شمس آل احمد را از زندان آزاد کنید
متن سند:
آقای شمس آل احمد نویسنده و روشنفکر
آزادیخواه به جرم انتشار کتاب غربزدگی1
زنده یاد جلال آل احمد از طرف شهربانی
توقیف شده و برای رسیدگی به اتهام جعلی!
جعل اجازه اداره سانسور وزارت فرهنگ و هنر
در زندان دادگستری بسر می برد.
این کمدی
در حالی به صحنه آمده است که حکومت دم از
آزادی بیان و قلم می زند و کتاب غربزدگی در
سالهای گذشته چندین بار چاپ و منتشر
شده است.
اما کمدی سانسور از این قرار است
که کتاب پس از چاپ باید برای ثبت در
کتابخانه ملی و صدور اجازه به اداره نگارش یا
دستگاه سانسور کتاب که هدفی جز اختناق
فکر و تفتیش عقاید ندارد، تسلیم شود و ظاهرا وظیفه اداره نگارش یا سانسور نباید چیزی جز
دریافت کتاب از سوی ناشر و صدور شماره ثبت در کتابخانه ملی باشد.
اما برخلاف اصل 8 و 9 و
اصل 15 و 16 و 17 و 18 و اصل 20 متمم قانون اساسی که هرگونه ممیّزی کتاب و مطبوعات را
ممنوع کرده است و با تضمین تساوی حقوق در برابر قانون افراد مردم را از حیث جان و مال و
مسکن از هرگونه تعرض مصون داشته است و بیرون کردن هیچ ملکی را از تصرف صاحب ملک
بدون مجوز شرعی مجاز نمی داند و ضبط املاک و اموال مردم را به عنوان مجازات و سیاست
ممنوع کرده است و آزادی تحصیل و تعلیم علوم و معارف را اعلام نموده است.
اکنون تعداد پنجاه
و پنج هزار جلد کتاب غرب زدگی به ارزش یازده میلیون ریال بر خلاف قانون اساسی به تحریک
وزارت فرهنگ و هنر در توقیف مأمورین اجرائیات شهربانی است و حکومت استبدادی ایران
ناشران و مؤلفان را وادار می کند که پس از چاپ و بعد از تأدیه هزینه های ضروری کتاب را برای
کسب اجازه انتشار به اداره سانسور تحویل دهند و اداره سانسور با دست باز و بدون مسئوولیت
در برابر هیچ قانون و هیچ مرجع قانونی به این ترتیب یا از انتشار کتاب هائی که برای تنویر افکار
عامه مفید است بکلی جلوگیری می کند و از صدور اجازه انتشار که از اصل عملی غیرقانونی است
خودداری می نماید، و یا کتاب را به میل خود و بر صلاحدید سیاست اختناق رژیم مثله می نماید
و در صورتی اجازه انتشار می دهد که مطالب کتاب به میل مأمورین سانسور زیر و رو شود و
صفحات و سطور مورد نظر حذف گردد.
با چنین وضعی آیا اصولاً الزام به کسب اجازه از دستگاه سانسور برای انتشار کتاب قانونی است؟
آیا عمل دستگاه سانسور از نگاهداشتن کتاب نویسندگان تا مدتی که مصلحتشان اقتضا کند و
حذف مطالب کتاب به آن مقدار که اراده کنند و یا سرانجام جلوگیری از انتشار کتاب بطور مطلق،
مطابق با قانون است؟
دستگاه هنگامی می تواند به قانون استناد کند که خود اعمال و اقداماتش موافق با قانون باشد در
حالی که دستگاه سانسور کتاب با اعمال غیرقانونی و تجاوز دائمی به حقوق اجتماعی نویسنده
نه تنها کوچکترین حقی در زمینه استناد به قانون ندارد، بلکه اساسا وجودش خود مخالف
قانون می باشد.
اگر آقای شمس آل احمد برای نشر کتاب غرب زدگی بدون اجازه از دستگاه سانسور دست به
انتشار آن زده است و یا حتی مرتکب جعل شده باشد، ما به عنوان نویسندگانی مسئول و متعهد
به این وسیله اعلام می کنیم که در جرم او و همه عواقب و آثار قضائی ناشی از آن شریک هستیم،
زیرا اصولاً تسلیم کتاب بعد از چاپ به اداره نگارش و سانسور وزارت به اصطلاح فرهنگ و هنر
عملی برخلاف قانون اساسی و اعلامیه جهانی حقوق بشر است.
توقیف شمس آل احمد به
خاطر انتشار کتاب غرب زدگی به هر بهانه و به هر اتهام عملی غیرقانونی است و از نظر ما تجاوز
آشکار به حق قانونی نویسنده و آزادیهای اساسی مردم می باشد ما این عمل را با شدت تمام
محکوم می کنیم و اعلام می داریم که شیوه سانسور کتاب از طرف اداره نگارش وزارت فرهنگ و
هنر بهیچوجه مورد قبول ما نیست و ما از هر وسیله ای برای انتشار کتاب و آثاری که بسود
اندیشه متعالی و تفکر خلاق انسانی است استفاده خواهیم کرد و باین وسیله به دنیا اعلام
می داریم که شیوه سانسور رژیم در زمینه کتاب و مطبوعات نه برای حمایت از اخلاق و مبانی
مذهبی و ملی است بلکه بطور مستقیم و آشکار برای تحمیل اختناق فکری و عقیم کردن
استعدادها و تعمیم جهل و نادانی در توده های مردم می باشد.
مستور داشتن جنایات فجیع رژیم نسبت به قلع و قمع مبانی اصیل معنوی و فرهنگی جامعه
ایران هدف اصلی سانسور است.
ما خواهان آزادی شمس آل احمد و لغو کامل سانسور و
برچیدن بساط مبتذل تفتیش عقاید رژیم و تعطیل فوری اداره کذائی سانسور فرهنگ و هنر
می باشیم.
علی اصغر حاج سید جوادی ـ رحمت اله مقدم مراغه ـ منوچهر هزارخانی ـ اسلام کاظمیه 122117
بایگانی شود روحانی
توضیحات سند:
1ـ جلال آل احمد کتاب غربزدگی را در سال 1340 نوشت و یک سال بعد به طور قاچاق منتشر شد و در فاصله سه سال
متجاوز از بیست بار پنهانی چاپ و توزیع شد.
تحریر دوم کتاب غربزدگی توسط جلال آل احمد به سال 1343 صورت
گرفت که به دنبال جمع آوری نظرات خوانندگان خود بدان پرداخت.
همین نسخه در سال 1356 در انتشارات رواق چاپ
شد که بلافاصله جمع آوری و ضبط گردید.
منبع:
کتاب
کانون نویسندگان ایران به روایت اسناد ساواک صفحه 398