صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: محاکمه‌ 24 نفر از متّهمین

تاریخ سند: 15 مرداد 1357


موضوع: محاکمه‌ 24 نفر از متّهمین


متن سند:

از: 2 ﻫ 1 تاریخ: 15 /5 /2537[]
به: 312 شماره: 2262 /2ﻫ1
موضوع: محاکمه‌ 24 نفر از متّهمین
پیرو: 2237 /2 ﻫ 1 ـ 11 /5 /37
0515
‌ در ساعت 900 مورخه 11 /5 /37 چهارمین جلسه‌ محاکمه‌ 24 نفر از متهمین ادامه پیدا کرد و حدود 400 نفر در این محاکمه شرکت کردند با ورود متهمین و وکلای مدافع کمافی السابق صدای صلوات آشنایان و بستگان متهمین برخاسته شد و در بین تماشاچیان یک ‌نفر فریاد زد برای سلامتی مبارزین صلوات که مجدداً صلوات فرستاده شد لکن فرد موصوف شناخته نشد. سپس ابتدا نماینده‌ی دادستان آقای نصیری راسخ پیرامون اتهامات متهمین و جرم آن‌ها و این‌که جرم از ناحیه متهمین محرز و مسلم است سخنرانی نمود. سپس متن سخنان دادستان توسط رئیس دادگاه این‌چنین قرائت شد:
‌ متهمین حاضر در دادگاه از طبقات روشنفکر جامعه ما هستند و به‌جای ادامه تحصیل در دبیرستان یا دانشگاه در این دادگاه در پشت میز اتهام قرار دارند و باید عواقب اعمالی که مرتکب شدند به چشم ببینند این متهمین باتوجه به شخصیتی که دارند در شمار روشنفکران این مملکت می‌باشند در واقع باید گفت این افراد آینده‌ساز مملکت ما هستند لکن چون قانون درباره تمام افراد مملکت باید به‌طور یکنواخت اجرا شود لذا ناگزیرم به حکم وظیفه قانون که دارم از کیفرخواست دفاع نمایم شرح واقع همان‌طوری‌که در پرونده امر و کیفرخواست هست.
در روز 14 اردیبهشت ماه عده‌ای مبادرت به تشنج دمونستراسیون نموده و موجب اخلال نظم گردیده و مأمورین برای برقراری حفظ نظم مداخله نموده یکی از مأمورین وسیله عده‌ای از متهمین مذکور مورد ضرب و جرح واقع که هستند به شکستگی استخوان انگشت دست او می‌گردند دلایل اتهامات علیه متهمین مشروحاً در کیفرخواست قید گردید و نیازی نمی‌بینم که تکرار آن موجب تضییع وقت دادگاه شوم. متهمین در قبال دفاع نشسته به اتهام خود منکر بزه‌های خود شدند و مدعی گردیدند که در کلانتری [و] شهربانی از ناحیه مأموران مورد ضرب و جرح واقع و نیز مأموران به مقدسات مذهبی توهین کردند و به‌فرض صحت این موضوع طبق قانون هر مجری باید به مجازات قانون خود برسد بنابراین به‌فرض صحت این موضوع مراتب باید مورد رسیدگی و تحت تعقیب قرار گیرد متهمین مدعی هستند که بی‌گناهند آن‌چه مسلّم است این ‌است که عده‌ای در حدود 300 الی 350 نفر در روز حادثه با تشکیل دمونستراسیون موجب اخلال در نظم و شکستن شیشه و همچنین مرتکب ایراد ضرب نسبت به‌مأمور شده‌اند که عده‌ای از آنان فرار اختیار و بقیه که همین متهمین حاضر در دادگاه هستند دستگیر شده‌اند و اگر متهمین مذکور مرتکب جرائم نشده باشند پس چه کسی مرتکب این جرائم شده است.
