صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

گزارش درباره: سخنرانی محمدتقی فلسفی در مسجد سید عزیزاله1

تاریخ سند: 3 آذر 1349


گزارش درباره: سخنرانی محمدتقی فلسفی در مسجد سید عزیزاله1


متن سند:

از : 316 محترما معروض میدارد.
ساواک تهران اعلام داشته نامبرده بالا روز 30 /8 /49 ضمن سخنرانی در مسجد سید عزیزاله در حضور عده ای قریب ده هزار نفر از طبقات مختلف مردم اظهار داشته: عده ای مرا جهت سخنرانی بشیراز دعوت کردند و با این وضع روحی بلند شدم و رفتم آنجا.
روز دوم به من گفتند نباید اینطوری صحبت کنی.
روز سوم نمایندگان در ماشین بنده را باز کردند و گفتند بطرف تهران حرکت کن.
آقا مگر ما نمیتوانیم حرف دینـی خودمـان را به مردم بگوئیم این از آنجا.
بعد در پایتخت تا میخواهیم در مجلسی صحبت دینی و اخلاقی بکنیم اخطار کرده و تعهد از مبلغین دینی اسلام میگیرند که این حرف را نزنید.
اینطوری سخنرانی کنید.
آخر چرا صحبت دینی نکنیم؟.
چرا مردم را ارشاد نکنیم؟ اگر گفته های خدا و پیغمبر و قرآن را بمردم نگوئیم مسئول هستیم.
اگر بگوئیم مواجه میشویم با این برنامه.
آقا بیا تعهد بده.
برای چه و بچه علت؟ مگر دزدی و خیانت کرده ایم چه تعهدی از ما میخواهید؟ این چه قانونی است؟ این چه مملکتی است؟ این چه دولتی است؟ این چه وضعی است که برای مردم درست کرده اند؟ این هم شد قانون؟ آقا قانونی که وضع میشود باید روی عدالت باشد.
با اجتماع فاسدی که شما بوجود آورده اید ما مسئول هستیم که مردم را ارشاد کنیم.
بخدا قسم خسته شدم از اینگونه منبر رفتن ها.
بخدا دیگر خودم هم راضی نیستم با این وضعی که اینها بوجود آورده اند.
بعد شروع نمود به گریه کردن (در اینموقع مردم هم گریه کردند) نامبرده ادامه داد و گفت کتاب چاپ کرده اند ما به مسئولین گفتیم این کتاب را نگذارید چاپ شود.
2 برای اجتماع بد است بعد از مدتی آنها گفتند هر چه کتاب بود جمع آوری کردیم و دیگر نمیگذاریم چاپ شود ما هم خوشحال شدیم تا اینکه روزی به مستخدم خانه گفتم برو ببین از این کتابها وجود دارد یا خیر مستخدم رفت و کتاب را خرید و آورد.
باندازه ای ناراحت شدم که حد ندارد آخر ای مسلمان پس ما چه کار کنیم دردهای خودمان را به چه کسی بگوئیم.
به وزیر گفتم.
به رئیس دادگستری گفتم.
بمسئول گفتم به همه کس گفتم ولی بداد ما نرسیدند و بخواسته های ما عمل نکردند پس شما بگوئید ما درددل خود را با چه کسی در میان بگذاریم.
این چه وضعی است؟ این چه مملکتی است؟ این چه قانونی است؟ آخر چرا از این نوع کتابها جلوگیری نمیشود؟ ولی یک گوینده دینی و مذهبی که میخواهد برود منبر و گفته های قرآن را بمردم بگوید از او جلوگیری مینمایند و تعهدات چند قبضه از واعظ میگیرند.
اگر راست میگوئید کتابها را جمع آوری کنید که هر جلدش اجتماع را فاسد میکند و جوانان را بسقوط خواهد رسانید.
ما اگر این حرفها را نزنیم بدرگاه خداوند مسئول و فردای قیامت تحت محاکمه قرار خواهیم گرفت که چرا آنچه دین اسلام و قرآن گفته بمردم نگفته اید.
نوار ضبط صوت ضبط میکند آنوقت میبرند بعد مرا احضار کرده و میگویند این حرف را نزن پس چه کار کنم و چه بگویم.
نامبرده ضمن دعا گفت پروردگارا روحانیت ما، وطن ما و مملکت ما را محفوظ بفرما، خدایا زمینهای برادران فلسطینی ما را بخودشان برگردان، مراتب استحضارا معروض گردید.
مسئول بررسی ـ اوانی 3 /9 رئیس بخش 316 ـ ازغندی 3 /9 رئیس اداره یکم عملیات و بررسی ـ جوان ثابتی 5 /9 /49

