محترماً نتیجه تعقیب اللهیار صالح را از روز شنبه 5/ 12/40 ذیلاً به عرض می‌رساند.
تاریخ سند: 10 اسفند 1340
محترماً نتیجه تعقیب اللهیار صالح را از روز شنبه 5/ 12/40 ذیلاً به عرض می‌رساند.
متن سند:
تاریخ: [10 /12 /1340]گزارش
محترماً نتیجه تعقیب اللهیار صالح را از روز شنبه 5/ 12 /40 ذیلاً به عرض می‌رساند.
در ساعت 17 به همراه سه نفر با ماشین سواری بنز 180 شماره 39163 ط 40 به طرف قزوین حرکت، در هشتگرد پس از صرف چای[به]حرکت خود ادامه دادند و در ساعت 30 /20 وارد قزوین، به مهمانخانه گراندهتل رفتند. پس از گذاشتن مأمور در همان محل بلافاصله به ساواک قزوین رفته چون ریاست ساواک و معاون در اداره نبودند، توسط یک نفر سرباز به منزل آقای داوری رفته در منزل اظهار نمودند که الان1 به اداره رفته دوباره به اداره مراجعت و جریان را به ایشان عرض نمودیم. فوراً نامبرده به ماشین سوار شده به همراهی به هتل آمدیم. آقای داوری اظهار نمودند مدیر هتل مأمور نفوذی ساواک می‌باشد الان می‌گویم که روبروی اطاق اللهیار صالح به شما منزل بدهند.
آقای اللهیار صالح در اتاق شماره 24 و سه نفر دیگر در اتاق شماره 25 سکونت نمودند و در ساعت صبح روز یکشنبه ساعت 30 /6 مدت نیم ساعت آقای صدقیانی صاحب کارخانه برق فیروز طهران که همراه زن و بچه خود سه روز قبل برای گردش به قزوین آمده بود، به اطاق اللهیار صالح آمده با هم ملاقات نمودند.
همراهان آقای اللهیار صالح، دکتر خوئی ایرج افشار و یک نفر دیگر شناخته نگردید و در ساعت 9 صبح به سمت گیلان حرکت نمودند. پایین‌تر از لوشان که پلی در دست ساختمان است در یک پیچی ماشین توقف نمود و آقای اللهیار صالح پیاده گردید و عصائی در دست داشت بنای قدم زدن به طرف پل و دیدن از پل نمود. ماشین ما ناچار از جلو آنها عبور نموده و در یک محل پشت تپه مخفی گردیدیم تا اینکه پس از یک ربع ساعت ماشین آنها آمده رد شدند. دوباره با فاصله به تعقیب ادامه داده شد تا اینکه تا نزدیکی‌های رودبار دیده می‌شد و در عین ادامه تعقیب چرخ ماشین پنچر گردید در حدود یک ربع تعقیب به تأخیر افتاد و بعداً به حرکت خود ادامه دادیم ولی تا رشت نتوانستیم سوژه را ببینیم. یک نفر مأمور در دروازه رشت گذاشته شد و فوراً به ساواک رشت مراجعه نموده ولی چون در ساواک غیر از افسر نگهبان کسی نبود و ایشان اظهار نمودند بنده نه راننده دارم ماشین تحت اختیار شما بگذارم و نه مأمور، توسط یک نفر گارد به منزل معاون ساواک آقای وزیری رفتیم و جریان با وی در میان گذاشته شد.
ایشان اظهار نمودند من همین الان می‌آیم اگر به رشت آمده باشند فوراً پیدا می‌کنم. پس از جستجو، اللهیار صالح پیدا نگردید و به راهنمایی ایشان دوباره به سمت لوشان آمدیم تا با آقای سرهنگ امیر بهزادی که مأمور نفوذی ساواک می‌باشد مراجعه و جریان را به عرض ایشان رساندیم. ایشان اظهار بی‌اطلاعی نمودند و گفتند به لوشان نیامده‌اند ولی ممکن است به هرزه ویل2 بروند و شما فوراً پیش آقای بیضائی بروید و یک نامه هم به نامبرده نوشت و . [ناخوانا] هرزه ویل حرکت و به منزل آقای بیضائی مراجعه و با ایشان ملاقات نمودیم. نامبرده اظهار نمودند آقای مهندس کیوان منتظر آنها هست. قرار بوده که به هرزه ویل بیایند یا به رودبار می‌روند یا ممکن است به فومن بروند. بلافاصله به رودبار مراجعت ولی نتیجه حاصل نشد و به سمت رشت حرکت نمودیم.