مسببین همین متهمین هستند که در دادگاه می‌باشند لذا با احراز ارتکاب جرائم انتسابی و طبق دلایل موجود منعکس در پرونده امر و برابر ماده 173 مجازات عمومی و ماده 126 قانون مزبور و باتوجه به مجموعه پرونده و دلایل موجود منعکس در پرونده کیفرخواست تقاضای صدور حکم عادلانه درباره کلیه متهمین را می‌گردد سپس سیدرضا زواره‌ای یکی از وکلا پشت تریبون قرار گرفت و اظهار داشت وکلای حاضر در این جلسه برای دفاع از ستمدیدگان بی‌گناه که بر صندلی اتهام نشسته‌اند از تهران به شهر ساری آمده و در این هوای گرم و نامساعد با اشتیاق کامل امر دفاع را عهده‌دار شده‌اند تا در آنجام فرمان الهی و به پیروی از وصیت مولای متقیان به فرزندان گرامیشان(آیه عربی) بسیاری یار مظلوم و [ناخوانا] ظالم باشید و در راه آنجام تعهدی که در قبال ملّت و تاریخ ایران دارند گام بردارید قسمت دوم آیه مستقیماً مربوط به شما دادرسان دادگاه استان که بر مسند قضاء نشسته‌اید این فرمان اداری است که باید عدالت را رعایت کنید اما مردم ایران از دادگستری و قضات شریف آزاده چیزی جز این انتظار ندارد که عدالت را درباره مردم اجرا نمایند پس از این مقدمه می‌پردازیم به اصل مطلب اول ایرادات در لایحه تقدیمی به دادگاه قبل از جلسه مقدماتی اعلام نموده که اتهام موکلین و سایر متهمین پرونده جرم سیاسی است و بر طبق اصل 79 متمم قانون اساسی بایستی دادگاه با حضور هیئت منصفه تشکیل گردد لکن متأسفانه عمداً یا سهواً در خصوص این مطلب تصمیمی اتخاذ نشده است و با بقای ایراد فوق اعلام می‌دارد که دادگاه با ترکیب حاضر قانونی نیست لازم به توضیح است که این ایراد نه به جهت صلاحیت ذاتی شهادت در صلاحیت ذاتی دادگاه بحثی نیست و این خواسته ملّت است که در اصل 76 متمم قانون اساسی پیش‌بینی شده است که عدلیه مرجع تظلمات عمومی است گرچه جرم سیاسی و قانون مجازات عمومی و یا سایر مقررات جزائی تعریف نشد.
ولی بدیهی است هرنوع اعتراض به نحوه رفتار حکومت با مردم و اعتراض به اقدامات و عملیات به حکومت که از طرف مردم به عمل آید یک اقدام سیاسی است در قانون انجمن‌های ایالتی و ولایتی جرایم سیاسی به‌همین مضمون تعریف شده است در این پرونده نحوه‌ی تحقیقات و سئوالاتی که از متهمین شده مؤید این امر است برای نمونه از آقای حسن عبدالله‌زاده سئوال شده که آیا شما سابقه سیاسی دارید و بستگان شما انگیزه‌ی سیاسی دارند که این سئوال برخلاف قوانین موضوعه و اعلامیه حقوق بشر است به‌علاوه تلقی دادگاه و دادسرا نیز از اتهام انتسابی جز این نیست و این امر از دستورات آقای دادستان بابل در گزارش پلیس مشهود است در آنجا دستور داده که بروید خانه‌شان را بگردید کتابهایشان را جمع‌آوری و تحقیق کنید بستگانشان را بپرسید با چه کسانی دوست و چه کسانی رفت وآمد دارند نکته‌ای ذکر آن ضروری است روزی‌که اینجانب با تقدیم وکالتنامه به دادگاه درخواست تهیه‌ی فتوکپی اوراق پرونده را نمودم یکی از آقایان مستشاران این دادگاه که فعلاً حضور ندارند مدعی بودند که چون اتهام سیاسی است و پرونده سیاسی است نمی‌شود فتوکپی از روی آن تهیه کرد که البته این خود جای تأسف است که مستشاری توجه نداشته باشد که وقتی پرونده به دادگاه آمد وکیل حق دارد رونوشت را فتوکپی بگیرد و لذا توجه داشته باشید که آقای مستشار هم مدعی بودند که متهمین متهمین سیاسی هستند. بدیهی است درخواست تشکیل دادگاه با هیئت منصفه نه بدان جهت است که باتوجه به نحوه‌ی انتخاب آن‌ها در شرایط حاضر فکر کنیم به اجرای عدالت است ولی به دو منظور اصرار به حضور هیأت منصفه داریم اول اجرای قانون دوم به لحاظ آثاری‌که در احکام آن هست چنانچه ایراد مورد توجه واقع نگردد باید عرض کنم اگرچه عده‌ای زیادی در این دادگاه حضور دارند و عده‌ای هم خارج از سالن هستند همین عدّه هستند که هیئت منصفه دادگاه را تشکیل می‌دهند و به موقع قضاوت خود را خواهند نمود دوم ظاهراً تا قبل از تشکیل دادگاه آقای دادستان نماینده‌ی دیگری را انتخاب که هنگام تشکیل دادگاه نماینده‌ی خود را عوض کردند اگرچه منظور این نیست که ایرادی متوجه نماینده‌ی فعلی باشد ولی برای هرکس چه از وکیل یا قاضی این سئوال پیش می‌آید که چه مصلحتی بوده که آقای دادستان این تعویض را آنجام داده‌اند بد نیست اگر آقای دادستان مصلحت بدانند علّت را روشن نمایند سوم در اجرای قسمت اخیر ماده 63 سازمان قضائی به آقای دادستان ابلاغ نمایند که شخصاً به عنوان مدعی‌العموم در این دادگاه حاضر و از کیفرخواست بی‌پایه و اساس پرونده دفاع نمایند و این یک دیگر از ایراداتی است.
