حسب‌الامر مبارک، مطلب معروضه را یادآور خاطر عاطر مى‌نماید: شاهزاده اقبال‌السلطان1 که حالا وکیل است، هیچ صلاح نیست از سقز باز منتخب شود؛ زیرا مضرات زیاد دارد. چون شروع به انتخابات سقز نشده، تأکید لازم است. ایام اقتدار پاینده و مستدام باد.
حسب‌الامر مبارک، مطلب معروضه را یادآور خاطر عاطر مى‌نماید: شاهزاده اقبال‌السلطان1 که حالا وکیل است، هیچ صلاح نیست از سقز باز منتخب شود؛ زیرا مضرات زیاد دارد. چون شروع به انتخابات سقز نشده، تأکید لازم است. ایام اقتدار پاینده و مستدام باد.
متن سند:
هواللّهحسبالامر مبارک، مطلب معروضه را یادآور خاطر عاطر مى‌نماید: شاهزاده اقبال‌السلطان1 که حالا وکیل است، هیچ صلاح نیست از سقز باز منتخب شود؛ زیرا مضرات زیاد دارد. چون شروع به انتخابات سقز نشده، تأکید لازم است. ایام اقتدار پاینده و مستدام باد.
توضیحات سند:
1ـ اقبال آذر، ابوالحسن (اقبال‌السلطنه) اقبال‌السلطنه در یکى از روستاهاى قزوین به دنیا آمد و تا مدتها با عنوان ابوالحسن‌خان قزوینى شهرت داشت. او ابتدا در قزوین از شبیه‌خوانان آن شهر بود. وقتى با گروه شبیه‌خوانان قزوین، به تبریز رفت، در آنجا صدایش مورد توجه و پسند محمدعلیشاه که در آن موقع ولیعهد بود قرار گرفت و به دستور او در دربار ماند. بعد از رفتن محمدعلیشاه از ایران به دربار محمدحسن میرزا دعوت شد. در این زمان به نایب الحکومگى خلخال منصوب شد و احمدشاه نیز لقب اقبال‌السلطنه را به او داد. بعد از ماجراى سوم اسفند 1299 با رتبه 4 به خدمت دولت درآمد و به شهردارى وارد شد. مدتى نیز کفیل شهردارى تبریز بود و سپس بازنشسته شد. در سال 1338 نیز براى آموزش موسیقى اصیل ایرانى به نوآموزان به تهران دعوت شد. البته بعد از هفت ماه دوباره به تبریز بازگشت و قرار شد از وجود او در رادیو تبریز استفاده شود. سرانجام او در سن صد سالگى درگذشت.(مجله یغما، سال بیست و چهارم، شماره 5)