تاریخ سند: 20 اسفند 1340
متن سند:
از: شیراز
به: تهران شماره: 9358
روز جاری والاحضرت شاهپور حمیدرضا با هواپیمای ارتشی برای چند روز استراحت و شکار به شیراز تشریف فرما شده و در استانداری اقامت فرمودند.
922 ـ 20 /12 /40 ارشام1
توضیحات سند:
1ـ درخششی علاف، محمدعلی (آرشام) فرزند غلامرضا، که بعدها نام خود را به آرشام تغییر داد، در سال 1300 ه ش، در مشهد به دنیا آمد.
او از مهرماه 1321 مسئولیتهای اطلاعاتی خود را به عنوان افسر مرزبانی رکن 2 ستاد لشکر 8 (خراسان) آغاز کرد.
فعالیت وی در پادگان بجنورد، در شرایطی که منطقه فوق تحت اشغال ارتش شوروی قرار داشت، سبب شد که آرشام در رابطه با سرویس اطلاعات نظامی انگلیس قرار گیرد و در چارچوب شبکهای از عوامل انگلیس در منطقه به خرابکاری علیه روسها، به ویژه قلی اوف، افسر اطلاعاتی شوروی که در پوشش کنسول شوروی در گنبد عمل میکرده دست زند.
در اسناد موجود، گزارشی از آرشام موجود است که طبق آن وی معترف شده که به اتفاق اردشیرخان شادلو (از عوامل شوکتالملک علم و بزرگ مالک منطقه) فرد ترکمنی به نام موخی را به قتل رسانیده است.
آرشام مدعی است که موخی یکی از مأمورین اطلاعاتی شوروی بوده است.
طبق همین گزارش، آرشام در شکست ماجرای شورش افسران چپگرا، معروف به «قیام افسران خراسان» (به رهبری سرگرد علیاکبر اسکندرانی)، نقش داشته است.
فعالیتهای آرشام در خراسان مورد توجه انگلیسیها قرار گرفت.
او به تهران احضار شد و محرمانه به آذربایجان رفت و در سالهای 1324 ـ 1325 به تشکیل شبکههای مخفی در این منطقه دست زد.
او پس از این مأموریت مجدداً به مشهد اعزام شد و رئیس تجسس رکن 2 لشکر خراسان گردید تا نقش مهمتری در فعالیتهای اطلاعاتی و سیاسی سرویس اطلاعاتی بریتانیا در خراسان داشته باشد.
او در دوران دولت دکتر محمد مصدق، از 1 /5 /1331 به آذربایجان منتقل شد و تا 28 مرداد 1332 در این خطه بوده آرشام پس از کودتای 28 مرداد 32، به عنوان رئیس اطلاعات لشکر خراسان مجدداً به این منطقه وارد شد و در زمستان 1334 به مناسبت مسافرت خروشچف و بولگانین به افغانستان در یک مأموریت سرّی، پنهانی وارد افغانستان شد و به تماس با شبکههای مخفی در این کشور پرداخت.
پس از تأسیس ساواک، نخستین ساواک استانی که تأسیس شد در خراسان بود.
آرشام در دی ماه 1335 به عنوان اولین رئیس ساواک خراسان منصوب شد و به مدت 5 سال در این ساواک نقش حساسی به عهده داشت.
در این زمان زمینههای نارضایتی و عصیان در عشایر جنوب احساس شد و آرشام به عنوان یکی از زبدهترین عواملMI-6 در ساواک، در شهریور 1340 رئیس ساواک فارس و بنادر گردید و تا آذر 1341 در این سمت بود.
طبق گزارش آرشام، فعالیتهای او در جنوب در سه محور بود: اول، مقابله با فعالیت نیروهای ضد رژیم در دانشگاه شیراز؛ دوم، تشکیل شبکههای اطلاعاتی در میان عشایر و گردآوری اطلاعات و تهیه گزارشی جامعه از اوضاع فارس.
گزارش مشروح فوق به شماره 9027/دف 8 مورخ 22 /5 /1341 به مرکز ارسال شد و نقش اساسی در پیریزی اقدامات بعدی در سرکوب عشایر داشت.
در جریان درگیری مسلحانه عشایر در زمستان 1341 ـ تابستان 1342، آرشام که اکنون در تهران بود، بارها در زمینه مسائل فارس با مسئولین نظامی وقت (سپهبد اسماعیل ریاحی ـ وزیر کشاورزی، سپهبد عزیزالله کمال ـ رئیس اداره دوم ارتش و سپهبد عزیزی) به مشاوره پرداخت.
سومین محور فعالیتهای آرشام در جنوب تأسیس «انجمن دوستی ایرانیان با شیخنشینها» در فارس بود که پوشش فعالیتهای برون مرزی ساواک، در واقع MI-6، با شیخ نشینهای خلیج فارس به شمار میرفت.
آرشام همچنین در توسعه شبکههای فراماسونری در شیراز با دکتر ذبیح قربان همکاری نزدیک داشت و به تأسیس «باشگاه لاینز» در شیراز دست زد و در سال 1341 ریاست این باشگاه را به عهده داشت.
آرشام در آذر 1341 ساواک فارس و بنادر را به سرهنگ مسعود حریری تحویل داد و در مرکز (اداره کل یکم ساواک) به کار پرداخت.
او پس از طی دورۀ ویژه اطلاعاتی در آمریکا (سیا)، در 19 /2 /1342 رئیس ساواک سیستان و بلوچستان شد و در تاریخ 9 /6 /1345 ریاست ساواک کرمان را به دست گرفت.
در کرمان، آرشام به سرعت به چهره مخوف استان بدل شد و سایر قدرتهای منطقه را تحتالشعاع حضور خود قرار داد، به نحوی که به تأسیس «دانشسرای عالی فنی آرشام» دست زد.
او در سالهای 1350ـ 1357 نقش کمنظیری در سرکوب حرکتهای انقلابی در منطقه فوق ایفا نمود.
با اوجگیری انقلاب اسلامی ایران، آرشام طراح و مبتکر اقدامات وحشیانه و قساوت بار در سرکوب انقلاب بود و به ویژه در حادثه خونین مسجد جامع کرمان (مهر 1357) نقش اصلی را داشت.
در نتیجه، وزیر دادگستری دولت ازهاری برای حفظ «مصلحت» ساواک و آرشام، محترمانه برکناری او را به سپهبد ناصر مقدم توصیه نمود.
آرشام در اواخر آذر 1357 برکنار شد.
ارتشبد فردوست در خاطرات خود آرشام را از معدود مقامات عالیرتبه ساواک که به شدت مورد توجه شاپور جی بودند، معرفی کرده است.
ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، حسین فردوست، ج 2، صص 423 تا 425.
منبع:
کتاب
حمیدرضا پهلوی به روایت اسناد ساواک صفحه 64