سپس بررسی دلایل ادعائی کیفرخواست
الف: گزارش‌های شهربانی بابل و سازمان امنیت بابل
‌ به‌طوری‌که در دو روز گذشته ملاحظه فرمودید موکلین و سایر متهمین پرونده اعلام داشتند که مأمورین سویل گاراژدار اتوشهپر آن‌ها را دستگیر نموده و خود را مأمورین امنیتی معرفی نموده‌اند این‌ها به وسیله مأمورین پلیس آن‌هم ضابطین عدلیه دستگیر نشده‌اند بنابراین گزارش کلانتری در خصوص دستگیری متهمین خلاف واقع است و کسانی‌که متهمین را دستگیر نموده‌اند چون از ضابطین عدلیه نمی‌باشند و حق بازداشت و دستگیری نداشته‌اند عملشان عمل شخصی به‌نام آقاجان‌نسب1 گاراژدار اتوشهپر و دو مأمور همراهش که به‌طور قطع مورد شناسائی کلانتری مرکزی و شهربانی بابل می‌باشند توقیف غیرقانونی بوده و همچنین اقدامات کلانتری مرکز بابل و شهربانی بابل توقیف غیرقانونی همراه با شکنجه و آزار بدنی می‌باشد که چون این جرایم اعلام می‌گردد به ‌استناد 131 و 133 و 193 و 194 قانون مجازات عمومی دادگاه مکلّف به اعلام این جرایم به مراجع مربوط است برای تعقیب عاملین جرم بدیهی است در چنین گزارش خلاف واقعی کمترین اثر قانونی مرتکب نیست و نمی‌تواند مورد توجه قرار گیرد و با این ترتیب نیازی به بحث در اطراف گزارش بی‌اعتبار آن نیست مع‌الوصف فعلاً به بررس مفاد گزارش می‌پردازم‌.
‌ زواره‌ای سپس درباره مفاد کیفرخواست و اتهام متهمین صحبت و گزارش افسر شهربانی بابل را قرائت و به کلمه پلاکت اشاره و گفت افسر تنظیم‌کننده هنوز آن‌قدر سواد ندارد که پلاکت غلط است و [پلاکارد] صحیح است. زواره‌ای سپس با قرائت گزارشات شهربانی و مأمورین پلیس کلیه آن‌ها را بی‌اساس قلمداد و گفت چقدر خوب بوده که به‌جای این‌همه تعلیمات خشونت‌آمیز افراد پلیس به‌ آن‌ها تعلیمات می‌دادند که باسواد شوند و این‌قدر در گزارشات اشتباه نکنند.
زواره‌‌ای گفت یکی دیگر از مطالب گزارش این است که با شلیک دو تیر هوائی متواری شدند اولاً تظاهرات حق مردم است شما چه حق داشتید تیراندازی کنید بعد هم خودتان مدعی هستید که این‌ها متواری شدند چه حق تعقیب داشتید وقتی که متواری شدند چطور پاسبان را زدند و چطور شیشه شکستند این‌ها که همه متواری شده ‌بودند در گزارش آمده ظرف 15 دقیقه 23 نفر را دستگیر کردیم و همه ابواب جمعی شهربانی را جمع کردیم و به خیابان آمدیم مردم را زدیم، تیراندازی کردیم آن‌هم ظرف 15 دقیقه در حالی‌که یکی از این متهمین [را] در ساعت 8 بعدازظهر دستگیر کردند به نام اکبر اکبریان طبری این هم یک دروغ و گزارش خلاف واقع دیگر و در گزارش نوشته‌ شده این‌ها را دستگیر کردیم در کجا دستگیر کردید این‌ها را همه از خانه‌هایشان بیرون کشیدید آن‌هم مأمورین امنیتی، محل دستگیری کجا بوده به هیچ‌وجه در گزارش مشخص نیست. اگر این متهمین را در منزل دستگیر کردند اجازه‌ای هم در لحظه ورود به منزل نداشتند حق دستگیری نداشتند چون حکمی نداشته [اند]. مأمورین امنیتی و یا حتی پلیس چه حق داشته‌اند مردم را دستگیر کنند همه این بچه‌ها از رفتار خشونت‌آمیز پلیس صحبت کردند پلیس باید بداند که حقوقی که دریافت می‌کند از مالیات مردم و بیت‌المال مردم است نه چماق بکوبد توی سر مردم. پلیس باید بداند که کتک زدن به مردم جرم سنگینی دارد.
