تاریخ سند: 22 مهر 1352
متن سند:
حضور محترم مقام منیع ریاست دادرسی کل ارتش جناب آقای سپهبد مدرس
به عرض عالی می رسانم :
اینجانب صفیه شاه آبادی که شوهرم مهدی شاه آبادی را به مدت 4 ماه است
که گرفته اید.
ایشان در دادگاه اول به مدت یک سال محکوم به زندان شدند.
و این هم از بی توجهی وکیل مدافع ایشان در دادگاه بود که اقدام مثمری در کار
ایشان نفرمودند و این موضوع غیرقابل تحمل بود برای ما و زندانی ما.
به خاطر این که ایشان در حقیقت جرمی نداشتند جز یک فراموشی و نسیان و به
نظر هیچ انسانی فراموشی جرم محسوب نمی شود.
علاوه بر این ایشان 15 سال
است که مریضند و تحت رژیم غذایی هستند و به معالجات خود ادامه می دادند و
این مرض ایشان را به قدری ناراحت کرده بود که تقریبا به کلی فراموشی حاصل
کرده بودند و علاوه بر این ایشان دارای شش فرزند هستند و یک مادر فرتوت که
تحت تکلف ایشان هستند و با نبود ایشان بر مرض من افزوده و دچار ناراحتی
شدید قلبی گردیده ام و دیگر قادر به پذیرایی فرزندانم نیستم و با توجه به این
موضوع که واقعا بچه ها رسیدگی زیاد احتیاج دارند و در این مدت من ترک خانه
و زندگی کرده ام و پی گیر کار ایشان بودم و تا به حال نتیجه ای حاصل نشده از آن
می ترسم که وقتی ایشان را آزاد کنید که از زندان روانه بیمارستان گردند و زندگی
ما پاشیده و درهم ریخته بماند و ما خواهشمندیم که ایشان را در دادگاه دوم که
روز
چهارشنبه می باشد تبرئه کنید.
مگر نه این است که شما هم نوع ما هستید ما
امیدواریم که شما شنوا هستید و خواسته ما را ادا و زندانی ما را آزاد کنید با توجه
به این موضوع که ما بارهای بار نامه نوشتیم کسی پاسخگوی مشکل ما نبود و
امیدواریم که به خواسته ما جواب مثبت بدهید.
این ندای خانواده ای است پردرد
و بی سرپرست.
ما یک عمر تحت تکلف و سرپرستی ایشان بودیم و این برای ما
غیرقابل تحمل و انتظار بود که به مدت چهار ماه به این حال بمانیم.
ما قادر
نبودیم که نبود ایشان را به مدت یک شب تحمل کنیم خلاصه هر لطفی دارید در
این دادگاه بفرمائید که واقعا ما قدرت نداریم.
علاوه بر این هر روز وضعیت اقتصادی ما را تهدید می کند و واقعا در مضیقه
هستیم مال الاجاره 4 ماه آینده را برای صرف خانه گرفته ایم از شما می خواهیم
که دیگر ما بیشتر از این در نگرانی نباشیم و با شماست که ایشان را در دادگاه روز
چهارشنبه تبرئه بفرمائید ما در دادگاه اول امیدوار بودیم این امیدواری موکول به
دادگاه شما شد و به محض شنیدن این موضوع که ایشان تحت قضاوت شما شدند
ما خوشحال شدیم که واقعا از قضاوت منصفانه ای برخوردار می شویم.
و دیگر
عرضی نیست خداحافظ شما.
از زحمات جنابعالی متشکریم شیرازی
منبع:
کتاب
شهید حجتالاسلام و المسلمین مهدی شاه آبادی به روایت اسناد ساواک صفحه 98