صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : روحانیون محلی ایران

تاریخ سند: 25 اسفند 1344


موضوع : روحانیون محلی ایران


متن سند:

شماره : 886 /3.
3 شرح: بدین وسیله فتوکپی ده فقره نامه که حاوی 32برگ میباشد و وسیله اشخاص برای روحانیون مقیم نجف اشرف از قبیل نصراله خلخالی1 و شاهرودی و سید محمد موسوی اصفهانی2 (آیت اله زاده اصفهانی) ارسال گردیده جهت اطلاع به ضمیمه تقدیم می گردد.
همراه این نامه ها چندین فقره حواله وجه نیز به چشم می خورد که روحانیون فرستاده شده است ضمنا شخصی بنام احمد کروبی از الیگودرز با ارسال دو نامه یکی به عنوان آیت اله حکیم و دیگری آیت اله خمینی مطالبی راجع به محکومیت اعضاء حزب اسلامی نوشته و یادآور گردید که آنها نباید سکوت اختیار کرده و بگذارند این عده به اعدام و حبس محکوم گردند.
دو پاکت مذکور نیز جهت اطلاع به پیوست تقدیم میگردد.
توضیح اینکه همه روزه تعدادی فتوکپی نامه مربوطه به حواله پول از ایران به عراق و رسید و وجوه حواله شده مستقیما به بخش 316 تحویل می گردد.
ف...
.
.
عینا جهت اقدام به اداره 316 ارسال می گردد.
شماره 25 /12

توضیحات سند:

1- حجت الاسلام نصراللّه خلخالی، در شهر نجف متولد شد و در حوزه علمیه همین شهر به تحصیل علوم دینی پرداخت.
وی نیز همچون پدرش حاج حسن خلخالی نجفی مورد اعتماد و وثوق علمای ایران و نجف قرار گرفت تا جایی که وجوه شرعی بزرگانی چون آیات؛ اصفهانی، بروجردی، حکیم و خوانساری توسط وی از ایران به حوزه نجف می رسید.
شیخ نصراله خلخالی همین نقش را نیز بعدها برای حضرت امام خمینی(ره) ایفا کرد.
وی وکیل امام در امور مالی بود و اموال شرعی رسیده از ایران باسرپرستی او به مصارف امور آموزشی و عمرانی می رسید.
2 ـ دکتر موسی آیت الله زاده اصفهانی فرزند حسن در سال 1309 ه ش در نجف اشرف متولد شد وی که نوه دختری مرحوم آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی(ره) (مرجع تقلید وقت) بود، در سال 1325 به عنوان طلبه ای جوان به ایران مراجعت و در اصفهان سکنی گزید ولی پس از مدتی به اتفاق عموی خود به تهران عزیمت کرد و به احترام پدر بزرگش مورد تجلیل فراوان مردم قرار گرفت بطوری که هدایای زیادی از شهرهای مختلف جهت ایشان ارسال شد.
موسی آیت اله زاده با ورود به دانشگاه موفق به اخذ لیسانس در رشته حقوق گردید و برای گذراندن دوره دکتری به اروپا رفت و پس از اخذ دکتری به ایران بازگشت.
وی که جوان عیاش و بی بند و باری بود پس از مدتی هر آنچه داشت صرف عیاشی نمود و اغلب با لباس روحانی در مجالس عیش و نوش شرکت میکرد و به سبب همین خصوصیات مورد لطف و توجه حسین علاء قرار گرفت و به دربار شاهنشاهی راه یافت.
مشارالیه ضمن عضویت در حزب ملّیون، مدتی با سمت استادیار در دانشگاه تهران مشغول به کار شد و در سال 1339 در انتخابات دوره بیستم مجلس شورای ملی به نمایندگی مردم لنجان اصفهان به مجلس راه یافت ولی پس از عدم موفقیت در انتخابات مجلس بیست و یکم بتدریج با مخالفین دولت همصدا شد و پس از اینکه مبالغی وجه نقد از بانک ها و افراد مختلف به صورت قرض و چک بی محل دریافت کرد و قادر به پرداخت آن نشد در خرداد سال 1343 به عراق و از آنجا به مصر فرار کرد و در قاهره ضمن اعلام موجودیت نهضت ایران آزاد، علیه رژیم شاه اقدام به فعالیت کرد.
در سفر به فرانسه به علت درخواست دادستان عمومی تهران به اتهام صدور چک بی محل در شهریور ماه 1343 توسط پلیس فرانسه دستگیر و مدت 5 ماه در آن کشور زندانی شد و پس از آزادی، مجددا به عراق رفت و ملاقات هائی با مخالفین شاه، از جمله تیمور بختیار نمود.
تلاش های موسی آیت الله زاده برای تماس با امام خمینی و جلب حمایت ایشان، بی نتیجه ماند، ولی همواره مورد اعتماد مقامات عراقی بود.
وی در سال 1345 پس از اخذ شناسنامه عراقی و قبول تابعیت آن کشور به عنوان استادیار دانشگاه بصره مشغول به کار شد.
پرونده ساواک وی در طول جنگ تحمیلی بارها از رادیو بغداد علیه ملت مسلمان ایران سخنانی ایراد کرد و در مجامع ضد انقلاب نیز حضور فعال داشت.
3 ـ آیت الله العظمی سید محسن حکیم در سال 1264 هجری شمسی در (بنت جبیل) منطقه ای در لبنان دیده به جهان گشود.
پدرش سید مهدی حکیم از مراجع بزرگ زمان خود بود که به درخواست مردم لبنان از عراق به آن دیار رفت و ارشاد و هدایت جامعه آنجا را برعهده گرفت.
ایشان از 9 سالگی به آموختن دروس حوزوی پرداخت و در محضر برادرش ـ سید محمود ـ ادبیات، منطق و قسمتهایی از فقه و اصول تا قوانین را آموخت.
سپس در شمار شاگردان شیخ صادق بن حاج مسعود بهبهانی و شیخ صادق جواهری قرار گرفت و سه سال پیش از فوت آخوند خراسانی به درس خارج آن فقیه فرزانه وارد شد.
سپس در محضر آقا ضیاءالدین عراقی و شیخ علی باقر جواهری حاضر شد و بهره ها برد.
وی مدتی در درس میرزا محمد حسین نائینی حضور یافت.
استاد دیگر آیت الله حکیم، عارف فرزانه حضرت سید محمد سعید حبوبی بود.
آیت الله حکیم در مقام مرجعیت تامه شیعه، سراسر عمر پر برکت خود را صرف مبارزه با حاکمان جور کرد و در این زمینه مرارتهای زیادی را متحمل شد.
پشتیبانی بی دریغ ایشان از مردم مسلمان ایران پس از واقعه 15 خرداد 42 و حمله نظامیان شاه به مدرسه فیضیه هنوز از یاد نرفته است.
ورود امام خمینی به عراق به صورت تبعید از وقایع مهم دهه 40 شمسی به شمار می آید.
ملاقات امام با آیت الله حکیم و این سخن امام که : «شما حرکت کنید، من نخستین کسی هستم که از شما پیروی خواهد کرد» و تبسم و سکوت آیت الله حکیم، از جمله مسائل تاریخی نهضت اسلامی در ایران است.
آیت الله حکیم در این دیدار گفته بود : «من فکر نمی کنم اگر انقلابی سازمان دهم کسی از من پیروزی کند...
بسیاری از مردم از ما اطاعت نمی کنند.
» آنها بنده هوسهای خویش اند که البته مراد آیت الله حکیم، همه کسانی هستند که از بلوغ سیاسی، مذهبی برخوردار نیستند.
آیت الله العظمی حکیم که از بیماری سرطان رنج می برد، سرانجام در 27 ربیع الاول 1389 قمری (1348 هجری شمسی) در خانه اش در بغداد به رحمت ایزدی پیوست.
(برای آگاهی بیشتر از زندگانی آیت الله العظمی حکیم به کتاب مرزبان حوزه نور) تألیف عباس عبیدی از انتشارات مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی مراجعه شود).

منبع:

کتاب ملا احمد کروبی به روایت اسناد ساواک صفحه 1

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.