البته منظورم از ذکر کلمه پلیس در این‌جا این پاسبان‌ها نیستند این‌ها را تعلیم غلط دادند. این‌ها اکثرشان شبها در همین شهرها در حالی که در کنار ساختمان‌های مجلل و ویلاهای شیک و مدرن کشیک می‌دهند تا صاحبانش با پارتی‌هایی که در آنجا برگزار می‌شود به خوبی برگزار شود در ویلاهایی که غارت گران از خون ملّت ساختند کشیک می‌دهند خودشان اکثراً اجاره‌نشین است اکثراً خانه‌به‌دوش هستند و اکثراً از مواهب مملکت بهره‌ای ندارند برای این‌که این‌ها را وادار کنند تا برادران خود را بزنند برای اینکه این‌ها را وادار کنند اسلحه‌ای که از بیت‌المال ملّت تهیه‌ شده و گلوله‌اش باید در قلب دشمن خالی شود به قلب آزادگان خالی کنند آن‌ها را چند روز آماده نگه ‌می‌دارند اجازه نمی‌دهند زن و بچه‌هایشان را ببینند عصبانیشان می‌کنند بعد می‌گویند عاملش دانشجویان هستند عاملش آخوندها هستند عاملش مذهبی[ها] هستند زواره‌ای درباره گزارش سازمان امنیت در پرونده افزود یکی از خواسته‌های مردم و آزادیخواهان صدر مشروطیت تاسیس عدالتخانه بوده اگر چه قبلاً هم در ایران محکمه وجود داشته و منظور این بوده که با مردم مطابق قانون رفتار شود و محاکمه ملعبه‌ی دست حکام و جور نباشد قانون اساسی میراث گرانبهای راه شهدای آزادی است که سال‌ها قسمت اعظم اصول آن به بوته فراموشی سپرده شده خاصه درباره حقوق ملّت ایران آن چیزی که اجرا نمی‌شود حقوق ملّت ایران است برخلاف اصل 76 متمم قانون اساسی که عدلیه را مرجع تظلمات عمومی می‌داند هر روز از اختیارات عدلیه کاسته‌اند و به یک شیر بی ‌یال و دم داده‌اند این‌ها که امروز این‌جا به عنوان متهم نشسته‌اند اگر ده ماه قبل به ادعای چنین جرائمی دستگیر می‌شدند راهی ساواک بودند و دادگاه‌های نظامی ولی حالا که به دادگستری آمده‌اند و بهر علّتی پرونده را به دادگستری فرستادند بایستی دادگستری اصالت خودش را نشان بدهد قاضی وظیفه‌اش اجرای قانونه اجرای عدالته نه اطاعت نه تسلیم در برابر قدرت، سازمان امنیت ضابط نظامی است آن‌هم در قانون سازمان امنیت مواردی‌که حق دخالت دارند مشخص شده این جای تأسف که در این پرونده برای اولین بار به‌گزارش ساواک استناد می‌شود و در نهایت تأسف به ‌این اشاره کرده‌اند ساواک ضابط نظامی است، گزارش ضابط نظامی در این محاکمه قابل قبول نیست‌. گزارش ضابط نظامی قابل ترتیب اثر و اعمال نظر نیست معلوم نیست مجوز دادستان برای نامه نوشتن به ساواک چه بوده است که از او کسب تکلیف کرده. عرض کردم که عدلیه تأسیس شد که قانون اجرا شود و اگر در این مملکت قانون اجرا می‌شد امروز به‌جای این‌که این‌ها را در صندلی اتهام بنشانند متجاوزین به حقوق ملّت و غارتگران و آن‌هائی‌که این‌ها را شکنجه کرده‌اند به صندلی می‌نشاندند. زواره‌ای ادامه داد از شاهکارهای این پرونده این است که اوراق تحقیقاتی مطلقاً امضاء و نام تحقیق‌کننده ندارد معلوم نیست که این اوراق از کجا آمده است. حتی قرار اخذ تامین فاقد امضاء است معلوم نیست چه کسی این قرار را صادر کرده چه مقامی این قرار را صادر کرده این بازداشت غیرقانونی است برمبنای این پرونده آن گزارش پلیس و این‌هم از اوراق تحقیقاتی که فاقد امضاء مسئول تحقیق است و اخذ قرارش و سایر شاهکارهای دیگر این پرونده است آن شیر بی‌یال و دم را فرستاده‌اند نزدیک سه ماه عمر 24 نفر از بهترین فرزندان این مملکت