تاریخ سند: 4 اسفند 1332
اطلاعیه
متن سند:
تاریخ: 4 /12 /1332
اطلاعیه
١- دیشب ساعت ۸:۲۰ بعدازظهر دکتر بقائی به اتفاق امینپور و چند نفر دیگر از اعضای حزب زحمتکشان با ماشین سواری کرایه شماره ۴۵۶۳ ط ۳۱ وارد تهران شدند و در ساعت ۹:۴۵ بعدازظهر به اتفاق شیخ باقر نهاوندی، دکتر گوشهگیر، دیوشلی و چند نفر از اعضای حزب زحمتکشان در منزل گرامی با کاشانی ملاقات نمودند، پس از روبوسی با حاضرین مدت چهل دقیقه با کاشانی خیلی محرمانه مذاکره نمودند. ضمناً دکتر بقائی دو جامهدان یکی بزرگ و دیگری کوچک همراه داشتند که یکی از آنها صورت تلگراف و نامههای پشتیبانی مردم از ایشان بود و در یکی از جامهدانها سی و نه هزار شناسنامه متعلق به اهالی کرمان بود که همراه خود به تهران آورده است. به طوری که کسب اطلاع گردید، دکتر بقائی مدت یک هفته در تهران خواهند ماند و دو مرتبه به کرمان عزیمت خواهد کرد.
۲- دیروز ساعت ۸ صبح کاشانی از منزل خود به منزل آقای گرامی در خیابان گرگان رفتند.
٣- دیروز ساعت ۹:۴۰ صبح سرکار سرهنگ نوایی در منزل گرامی با کاشانی ملاقات نمودند و مدت یک ساعت و نیم محرمانه مذاکره کردند.
۴- دیروز ساعت ۱۱:۲۰ صبح، کاشانی به وسیله تلفن با جناب آقای نخستوزیر مذاکره نمودند و از جریان روز گذشته سخنگوی دولت درباره خودشان گله کردند و مدت بیست دقیقه خیلی آهسته مذاکره نمودند.
۵- دیروز ساعت ۵ بعدازظهر عدهای از تجار بازار به اتفاق عدهای از نمایندگان دانشجویان دانشگاه که عضو سازمان نهضت مقاومت ملی دانشگاه هستند، در منزل گرامی با کاشانی ملاقات نمودند و پشتیبانی خودشان را از کاشانی اظهار داشتند، کاشانی از همه آنها تشکر کردند و اظهار داشتند که من به میهنپرستی همه آقایان اطمینان دارم و این عملیات دولت را که ملاحظه میکنید، تمامش از برای از بین بردن من میباشد و من تا زنده هستم، با عمال اجنبی مبارزه خواهم کرد. مگر مرا از بین ببرند و در ضمن، پسر مرا وکیل کردند که من ساکت بنشینم اما من تمام ملت ایران را فرزند خودم میدانم و بر علیه دولتهای دستنشانده خارجی تا آخر عمر مبارزه خواهم کرد. در این وقت چند نفر از دانشجویان دانشگاه به سختی به گریه افتادند و تمام حاضرین سخت متأثر شدند و کاشانی صورت تمام آنها را بوسیدند و حاضرین با کسب اجازه مرخص شدند.
۶- دیروز از ساعت ۶ بعدازظهر چند جیپ ارتشی در اطراف منزل گرامی گردش میکردند.
۷- دیشب ساعت ۷ بعدازظهر عده زیادی از اعضای حزب زحمتکشان در سالن سخنرانی حزب اجتماع نموده بودند و به وسیله احمد کاشانی(1) و چند نفر دیگر نطقهایی بر علیه اقدامات دولت ایراد گردید و شعارهایی مخالف داده میشد، به طوری که کسب اطلاع گردیده است، دانشجویان دانشگاه که عضو حزب زحمتکشان میباشند، با اعضای جمعیت نهضت مقاومت ملی دانشگاه ائتلاف نمودهاند و تصمیم گرفتهاند که از امروز همه روزه در محوطه دانشگاه تظاهرات بنمایند و بر علیه دولت شعارهایی بدهند.
۸- دیشب ساعت ۸ بعدازظهر طبق دعوت آقای مکی، کاشانی به اتفاق آقایان زهری و مصطفوی و دکتر شروین به منزل آقای مکی رفتند و در منزل آقای مکی چند نفر از اهالی خیابان شاهپور و شعبان بیمخ حضور داشتند. پس از قدری استراحت رضا فعال خبر آورد که دکتر بقائی به تهران وارد شدهاند، در این وقت طبق دستور مکی، اتاق خلوت گردید و کاشانی، مکی و زهری مدت ۳۵ دقیقه محرمانه مذاکره نمودند و کاشانی به سرعت به طرف منزل گرامی حرکت کرد.
توضیحات سند:
1- سید احمد مصطفوی کاشانی: فرزند سید ابوالقاسم کاشانی در سال ۱۳۲۶ ﻫ ش در تهران متولد شد. در سال ۱۳۵۱ که در رشته مهندسی راه و ساختمان مشغول تحصیل بوده، به اتهام مطالعه یکی از نشریات سازمان مجاهدین خلق، توسط ساواک منطقه دستگیر و به شش ماه حبس محکوم شد. پس از آزادی از زندان، ضمن شرکت در جلسات حزب زحمتکشان به ملاقات خصوصی دکتر مظفر بقائی میرفته است. در پی کشف یک گروه وابسته به سازمان مجاهدین خلق، نامبرده مجدداً به علت ارتباط با چند نفر از اعضای گروه موصوف، در مهرماه ۱۳۵۳ در حالی که خدمت نظام وظیفه را در کرمان میگذرانده، دستگیر و بازداشت شد، در جریان تحقیقات معموله بیان داشته است: «من فعالیت خود را از سال ۴۷ در زمان دانشجوئی شروع کردم. من عضو گروه نبودم، لیکن به نفع گروه فعالیت داشتم و هنگام آزادی از زندان رابط بین اعضای بازداشت شده گروه و اعضای متواری بودم.» سرانجام احمد کاشانی به پانزده سال حبس محکوم گردید.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در دوره اول و دوم نماینده مجلس شورای اسلامی بود. در پی کشف یک سازمان مخفی نظامی در سال ۱۳۶۶، احمد کاشانی به علت انتشار شبنامهها و مشارکت در تحریک و تشویق نظامیان به عصیان علیه نظام جمهوری اسلامی دستگیر و پس از محاکمه به دو سال حبس قطعی و به استناد ماده ۱۴ قانون مجازات اسلامی به سه سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شد.
منبع:
کتاب
روحانی مبارز / آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی به روایت اسناد- جلد دوم صفحه 679