صبح روز بعد به فومن رفتیم و در آنجا مشاهده نگردید به رشت برگشته به بندرپهلوی رفتیم در آنجا آقای بیضائی را دیدیم ایشان اظهار داشتند که اللهیار صالح یکشنبه یکسره با همراهی سه نفر از رودبار به طرف تپه چراغعلی3 رفته و از آنجا دیدن نموده نهار را در تپه صرف کرده به طرف رامسر حرکت نموده‌‌اند و قرار است فردا اللهیار صالح و همراهان مهمان مهندس کیوان رئیس [ناخوانا] در سد باشند و امروز بعدازظهر مهندس کیوان به رامسر حرکت نموده تا با همراهی اللهیار صالح به هرزه ویل مراجعت بنمایند.
فوراً به رشت برگشته در دروازه رامسر از ساعت 30 /17 تا ساعت 22 مراقبت نمودیم ولی موفق به دیدن آنها نشدیم. یک نفر مأمور در دروازه گذاشته و حضور ریاست ساواک رفته جریان را عرض نموده و ریاست ساواک اظهار نمودند من رامسر بودم آنجا ندیدم ممکن است به رامسر نرفته باشد ناچار به رامسر حرکت نمودیم ولی مشاهده نگردید. ساعت 9 صبح از رامسر مراجعت نمودیم و دوباره به حضور ریاست ساواک رسیده جریان نبودن ایشان را در رامسر عرض نمودیم و ایشان اظهار نمودند من به جناب سرهنگ بهزادی گفته‌ام به محض ورود اللهیار صالح به هرزه ویل به من اطلاع بدهند. شما شب صبر کنید تا من صبح از جناب سرهنگ بهزادی جریان را سئوال نمایم.
صبح روز بعد به ساواک مراجعه ریاست ساواک با جناب سرهنگ بهزادی تلفنی صحبت نمودند. ایشان اظهار نموده بودند که من با آقای بیضائی تماس گرفته و به شما تلفن می‌کنم و بعداً جناب سرهنگ بهزادی اطلاع می‌دهند که دیروز اللهیار صالح به همراهی دکتر خوئی، کیوان و ایرج افشار شب ساعت 23 وارد هرزه ویل شدند و صبح نهار را در سد سفید رود میل فرموده از سد بازدید نموده و ساعت 15 به سمت تهران حرکت نمودند و ریاست ساواک اظهار نمودند برای اطلاع بیشتر پیش آقای بیضائی رفته جریان را از ایشان سئوال نمائید. به سمت هرزه ویل حرکت نمودیم و با آقای بیضائی ملاقات کرده ایشان اظهار نمودند قبلاً عرض نمودم خدمت جناب سرهنگ امیر بهزادی، مهندس کیوان با ماشین ولگا شماره 24149 ط 40 از طهران یک روز قبل از ورود اللهیار صالح به هرزه ویل وارد شد برای پذیرایی از آقای اللهیار صالح، ولی اللهیار صالح و همراهان بدون اینکه به هرزه ویل بیایند در رودبار از تپه چراغعلی دیدن و نهار را در تپه میل کرده به طرف رامسر حرکت می‌نمایند ولی اطلاع ندارم در رامسر کجا بوده‌اند. بعدازظهر مهندس کیوان به طرف رامسر حرکت و در ساعت 23 شب قبل به همراهی اللهیار صالح و دکتر خوئی و ایرج افشار به هرزه ویل مراجعت و روز نهار را در سد سفیدرود میل نموده در ساعت 15 به طرف طهران حرکت می‌نمایند. احتراماً به عرض رسید.4
محترماً به عرض می‌رساند. بخش 311 عملیات 10 /12 /40
توضیحات سند:
1. در این گزارش، کلمه «الان»، در تمام متن «العان» نوشته شده بود، که اصلاح گردید.2. هرزه ویل از روستاهای شهر منجیل.
3. چراغعلی تپه مارلیک (روستای نصفی)، مربوط به هزاره اول قبل از میلاد است که در رحمت‌آباد بلوکات از توابع شهرستان رودبار واقع شده است.
4. در تلگرافی که ساواک رشت طی شماره 9156 - 10 /12 /40 در همین رابطه ارسال نموده، نوشته است: «مأمور ویژه از منجیل گزارش می‌دهد که سوژه مورد نظر روز یکشنبه شش جاری از آن آثار تپه چراغعلی بازدید و سپس به رامسر رفته و روز هشت جاری نیز نهار را در هرزویل صرف و سپس به طرف تهران حرکت نمود.» بخش ضمائم