را تلف کرده‌اند و تحصیلاتشان را از بین برده‌اند یکی دیگر از شاهکارهای این پرونده گزارش قائم‌مقائم پزشکی قانونی است که شاهد داده‌اند چوبی بر سر پاسبان خورده بیهوش شده افتاده زمین و از عجایب این پرونده این است که چوب از پشت به سر پاسبان خورده بعد انگشت‌های کوچک دستش شکسته است متأسفانه در این پرونده لبه‌ی تیز شمشیر دادستان متوجه گلوی دانشجویان و آزادگان این مملکت است بدون هیچ دلیلی در پرونده آقای دادستان استان طبق ماده 130 مکرر تقاضای تشدید تامین کردند در حالی که به ماده قبل یعنی ماده 120 توجه نداشتند که تأمین بیاید با اهمیت جرم و شدت مجازات دلایل و اسباب اتهام و احتمال فرار متهم و همچنین سابقه متهم و چگونگی مزاج و سن و حیثیت او متناسب باشد تبصره هرگاه بازپرس تأمین نامتناسب اخذ نماید موجب محکومیت خواهد بود آقای دادستان استان به ‌این قسمت ماده قبل توجه نداشتند در پرونده‌ای که نه دلیل جرمی نه اعتراضی نه سندی نه شهودی وجود دارد و قرار وثیقه هم دارند منتهی آقای دادستان استان برای خوش‌خدمتی تقاضای تشدید می‌کنند ایشان چگونه حساب کرده‌اند من نمی‌دانم چقدر زندگی از دیدگاه ایشان ارزش دارد مگر این عمر چقدر ارزش دارد آقای دادستان شما به‌کجا می‌خواهی برسی، این‌همه خلاف قانون این‌همه نقض قانون، قانون را زیر پا گذاشتن ظلم کردن به مردم برای چیست آخر به‌کجا می‌خواهی برسی آیا لازم است برای این زندگی بی‌ارزش که از لحظه بعدی آن بی‌اطلاع هستیم حقوق ملّتی را از بین ببریم عامل از بین بردن حقوق ملّت بشویم حالا بیائید ببینیم این شعارهائی‌که در گزارش پلیس آمده چیست یکی از این شعارها که مضرّه قلمداد شده لااله الاّ الله است در یک کشور اسلامی لا اله الاّ الله را شعار مضرّه دانسته‌اند کسی که لا اله الاّ الله را مضرّه بداند مشرک است و طبق ضوابط مملکت صلاحیت احراز هیچ پستی را ندارد حتی پاسبان هم نمی‌تواند باشد درباره قضات هم سومین شرط مسلمان بودن است پس کسی که لااله الاّ الله را مضرّه تلقی کند مشرک است و مشرک هم صلاحیت قضاوت را ندارد برابر گزارش شهربانی در شعار دیگر آمده که ما خواهان بازگشت امام خمینی هستیم (سه مرتبه صلوات با صدای بسیار بلند) به‌نظر من باتوجه به مقام والای ایشان در کجای مقررات جزائی درخواست بازگشت کسی و درخواست آزادی کسی از زندان جرم است این‌همه مراجع بین‌المللی هستند که برای آزادی زندانیان تلاش می‌کنند اکنون درخواست بازگشت یکی از مراجع عالیقدر تشیع که مدت چند سال است برخلاف تمام موازین قانونی تبعید به خارج شده این را چطور می‌شود جرم تلقی کرد با کدام یکی از مواد قانونی جزائی این را منطبق می‌کند متهمین شرکت در تظاهرات را تکذیب می‌کنند و دلیلی هم علیه آن‌ها وجود ندارد ولی ‌ای کاش شرکت داشتند و از حق مسلّم خودشان که به موجب اصل 21 متمم قانون اساسی برای همه ملّت شناخته شده استفاده می‌کردند. مردم به موجب اصل 26 حق دارند در کار دولت نظارت کنند حق دارند اجتماع داشته باشند مردم حق دارند از دولت بازخواست کنند(با صدای بلند) حق دارند بگویند بابا دیگر بسه ما دیگر نمی‌خواهیم آبگوشت مونتاژ بخوریم مملکتی که یک میلیون و چهارصد و هشتاد هزار کیلومتر مربع وسعت خاک دارد همه مایحتاجش از خارج وارد بشود ما صنعت نداریم کشاورزی‌اش هم وابسته به امپریالیسم جهانی گردید دامداری را از بین