تاریخ سند: 15 بهمن 1356
متن سند:
از : 347
به : عرض می رساند
اخیرا اعضاء کانون غیر قانونی نویسندگان
ایران اعلامیه ای بدون امضاء علیه اقدامات
دولت در مورد کانون و همچنین فرهاد
نیکوخواه1 ـ امیر طاهری2 ـ علی شعبانی3 ـ
محمود جعفریان ـ داریوش همایون4 تهیه و
منتشر ساخته اند.
یک نسخه از اعلامیه
پیوست است.
به اداره یکم داده شود که ظرف امروز در بولتن درج نمایند
ثابتی 15 /11 /36
توضیحات سند:
1ـ فرهاد نیکوخواه، تولد 1307.
متأهل و لیسانسیه حقوق است.
خدمت مطبوعاتی را از سال ها قبل آغاز کرده و مدت ها
با مؤسسه اطلاعات همکاری داشته است.
در حال حاضر مشاور نخست وزیر است.
طی خدمات مطبوعاتی خود مدت ها
قائم مقام شهردار تهران ـ رایزن مطبوعاتی ایران در ایتالیا و معاون وزارت اطلاعات بوده است.
انگلیسی و ایتالیائی
می داند و به بسیاری از کشورهای جهان سفر کرده است.
«چهره مطبوعات معاصر ـ ص 342»
2ـ محمد طاهری دزفولی (امیرطاهری) فرزند اسداللّه در سال 1320 ه ش در اهواز به دنیا آمد.
در سال 1338 از
دبیرستان هدف در تهران، مدرک پنجم طبیعی گرفت و سپس تقاضای اعزام به انگلستان کرد.
مشارالیه در سال 1339 به خارج رفت و در slavgh college در قسمت امور اداری و مدیریت مشغول به تحصیل شد.
وی
در سال 1341 در جلسات کنفدراسیون شرکت داشت و با جامعه سوسیالیست های اروپا نیز ارتباط برقرار کرد که به علت
تخلّفات مالی، تصمیم به اخراج وی گرفته شد.
در همین ایام شایع شد که وی از طرف ساواک، برای شرکت در
کنفدراسیون، اعزام گردیده است.
طاهری در سال 1347 به ایران بازگشت و فعالیت های مطبوعاتی خود را آغاز کرد و به عنوان نویسنده در کیهان
اینترناشنال مشغول گردید و در مسابقات انتخاب دختر شایسته ایران نیز مشارکت کرد که به همین علت، مورد سوءظن
افراد جامعه سوسیالیست ها قرار گرفت.
دکتر امیر پیشداد ـ رهبری جامعه سوسیالیست ها در اروپا ـ در اردیبهشت سال1347، طی نامه ای به جلال آل احمد، در
رابطه با وی چنین نوشته است :
«...
درباره آن جوان کوتوله اعرابی، باید بگویم که حرف و سخن بسیار است و به دلایل مختلف، این موجود در چند سال
گذشته که در لندن در حلقه دوستان بود، ضعف های اخلاقی از خود بروز داد و وقتی به تهران رفت، یک بار در مجلس
دوستان شرکت جست و آن مجلس چند نفری هنوز به پایان نرسیده بود که از سازمان تلفن می زنند و نام شرکت
کنندگان را بر می شمارند و خط و نشان می کشند و تهدیدشان می کنند.
پس از این جریان وقتی وی از نو به لندن
بازگشت از حلقه دوستان کنار گذاشته شد...
»
ساواک در ذیل این گزارش می نویسد :
«...
کوتوله اعرابی...
محمد (امیر) طاهری یکی از عناصر جامعه سوسیالیست ها است که اخیرا از فرانسه به ایران آمده و
در کیهان اینترنشنال به کار اشتغال دارد...
فعلاً در جریان کنفرانس حقوق بشر و انتخاب دختر شایسته ایران فعالیت
دارد...
»
شرکت امیر طاهری در تشریفات سال 1355، بلامانع اعلام شد.
در ذیل گزارشی که در بهمن ماه 1356 در خصوص اعلامیه «ملت ایران در مقابل روسپی مطبوعاتی» تهیه گردیده و در آن
امیر طاهری دلال و پادوی مطبوعاتی ساواک و...
معرفی شده است، نصیری نوشته است :
«وقتی که گفته بودم اداره کل سوم با این امیر طاهری تظاهر به نزدیکی نکند برای امروز بود...
»
امیر طاهری در سال 1357، سردبیر روزنامه کیهان شد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مدتی در انتشارات سروش، به
فعالیت پرداخت.
وی که در سال 1371 در کشور فرانسه به سر می برد با سلطنت طلبان، ارتباط برقرار کرد.
3ـ علی شعبانی، تولد 1306.
متأهل است و سه فرزند دارد.
لیسانسیه روزنامه نگاری دانشگاه تهران است.
خدمت
مطبوعاتی را از سال 1327 آغاز کرده و طی خدمت مطبوعاتی خود به ترتیب سردبیر روزنامه کارگران ایران ـ نویسنده
رادیو ایران و بسیاری از مجلات و سردبیر خواندنیها بوده است.
