تاریخ سند: 21 مرداد 1357
احمد خمینى پسر خمینى1 از نجف تلفن کرد
متن سند:
ساعت 1405 روز 21 /5 /37 13570521
احمد خمینى پسر خمینى1 از نجف تلفن کرد
احمد: پس از احوالپرسى: آقا سلام رساندند، لابد این روزها خیلى گرفتارید؟ وضع اصفهان چطور است؟
خادمى: هیچى حکومت نظامى است یک عدهاى کشته شدهاند.
احمد: روزها نماز و اینها ممنوع است؟
خادمى: نماز ممنوع از علما که نیست، اما حکومت نظامى که هست جمعیت لابد ممنوع است
احمد: مىخواهم بگویم حکومت نظامى روز هم اجرا مىشود؟
خادمى: بله
احمد: روز هم اجرا مىشود یا فقط همان شب به بعد است؟
خادمى: روز هم هست شب هم هست حالا خبر ندارم من که نرفتم نماز نمىدانم بقیه آقایان چه کردند آقا حالشان چطور است؟ شما کجا هستید؟
احمد: من از نجف تلفن مىکنم و احمد هستم. حضرتعالى قصه دیروز و پریروز را نمىدانید چطور است یک مقدار شرح دهید.
خادمى: خوب یک عدهاى کشته شدند و یک عدهاى شورش و انقلاب در بین آنها بود و حمله مىکردند به بعضى نقاط.
احمد: من شنیدهام که اینها از منزل حضرتعالى آمدهاند بیرون، بله؟
خادمى: پریشب اینها رفتند بیرون یک عدهاى شعار دادند دم خیابان
احمد [خمینى]: چه جور شد که اینها بیرون رفتند؟
خادمى:] ساعت] نه شب یک عدهاى منزل بودند تا صبح اما یک عدهاى که رفتند بیرون شعار دادند و آنها هم تیراندازى مىکردند چند تا کشته شدند.
احمد: من شنیدم که یک نفر رفته آنجا و گفته این موضوع از طرف آقا گفته شده که بروید آقایان بیرون.
خادمى: نخیر گفته شد که دیگر صلاح نیست که باشند بله، آقاى مسعودى اشتباه کردند. از قم گفتند که گفته است (خمینى) تحصن را توسعه بدهید آنوقت این توصیه را دادند یکى اینجا بیان کرده بود اما کارى به آن کار نداشت ما تحصن را گفتیم موقوف باشد
احمد: کى تلفن کرده بود؟
خادمى: آقاى مسعودى نه ایشان گفتند بعد تلفن کردند و گفتند من اشتباه کردم من خبرى نگفتم و بله اینجا دیگر خطرناک شده بود یعنى اگر مىریختند در منزل خیلى کشته مىشدند.
احمد: امرى ندارید؟
خادمى: التماس دعا داریم.
توضیحات سند:
1ـ پس از اطلاع حضرت امام (ره) از وضعیت اصفهان و سایر شهرهاى ایران اقدام به صدور اعلامیه در تاریخ 22 /5 /57 نمودند که قسمتهاى از آن به شرح زیر است.
بسماللّه الرّحمن الرّحیم
گزارشات رسیده، از ایران مبنى بر قتل عامهاى مکرر در شهرهاى مذهبى اصفهان و شیراز... نمونه دیگرى است از جنایات بى حد شاه .......... دفاع از حق و اسلام از بزرگترین عبادات است. بگذار عبادتگاههاى ما در این شهر مبارک به خون بکشند و ببینند. مسلمین با عبادت بزرگتر ماه شریف را مىگذرانند..... باید طلاب و دانشجویان عزیز و شجاع سراسر ایران از هر فرصت استفاده کرده و شعار ضد شاهى را که شعار اسلام است زنده نگهدارند....
این جانب به اسلام و اولیاء اسلام و به عموم مسلمین به خصوص مؤمنین شیراز و اصفهان ایدهم الله تعالى و به بازماندگان عزیزان اسلام و جوانان متدین و برومند مسلمین تسلیت مىدهم و خود را در غم آنان شریک مىدانم. امید است که شهرستانهاى دیگر ایران با اهالى محترم این دو شهرستان بزرگ همدردى نموده و خود را در مصائب بزرگ آنان شریک بدانند.
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته
روحاللّه الموسوى الخمینى
منبع:
کتاب
آیتالله حاج آقاحسین خادمی به روایت اسناد ساواک صفحه 402