بردیم مرغداری را از بین بردیم، ملّت حق دارد این‌ها را بپرسد حق دارد اعتراض بکند حق دارد اجتماع کند حق دارد بگوید به‌موجب آماری که خودتان می‌دهید ایران برای 34 روز غذا دارد فقط اگر اراده‌ی آمریکا بر این قرار گرفت که به ایران گندم ندهد چه خواهد شد این ملّت باید خودشان را بخورند این مملکتی که قبل از این اقدامات گندم صادر می‌کرد گوسفند صادر می‌شد گندم خاورمیانه از ایران صادر می‌شد من نمونه‌هائی‌که در فضای به اصطلاح باز سیاسی و نمایش سیاسی که امروز خود این‌ها می‌گویند برای شما بازگو می‌کند سوءاستفاده یک میلیارد تومان در مرکّبات این روزنامه‌های دولت است این مخالفین دولت نمی‌گویند این روزنامه اخیر است ملّت حق دارد اعتراض کند، کشاورزی را نابود کردید اجازه نمی‌دهید باغداران شمالی مرکباتش را مستقیم به بازار ببرد مجبورش کردید برای ‌این‌که نابود بشوند پرتقال را کیلوئی 2 ریال خریدند کیلوئی هفت تومان فروختند چه کار کردید آقای مدیرعامل برکنار شدند چه کردید برای این‌که پرتقال از اسرائیل از آفریقای جنوبی از اردن و مصر وارد شود ملّت حق دارد اعتراض کند مطلب دیگری در روزنامه کیهان 13 تیرماه برای حمل کالاهای وارداتی ایران یک میلیارد دلار به‌ شرکت‌های خارجی پرداخت کرد فقط برای حمل‌ونقل 20% کالاهای از طریق دریا وسیله شرکت کشتیرانی آریا حمل شده ‌است یک میلیارد دلار پول ملّت ستمدیده ایران فقط برای حمل کالاهای خارجی. این را مخالفین نمی‌گویند ملّت حق دارد اعتراض کند دیگه گوشت یخ زده گندیده ، برسر این‌ها هیاهو نیست آقای نماینده دادستان این‌ها جنجال نیست این حق مسلّم ملّت است زواره‌ای سپس ضمن این‌که مجدداً کلیه دلایل اتهام را بی‌پایه و اساس قلمداد نمود از قضات خواست عادلانه قضاوت نموده و سپس تقاضای برائت متهمین را نموده است تماشاچیان حاضر در سالن حدود 2 دقیقه برای نامبرده دست زدند در این لحظه که ساعت 1100 بامداد است مدت 10 دقیقه تنفس اعلام می‌شود در این تنفس زواره‌ای به نماینده دادستان می‌گوید قصد من ناراحت کردن شما نبوده و از حرف‌های من دلگیر نشوید و از نمایندگان دادستان عذرخواهی می‌کند تنفس به مدت 45 دقیقه به‌طول می‌انجامد سپس سیدمصطفی درچه‌زاده یکی از وکلا پشت تریبون قرار گرفته خطاب به تماشاچیان اظهار داشت نظم دادگاه را رعایت کنید زیرا در بین شما هستند افراد دیگر نمی‌خواهند این دادگاه به این‌صورت ادامه داشته باشد ولی شما کمک کنید که این نظم برقرار شود سپس اظهار داشت بی‌گناهی کم‌گناهی نیست در دامان عشق یوسف از دامان پاک خود به ‌زندان رفته است چند ماهی است فضای باز سیاسی2 ایران در سخنرانی‌ها و مطبوعات باز شده فقط در سخنرانی‌ها و مطبوعات و امیدوارم کسانی که چنین مطالبی به گوششان می‌خورد رنگ نشوند و گول فضای باز را نخورند درچه‌زاده سپس ضمن قرائت سه فقره از گزارشات شهربانی آن‌ها را بی‌اساس و بی‌دلیل تلقی و افزود حدود یک‌ماه است در اثر سیاست خارجی یا داخلی که به احتمال قوی فشارهای خارجی است سر و صدائی در مطبوعات ایران هست که فضای سیاسی باز می‌شود مطبوعات آزاد می‌شود انتخابات آزاد می‌شود و از این قبیل حرف‌ها که فقط حرف است من در اینجا یکی از آن حرف‌ها را که نمی‌خواهم گوینده آن‌ را نام ببرم برای شما می‌گویم تظاهرات سیاسی و اجتماعات آزاد می‌شود ولی حرف تمام این سردمداران یکی است.
