صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

جلسه دعای کمیل در مسجد جلیلی

تاریخ سند: 1 تیر 1354


جلسه دعای کمیل در مسجد جلیلی


متن سند:

شماره: 26917 /20 ه 12 طبق معمول هفتگی از ساعت 2030 الی 2130 پنجشنبه 22 /3 /54 بعد از نماز مغرب و عشاء با حضور بیست نفر شیخ محمدرضا مهدوی کنی دعای کمیل را با کمک هوشنگ دلشاد و اتابکی خواندند و در خاتمه برای آزادی زندانیان بی گناه و غلبه سربازان اسلام بر کفار دعا نمودند.
شناخته شدگان عبارت بودند از: مهندس دبیر رئیس سابق کارخانجات دولتی 60 ساله، حاج سید شجاع حاج سید جوادی (معمم)، محمدعلی یزدان پناه، مهندس گل افشانی، علی احسان، حسینی دبیر فرهنگ اهل فشم، مهدی سبحانی، محمد توانا، آذرانی، سید عبداله حسینی، اسماعیل کریمخانی، غلامعلی توسطی (کارمند دیوان محاسبات اهل اراک)، غلامعلی زنگنه، ابراهیم ترقی،1 شهاب2 (عضو جمعیت سابق فدائیان اسلام) این شخص سابقه بازداشت دارد.
دکتر ابراهیم اکرامی، سید علی اکبر صادقی، حسین نقاش که تعریف کرد به خلخال به دیدن شیخ علی اصغر مروارید و یزدی3 (دو واعظ تبعیدی) رفته و روز 15 خرداد هم در قم بوده و خبر روزنامه را دال بر نقابدار بودن طلاب تکذیب کرد.
4 وی افزود به خانه آیت اله سید محمود طالقانی نیز رفته است.
نظریه شنبه : مراقبت از جلسات مذکور همچنان ادامه دارد.
نظریه یکشنبه : به صحت اظهارات شنبه اعتماد حاصل است.
نظریه چهارشنبه : نظریه یکشنبه مورد تأیید است.

توضیحات سند:

1ـ ابراهیم ترقی جاه فرزند مصطفی در سال 1314 در تهران بدنیا آمد.
وی مدتی در فروش لوازم خانگی و پس از آن به لباس فروشی در بازار آهنگرهای تهران اشتغال داشت.
وی از جمله فعالان مسجد جلیلی بود و به همین جهت یک بار در مورخه 27 /7 /54 توسط ساواک احضار و مورد تذکر واقع گردید.
2ـ احمد شاه بوداغلو معروف به شهاب فرزند غلامعلی در سال 1298 ه ش در تهران متولد شد.
وی که در بازار تهران به شغل دلالی آهن آلات مشغول بود در طول مبارزات، همواره از فعالین نهضت امام خمینی (ره) بوده است و بنا بر اسناد موجود از نام مستعار منصور امینی نیز استفاده کرده است.
شاه بوداغلو فعالیت های خود را همراه با شهید نواب صفوی شروع کرد و در تحصن اعتراض آمیز به بازداشت وی در زندان قصر، به 15 روز بازداشت محکوم شد.
نامبرده که مسئولیت چاپ و نشر اعلامیه های علما را بر عهده داشت در جریان چاپ و پخش اعلامیه آیت الله بهبهانی و پیام ملت ایران به آمریکا در آذرماه 1342 دستگیر و زندانی شد.
وی پس از آزادی از زندان با عضویت در هیئت های مؤتلفه به همراه شهید عراقی و دیگران در روز 28 /11 /1343 به اتهام اعدام انقلابی منصور و اخفاء متهم، دستگیر و به ده سال حبس با اعمال شاقه محکوم گردید.
3ـ آیت الله محمد یزدی در سال 1310 ه ش در اصفهان به دنیا آمد.
وی علوم مقدماتی را در حوزه علمیه اصفهان فرا گرفت و در حوزه علمیه قم فقه و اصول، منطق و فلسفه را آموخت.
دوره خارج را در محضر مرحوم آیت الله العظمی بروجردی و امام خمینی (ره) گذراند و تفسیر و فلسفه را از مرحوم علامه طباطبایی فرا گرفت و به تدریس ادبیات عرب، فقه و اصول فلسفه در حوزه علمیه قم اشتغال داشت.
آیت الله محمد یزدی از زمان شهید نواب صفوی با مبارزات اسلامی آشنا شد و از آغاز انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) در سال 1341 از چهره های بارز و مشهور روحانیت مبارز بود و در سخنرانیها و تشکیل جلسات و نوشتن مقالات و امضا و چاپ اعلامیه ها فعالیت جدی می کرد که منجر به 3 بار دستگیری و زندان در تهران، بوشهر، کرمانشاه و نیز تبعید به بندر کنگان، بندرلنگه، رودبار و اسلام آباد شد.
در سالهای 56 و 57 یکی از عناصر اساسی مبارزه به شمار می آمد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی کمیته استقبال از امام را در قم تشکیل داده و در حفظ امنیت و انتظامات شهر قم به همراه جمعی از یاران انقلاب کوشید و مسئولیت کمیته انقلاب اسلامی قم را به عهده گرفت و بعد از مدتی رئیس دادگاه انقلاب اسلامی قم شد و در مجلس خبرگان قانون اساسی از طرف مردم کرمانشاه انتخاب شد.
وی چند سالی نماینده مجلس شورای اسلامی بود و سپس عضو شورای نگهبان شد.
آیت الله یزدی از سوی مقام معظم رهبری به ریاست قوه قضائیه و امامت جمعه موقت تهران منصوب شد و در سال 1378 پس از ده سال ریاست این قوه توسط مقام معظم رهبری به عضویت شورای نگهبان منصوب شد.
4ـ از نخستین ساعات بامداد روز 15 خرداد 1354 روحانیون، تجار، اصناف و مردم قم در صفوف منظم در شهر قم به راهپیمایی پرداختند و ضمن قرائت قرآن، سال روز 15 خرداد را گرامی داشتند.
با تمام تلاشی که مأموران انتظامی برای متفرق ساختن مردم معمول داشتند، استقامت و شهامت رهبران جمعیت مانع از تفرقه مردم شد.
یکی از شعارهای تظاهرکنندگان «جاوید باد رهبر شیعیان جهان حضرت آیت الله خمینی» بود.
پلیس و مأموران انتظامی جمعی از تظاهرکنندگان را که ساواک در گزارش خود تعداد آنها را 26 نفر ذکر کرده دستگیر کردند.
مراسم سالگرد شهدای 15 خرداد در آن روز به تظاهرات علیه رژیم مبدل گشت به طوری که وقتی مأموران و افراد مسلح قصد خارج کردن طلاب را از مدرسه داشتند، آنها با امتناع از این کار دست به تحصن زدند.
در پی این تحصن، مأموران درهای مدرسه را بستند و تحصن کنندگان را در آنجا محبوس کردند و حتی اجازه رساندن مواد غذایی به آنجا را ندادند.
روز 16 خرداد مقداری مواد غذایی از خارج، توسط طلاب به داخل مدرسه فیضیه فرستاده شد و عده ای نیز از پنجره های پشت مدرسه گریختند.
روز 17 خرداد طلاب محبوس در مدرسه به نشانه سرخی خون شهید، پرچم سرخی را برفراز بام مدرسه افراشتند.
این موضوع دستمایه ای برای جوسازی رژیم علیه آنها گردید، به طوری که روزنامه های وابسته نوشتند: اینها عده ای از طرفداران شوروی هستند و پرچم کمونیستها را برافراشته اند.
ساواک در گزارش خود می نویسد: «تظاهرات مذکور مجددا در روز 17 /3 /54 ادامه یافت و در حالی که عده ای از طلاب با عبا و عمامه صورت خود را پوشانیده بودند...
.
تظاهرات به مدرسه دارالشفاء که در نزدیکی مدرسه فیضیه قرار دارد کشیده شد.