به انگلیسی آشنا است و به امریکا و کشورهای اروپائی سفر کرده است.
«چهره مطبوعات معاصر ـ ص 99»
4ـ داریوش همایون فرزند نوراللّه در سال 1307 ه ش در تهران به دنیا آمد.
پدر وی در اداره دارائی اشتغال داشت.
مشارالیه تحصیلات ابتدائی را در دبستان های فیروز بهرام و ابن سینا و متوسطه را در دبیرستان های البرز و دارائی،
گذراند.
همایون که به علت چند سال مردودی، در سال 1330 موفق به اخذ دیپلم شده بود، پس از اخذ دیپلم به
استخدام وزارت دارائی درآمد؛ ولی پس از یکسال جهت ادامه تحصیل به دانشکده حقوق راه یافت و در سال 1334،
لیسانس قضائی گرفت و در سال 1335 در رشته دکترای سیاسی ثبت نام کرد.
داریوش همایون در دوران تحصیل در دبیرستان به فعالیت های سیاسی کشیده شد و در سال 1325 به گروه انجمن که
توسط محسن پزشکپور و دکتر عالیخانی و...
به وجود آمده بود، پیوست و در سال 1327 به عضویت انجمن هنری جام
جم درآمد و در سال 1328 وارد مکتب پان ایرانیسم ها شد.
وی که با تأسیس حزب ملت ایران، به آن پیوسته بود، پس از یکسال از این حزب هم خارج و به عضویت حزب
پان ایرانیست درآمد ولی پس از مدتی، به علت اختلاف با پزشکپور از آن هم جدا شد و در سال 1331 با شروع تحصیل
در دانشگاه، وارد حزب سومکا شد و پس از مدت کمی، سردبیری روزنامه سومکا را به عهده گرفت و به معاونت حزب
رسید.
همایون که از مأمورین نفوذی انگلیس بود و در دوران دولت مصدق، به سران دولت وی، نزدیک شده بود، دم از
مخالفت با سلطنت مشروطه زد که به همین اتهام به دو ماه و نیم زندان محکوم شد.
که به این محکومیت، با پرداخت پول
پایان داده شد.
مشارالیه که در سال 1331 وارد حزب سومکا شده بود، به جرم حمل اسلحه غیرمجاز و غارت و آتش سوزی، 4 ماه زندانی
شد.
همایون که دختر فضل اللّه زاهدی را به همسری گرفته بود، در سال 1334 در کلاس نویسندگی و خبرنگاری روزنامه
اطلاعات پذیرفته شد و به عنوان مصحّح در روزنامه اطلاعات، شروع به کار کرد که پس از چندی به عنوان مترجم به
سرویس خارجی روزنامه راه یافت و به سردبیری آن رسید.
مشارالیه در سال 1339 که عازم امریکا بود، در رابطه با علت سفر خود، چنین نوشت :
«اخیرا از طرف وزارت خارجه امریکا و با موافقت روزنامه اطلاعات به مدت 4 ماه برای مطالعه در امور روزنامه نگاری و
بازدید به آن کشور دعوت شده ام و تا بیستم اسفند باید حرکت کنم»
داریوش همایون که توسط دکتر غلامحسین صدیقی به جبهه ملی راه یافته بود، در سال 1340 به علّت تشخیص به
نفوذی بودن وی به همراه 27 تن دیگر اخراج شد و به استخدام مؤسسه امریکائی فرانکلین درآمد و به مدت دو سال و
نیم به عنوان نماینده سیار آن مؤسسه، در پوشش بازرسی شعبات فرانکلین برای تأمین نیازهای اطلاعاتی امریکا، به
کشورهای مختلف سفر کرد.
مشارالیه که قبل از شروع جنگ 6 روزه اعراب و اسرائیل، به فلسطین اشغالی سفر کرده و کمک مالی گرفته بود، در سال
1346 با هدایت سازمان سیا، روزنامه آیندگان را راه اندازی کرد.
او که به عنوان چهره شاخص سازمان جاسوسی امریکا مطرح بود، در سال 1353 به همراه جمشید آموزگار و...
طرح
تک حزبی را داد و خود نیز به آن پیوست و در سال 1356 در دولت آموزگار، به وزارت اطلاعات و جهانگردی رسید.
همایون که مقاله موهن رشیدی مطلق از طرف او برای چاپ به روزنامه اطلاعات ارسال شده بود، برای عوامفریبی در
دوران انقلاب دستگیر و به همراه تعدادی دیگر از مهره های رژیم شاه، به زندان رفت، که در حمله تظاهرکنندگان به
زندانها، از زندان گریخت و سپس از مرز ترکیه خارج شد و به فرانسه رفت.
«برگرفته از مقدمه کتاب داریوش همایون به روایت اسناد ساواک/ تهران / 1378»
منبع:
کتاب
کانون نویسندگان ایران به روایت اسناد ساواک صفحه 363