در روزنامه پریروز نوشته بود در شهر یزد آزادی بیان و قلم آزاد خواهد شد. چند مسئله راجع به‌این نوشته‌ها اولاً آزادی دادنی نیست آزادی گرفتنی است هرکجا که گفتند آزادی به شما می‌دهیم بدانید دقیقاً به شما دروغ می‌گویند و شما را فریب می‌دهند ثانیاً آزادی بیان و مطبوعات در این مملکت وجود داشته است آزاد می‌شود یعنی چه ثالثاً با اینگونه جملات توهین به قانون اساسی و در نتیجه توهین به مذهب ما است چون در قانون اساسی و مذهب ما کراراً به‌ [این] مسئله اشاره شده آزاد می‌شود یعنی قانون اساسی [ناخوانا] است. از طرفی با این نوشته‌ها هدفشان محدود کردن قانون اساسی است. حال این متهمین به‌جرم تظاهرکردن و شعار دادن حدود سه ماه است در بازداشت غیرقانونی به‌سر می‌برند من در اینجا لازم به تذکر می‌دانم مردم ما می‌دانند که به خاطر اعتراض و به خاطر اجرای قانون سینه‌های آن‌ها در قم و جهرم و تبریز شکافته. من شرم دارم از این‌که به این افراد متهم بگویم چرا این متهمین را امروز به محاکمه کشیده‌اید این 24 نفر را دستگیر کرده‌اید و شکنجه داده‌اید و من هم با ایمان قلبی قبول می‌کنم که شکنجه دیده‌اند و حتی شب از آن‌ها بازجوئی می‌کنند دو نفر از متهمین به اسم احمد نصراللّهی و مهدی رضوانیان هیچ‌کدام عملی را اظهار نکرده‌اند در گزارش پلیس هم عملی به آن‌ها منتسب نیست پس چرا 90 روز است که در بازداشت هستند و بازپرس به آن‌ها توهین می‌کند اول قرار وثیقه صادر می‌کند و بعد از 18 روز قرار تشدید صادر می‌کنند مگر قرار نباید متناسب با جرم باشد یک شیشه از بانک صادرات شکسته 5 هزار تومان برآورد شده یک میلیون و پنجاه هزار تومان قرار برایش صادر کردند کجایش متناسب است مردم به‌دادسرا پناه می‌برند حال که از دادسرا ظلم می‌بینند به‌کجا پناه ببرند آقای رئیس دادگاه آقای مستشاران اگر عده‌ای جمع شدند و خواستار مراجعت مرجع عالیقدر شیعه حضرت آیت‌الله العظمی خمینی گردیدند (سه مرتبه صلوات با صدای بلند) آن‌ها خواستار حکم قانون گردیدند به‌حکم کدام محکمه ایشان تبعید شدند به جرم کدام اتهامی ایشان تبعید شد که 14 سال در تبعید است این‌ها خواستار بازگشت ایشان شده‌اند آیا اخلال نظم کرده‌اند کسانی که خواستار بازگشت ایشان شدند به ‌گلوله بستند کشتند و مضروب کردند این‌ها خواستار اجرای قانون هستند خواستار بازگشت نظم هستند خواستار توزیع عادلانه‌ی امکانات هستند این‌ها با ماده و لایحه‌ای دارند محاکمه می‌شوند که سال 1336 برای چاقوکش‌ها و باجگیرها وضع شده خودتان حکم کنید چه کسی امروز از مردم باج می‌گیرد آیا این‌ها هستند یا آن‌هائی که خودتان می‌دانید چه کسانی هستند من برای این 24 نفر حکم تبرئه نمی‌خواهم برای این‌که دلیلی در پرونده برای محکومیت این‌ها وجود ندارد این پرونده دلیل ندارد که من تقاضای تبرئه کنم. درچه‌زاده اینجا به سخنان خود خاتمه داده و جمعیت حاضر در دادگاه برای وی دست می‌زنند سپس محمدرضا روحانی یکی دیگر از وکلا پشت تریبون قرار گرفته و اظهار می‌دارد من دفاع را با یادآوری از همکارانی هستم که سال گذشته به‌دست نبردهای ارتجاع کشته شده‌اند فکر نکنید که من تاریخ مملکت را نمی‌دانم فکر نکنید که من شهدای بابل، تهران، قم، ساری را نمی‌شناسم، ما در لحضات بسیار حساس از تاریخ مملکت هستیم بسیار عاقلانه باید نظم قانونی را رعایت کنیم من اگر امروز در اینجا وحشت کنم فردا چگونه به مادر سیه‌پوش شهدای ساری نگاه کنم با قرائت جمله‌ای از نویسنده لاربن عضو کانون نویسندگان ایران از مبارزین قدیمی شهر بابل که شاید هم اکنون در بین شما نشسته باشد و نگران سرنوشت ملّت باشد مقدمه را به پایان می‌رسانم در شرایط تاریک و هولناک کنونی همت مردانه‌ی شما انسان‌های والا است که می‌تواند که جاده زندگی چراغ راه جوانان کشور باشد این نامه را آقای لاربن به مناسبت این محاکمه برای ما فرستاذه‌اند روحانی ادامه داد این‌ها را ببینید این‌ها روزنامه‌های کشور است و دولت هم ‌آن‌ها را تکذیب نکرده نوشته واردات مملکت