تاریخ سند: 1 اردیبهشت 1349
موضوع: غیرنظامیان محکوم
متن سند:
شماره: 2 /3 - 1- 41 تاریخ: 1 /2 /1349
از: اداره دادرسی نیروهای مسلح شاهنشاهی
به: تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور
موضوع: غیرنظامیان محکوم
1- محمدباقر محیالدین انواری 2- حبیباله عسگراولادی 3- محمدمهدی ابراهیم عراقی 4- کیوان جمشید1[مهشید] فرزند اسماعیل
پیرو شماره 60440 /38091 /11 /7-25 /3 /44و16730-18 /2 /45
شهربانی کل کشور طی شماره 27- 1- 12- 458 - 26 /1 /49 آگاهی داشته که خانواده نامبردگان بالا ضمن تسلیم شرحی تقاضای انتقال زندانیان مذکور را از دژ برازجان به ندامتگاه مرکز نمودهاند، متذکر شدهاند با در نظر گرفتن بعد مسافت قادر به ملاقات زندانیان خود نمیباشند. خواهشمند است مقرر فرمائید با بررسی سوابق امر در مورد انتقال آنان از دژ برازجان به ندامتگاه مرکزی نظریه اعلام دارند.
رئیس اداره دادرسی نیروهای مسلح شاهنشاهی سپهبد عمیدی
جانشین سرلشگر طبرسی
به بخش مربوطه ارسال شود. /4 /2
آقای مخبری گزارش عرضی تهیه شود. 8 /2 /49
اصل در 13384 میباشد.
_____________________
1. کیوان مهشید، فرزند اسماعيل در سال 1322 ﻫ ش در تهران به دنيا آمد. در سال 1340 به دانشگاه رفت و از همان ابتدا در جلسات طرفداران جبهه ملى شركت كرد. در 16 آذر 1342 در حالي كه دانشجوى رياضى بود به اتهام شرکت در تظاهرات دستگير و ضمن تكذيب موضوع در بهمن ماه از زندان آزاد شد. مهشيد در سال 1344 پس از کشف حزب ملل اسلامی و دستگيرى اعضاى آن، به همين اتهام دستگير و به ده سال حبس مجرد محكوم شد، ولى در شهريور سال 1350 و بنا بر گزارش ساواك اصفهان، در تاريخ 9 /8 /1350 مورد عفو واقع و از زندان آزاد گردید. وى در آذرماه سال 1351 به اتهام ارتباط و همفكرى با محمد باقر طلوعى و محمد عرب دستگير شد كه رابطه خود را معمولى عنوان كرد و گفت: «در سال 44 يك جوان كاملاً مذهبى بودم و در زندان نيز مدتى اين چنين بودم ولى كمكم يك سرى مسائل عينى را مشاهده کردم و متوجه غلط بودن روشهاى خود شدم.» اين بازداشت در اسفند سال 1351 پايان يافت و ساواك در همين سال با ادامه تحصيل وى در دانشگاه موافقت كرد. وی كه داراى ليسانس رياضى و فوقليسانس علوم كامپيوترى بود، در شرکت محاسباتی سرّى ـ اداره آزمونشناسى در مركز I.B.M ـ سازمان سنجش آموزش كشور و مديريت عمليات شرکت سهامی خدمات ماشينهاى محاسب الكترونيك اشتغال داشت و در سال 1357 كارمند روزنامه كيهان معرفى شد.
منبع:
کتاب
حبیبالله عسکراولادی به روایت اسناد ساواک صفحه 240