توضیحات سند:

1ـ ساواک طی گزارشی دیگر از سخنرانی چنین آورده است : موضوع: مجلس روضه خوانی در مسجد سیدعزیزاله از ساعـت 1300 روز 30 /8 /49 شیخ محمدتقی فلسفی واعظ در مسجد سید عزیزاله واقع در بازار منبر رفت و ضمن صحبت پیرامون دین اسلام و شعائر مذهبی موضوع را بنحوه حکومت حضرت علی علیه السلام و حکومت مردم بر مردم کشانیده و در اینموقع از روی یادداشتی که از جیب خود درآورده بود چنین خواند.
مردم بر حکومت حقی دارند و بهمین نحو حکومت برای مردم حقی قائل است.
مردم برای خود نمایندگانی تعیین میکنند و این نمایندگان باید خدمت گزار مردم باشند.
این دست نشاندگان مردم باید وضع خود را برای مردم روشن کنند و آنچه آنها میخواهند انجام دهند.
نامبرده اضافه نمود اخیرا کتابی چاپ شده که معجزات ائمه اطهار و پیامبران را هجو نموده است و ناشر این کتاب در صفحه اول کتاب شماره ای را که اجازه نامه آنست چاپ نموده و بدین وسیله خواسته بمردم بفهماند که مقامات دولتی اجازه انتشار این کتاب را صادر نموده اند.
مشارالیه خاطرنشان نمود من پس از دیدن این کتاب بیش از سی مرتبه با وزیرمعاون وزیر و سایر مقامات دولتی که امکان داشت در اینمورد تلفنی تماس گرفتم و موضوع را گوشزد کردم.
مقامات مربوطه پس از چند روز اظهار داشتند که در مورد جمع آوری کتاب مزبور اقداماتی شده ولی با این وضع مجددا راننده من دو جلد از این کتاب را از کتابفروشیها خریداری نمود در این هنگام نامبرده با صدای بلند فریاد زد چطور وکیل و وزیر و اعضای دولت مصونیت دارند ولی خدا و پیغمبر و دین و روحانیت مصونیت ندارند.
مردم خواستار معرفی نویسنده و ناشر کتاب مورد نظر بودند ولی فلسفی از معرفی خودداری و اضافه نمود من از مأمورین انتظامی میخواهم که مراتب را گزارش نمایند زیرا من دیگر آمادگی منبر رفتن ندارم.
این مجلس که با حضور عده ای در حدود 40000 نفر در مسجد و بازار اجتماع و بسخنرانی نامبرده گوش میکردند در ساعت 1430 پایان یافت.
نظریه شنبه ـ فلسفی واعظ با این سخنرانی خود تصمیم داشت بمردم بفهماند که دولت و عوامل آن بدین و خدا و پیغمبر و روحانیت اعتقادی نداشته و برای آنها احترامی قائل نیستند.
نظریه یکشنبه ـ نظری ندارد.
برلیان آقای اوانی تصور میکنم منظور وی کتاب اندیشه های میرزافتحعلی آخوندزاده باشد در گزارش روزانه درج شود.
2 /9 2 ـ در تاریخ 31/ تیرماه سال 1349 کتاب اندیشه های میرزافتحعلی آخوندزاده، نوشته فریدون آدمیت، منتشر شد.
نویسنده در این کتاب، همه ادیان الهی و توحید، نبوت و معاد را انکار کرده است.
با وجود این، اعتراض قابل توجهی نسبت به این کتاب صورت نگرفت و تنها آقای فلسفی در این سخنرانی بدان اعتراض کرده است.
ر.ک.
هفت هزار روز ص 421ـ 422 گزارش دیگری حاکی است که ساواک در تاریخ 21/ مهرماه 1349 به خاطر ترس از عکس العمل روحانیّت و جوانان غیرتمند مسلمان، تصمیم به جمع آوری کتاب اندیشه های میرزافتحعلی آخوندزاده نوشته فریدون آدمیت، گرفت.
کتاب مذکور که در سال جاری منتشر شده است، عقاید و اصول دینی اسلام را مورد استهزا و اهانت قرار داده است.
مع الوصف این کتاب برنده جایزه ای از طرف فرح پهلوی گردید.
همان منبع ص 433

منبع:

کتاب حجت‌الاسلام محمدتقی فلسفی به روایت اسناد ساواک صفحه 393



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.