اطلاع هفته گذشته پس از آزادى اسداللّه رشیدیان و فتحاللّه فرود از زندان تیمسار سرلشگر نصیرى رئیس شهربانى و تیمسار حسن امینى برادر آقاى دکتر امینى نخستوزیر در منزل رشیدیان او را ملاقات و براى رفع کدورت مشارالیه با آقاى نخستوزیر مذاکره مىنمایند ولى رشیدیان پاسخ مىدهد فعلاً آقاى دکتر امینى نخستوزیر هستند و او یک فرد زندانى و هر وقت با یکدیگر در یک سطح قرار گرفتند تسویه حساب خواهد کرد.
31 /3 /41
بخش 332ـ4 /4 /41
به پرونده اسداللّه رشیدیان ضمیمه شود. ثابتى 9 /4 /41
در پرونده اسداللّه رشیدیان بایگانى شود.»
با سرنگونى دولت امینى، اسداللّه علم، مورد توافق سیاست مسلط در امریکا و انگلیس قرار گرفت و نخستوزیر شد. با این جابجایى اقدامات تحریکآمیز رشیدیان نیز متوقف شد و در بلاتکلیفى قرار گرفت.
این بلاتکلیفى به صورت ذیل گزارش شده است:
«من در بلاتکلیفى عجیبى در مورد حزب خلق به سر مىبرم. تمام فعالیت من در مخالفت با دولت گذشته، روى عدم اجراى انتخابات دور مىزند ولى اکنون نمىدانم با دولت فعلى چه کنم و جواب مردم را درباره انتخابات چه بدهم.»5
توضیحات سند:
پینوشتها:
1. ظهور و سقوط سلطنت پهلوى، ج 2، ص 350، به نقل از سند : بیوگرافیک ساواک، مورخه 17 /9 /1336
2. سند بدون شماره، 11 /12 /1338 شماره 1 ضمیمه
3. ظهور و سقوط سلطنت پهلوى، ج 2، ص 346، به نقل از: سند ساواک مورخه 26 /2 /1340
4. همان، ص 347.
5. همان، ص 349.
منبع:
کتاب
اتفاقات تاریخی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 69