» منابع تبلیغاتی رژیم پیرامون خبر حرکت طلاب حوزه علمیه قم در روزهای ذکر شده نوشتند: در لباس روحانیت اخلالگران در قم دست به اغتشاش زدند.
اخلالگران ماسک به صورت زده، شعار کمونیستی می دادند و پرچم سرخ برافراشته بودند و با چوب و چماق به مأموران انتظامی حمله بردند.
عده ای از اخلالگران شناخته و بازداشت شدند و در بازرسی محل سکونت اخلالگران بمب دست ساز کشف شد.
در پی تظاهرات و تحصن علما و روحانیون حوزه علمیه قم در مدرسه فیضیه، این مدرسه از سوی رژیم برای مدت نامشخص تعطیل و پلمپ شد.
ساواک گزارش داد: «نسبت به اعزام نیروی پلیس تقویتی از مرکز اقدام و نتیجتا 240 نفر از طلاب مستقر در مدسه مذکور دستگیر و تظاهرات مزبور روز 17 /3 /54 بدون تیراندازی و خسارت جانی خاتمه می یابد.
به دنبال دستگیری افراد فوق آیات قم (شریعتمداری، گلپایگانی و نجفی مرعشی)...
از انجام نماز جماعت به عنوان حمایت از دستگیرشدگان خودداری و روز 18 /3 /54 به منظور تبادل نظر پیرامون واقعه مزبور در منزل شخصی به نام شیخ مرتضی حائری که تعداد کثیری از طلاب حوزه در بیرون منزل مذکور اجتماع نموده بودند، تجمع می نمایند.
آیات مذکور در مذاکرات معموله به این نتیجه رسیده اند که جهت خاتمه دادن به وقایع کنونی حوزه علمیه قم، تصمیمات زیر اتخاذ گردد: 1ـ در پرداخت شهریه طلاب به منظور تعطیل پیش از موقع مدارس علوم دینی تسریع شود.
2ـ از دستگیرشدگان عیادت و به خانواده آنان کمک گردد.
3ـ با توسل به مقامات انتظامی ترتیبی داده شود که مدارس فیضیه و دارالشفاء به منظور اسکان مجدد طلاب در اختیار حوزه علمیه قرار گیرد.
به دنبال دستگیری طلاب مورد بحث، از حجره های آنان در مدارس فیضیه و دارالشفاء بازرسی به عمل آمد که در نتیجه حدود 2000 جلد کتب و نشریات مختلف مضره مذهبی، تعداد زیادی جزوات و اعلامیه های مربوط به گروه خرابکاران به اصطلاح مجاهدین خلق ایران و اعلامیه های مضره مربوط به خمینی، کلاه گیس و آرم سازمان آزادی بخش فلسطین کشف و ضبط شده است.
» نصیری ریاست کل ساواک در پایان این گزارش نوشته است: «کوچکترین ارفاقی نسبت به این افراد نباید کرد.
اینها همان ارتجاع سیاه هستند...
محرکین اصلی تحت تعقیب قرار گیرند و مشمولین به نظام وظیفه روند و شدیدا باید در خدمت وظیفه تحت مراقبت و خدمت سخت انجام دهند.
رئیس ساواک قم به آقایان آیات قم بگوید، آنچه استنباط می شود اینها با موافقت و حمایت شما به این اعمال دست زده اند و پیغام شما یک عمل ظاهری بوده است و کمک و دیدار از فامیل آنها خود بهترین دلیل است.
این افراد دیگر به قم حق مراجعت ندارند و چنانچه به این روش ادامه دهید به جز آن که به حوزه علمیه صدمه ای بخورد نتیجه دیگری عاید شما نخواهد شد...
» در تاریخ 21 خرداد آیت الله گلپایگانی نامه ای برای آیت الله خوانساری نوشتند و از ایشان درخواست شد تا از تبلیغات سوئی که از سوی رسانه ها در مورد واقعه هفده خرداد صورت گرفته جلوگیری نمایند.
روزنامه اطلاعات در تاریخ 22 خرداد نوشت: در محل سکونت آشوبگران قم، مواد و مدارک تازه ای کشف شد.
امروز مقامات انتظامی اعلام کردند که در ادامه بازرسی از محل سکونت افراد نقاب داری که در قم ایجاد تشنج نموده و دستگیر شده اند، علاوه بر بمب و مواد منفجره و کتابهای ضاله و کمونیستی، تعدادی وافور، ورق بازی، کلاه گیس و همچنین ارم و نشان مخصوص گروههای تروریست و آنارشیست وابسته به جناح های افراطی خارجی نیز کشف و ضبط گردیده است! در تاریخ 27 خرداد آیت الله مرعشی نجفی در نامه ای به آیت الله آشتیانی باتوجه به نفوذ ایشان در رژیم، ضمن بیان واقعه هفده خرداد، از ایشان خواست تا نسبت به جلوگیری از تبلیغات سوء دستگاه اقدام نماید...
دستگاههای تبلیغی رژیم برای لوث کردن این حرکت اسلامی نوشتند: شیخ احمد کروبی که پسرش مهدی کروبی از عوامل مارکسیست اسلامی!! بوده...
به ایراد یک سلسله سخنرانی های تحریک آمیز در چند مدرسه دینی قم مبادرت ورزیده، طلاب را تحریک به ایجاد بلوا کرد...
آیت الله العظمی خمینی با انتشار بیانیه ای ضمن اظهار تأسف از این حادثه فرمود: این سرکوب، واقعه قتل عام 15 خرداد 42 را زنده کرد.
(رک: روزشمار انقلاب اسلامی در قم، مقداد توانانیا و حسین آقاجانی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، سال 1387، صفحه 123 تا 127 و بولتن های نوبه ای ساواک، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، سال 1371، صفحه 126 تا 128)

منبع:

کتاب پایگاه‌های انقلاب اسلامی، مسجد جلیلی تهران به روایت اسناد ساواک صفحه 486


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.