از 19 میلیارد ریال در سال 2531 به 120 میلیارد ریال افزایش یافت روزنامه 23 خرداد کیهان. معینیان رئیس دفتر مخصوص گفت بیش از یک میلیارد ریال در خرید مرکبات عاید عوامل فساد شد و روزنامه 1مرداد کیهان از مجموع 66 هزار روستای ایران فقط 3700 روستا برق دارند روزنامه 17 تیر رستاخیز گوجه‌فرنگی در مزرعه کیلوئی 10 شاهی در بازار 30 ریال روزنامه کیهان 15 تیرماه امسال باید عده‌ای از دانش‌آموزان باید زیر چادر‌ها درس بخوانند مدیرکل آموزش و پرورش تهران روزنامه 5 مرداد کیهان. حدود 15 میلیون نفر در تهران در پایتخت مشکل اساسی آن‌ها نداشتن آب است کیهان 18 خرداد. ایران 12 میلیارد دلار ذخیره ارزی دارد اطلاعات 27 تیرماه، بانک‌های آمریکا 300 میلیون دلار به ایران وام می‌دهند کیهان 17 تیرماه، اقتصاد ایران انگلیس را از ورشکستگی نجات داد سوم مرداد کیهان، این مشکلات اجتماعی ما است حکومت به جای این‌که به ‌فکر باغداران باشد اقتصاد انگلیس را نجات می‌دهد 12 میلیارد دلار ذخیره ارزی دارد و دقیقاً نمی‌توانیم سئوال کنیم چرا 300 میلیون دلار وام می‌گیریم و بهره می‌دهیم آقایان ما حق حرف زدن نداریم ما کاری نمی‌خواهیم بکنیم این‌ها که اینجا نشسته‌اند کاری نمی‌توانند بکنند این‌ها که مسلسل ندارند تاج ندارند این‌ها محصّل هستند تا کی ظلم تا کی فشار آقایان آرزوی مردم این ‌است که شما در مقام قضات مقتدر باشید و ما آرزو داریم که متجاوزین را آن‌ها که میلیاردها دلار پول ما را هدر کردند غارت کردند پاسبان را گرسنه نگه ‌داشتند معلّم ما را بیچاره نگه ‌داشتند آرزوی ما این است که مسببین این بدبختی‌ها را روی این میزها بنشانید و محاکمه کنید و آقای دادستان شما برای این دانشجویان قرار بازداشت صادر می‌کنید درحالی که باید آن‌هایی که ما را به چنین روزهایی انداخته‌اند مورد محاکمه قرار بگیرند و پاسخ بدهند لازم به توضیح است پاسبان حافظ نظم است من دست پاسبان را می‌بوسم و شبها از مال من از جان من و از ناموس من محافظت می‌کند آن‌ها که پاسبان را که وقت کارش تمام شده و می‌خواهد استراحت کند به کار می‌کشند و آموزش غلط می‌دهند برای این‌که این برادران محروم مقابل ما بایستند و بر روی ما اسلحه بکشند آن‌ها مسئول هستند این پاسبان‌ها محروم‌ترین مردم مملکت ما هستند و آن‌هائی که مسئول هستند که این‌ها را ناآگاه نگه‌ داشتند. جلسه دادگاه در ساعت 1325 خاتمه یافته و رسیدگی به کار پرونده به ساعت 800 صبح روز 12 /5 /37 موکول شد.3
نظریه‌ شنبه: خبر صحت دارد.
نظریه یکشنبه: 1ـ نظریه شنبه مورد تائید است 2ـ گزارش مورد بحث پیاده شده از نوار سخنرانی سه نفر وکیل مذکور بوده که خلاصه آن به عرض رسیده است عین نوار موجود است تا در صورت لزوم تقدیم گردد.
3ـ اظهارات سه نفر وکیل مورد بحث انتقادی و شدیداً تحریک‌کننده بوده است و با این‌که بیشتر مطالب خارج از موضوع کیفرخواست و کار این محاکمه بوده لکن هیچ‌گونه اعتراضی وسیله رئیس دادگاه و دادستان صورت نگرفته و در تمام طول سخنرانی وکلای مزبور سکوت اختیار نموده بودند درحالی که می‌توانستند به‌علّت اظهار مطالب خارج از کیفرخواست و محاکمه اعتراض نمایند. 4ـ باتوجه به‌ اظهارات وکلای مورد بحث و امعان نظر به این‌که مطالب آن‌ها تحریک‌کننده بوده لذا در صورت ادامه احتمال بلوا و آشوب و اغتشاش در منطقه پیش‌بینی می‌گردد. دوستان
نظریه چهارشنبه: نظریه یکشنبه مورد تائید است ضمناً اشاره می‌دارد با آن‌که وکلای مذکور ظاهراً به‌منظور دفاع از 24 نفر متهمین به‌ساری آمده‌اند از موضع اظهارات آنان در دادگاه چنین استنباط می‌گردد که نامبردگان صرفاً به خاطر انتقاد از دستگاه و تحریک مردم و بهره‌برداری چنین وکالتی را تقبل نموده‌اند و اصلح است بعد از مراجعت وکلای مذکور بتوان اعمال و رفتار آنان مورد مراقبت قرار گیرد. رومی
به ‌آقای دادستان توجه داده شد که مطالب عنوان شده در دادگاه توسط وکلای مدافع باعث تحریک توجه مردم شد. [ناخوانا]
پورجوان 14 /5 /37 محتشم 14 /5 /37 بیگدلی 14 /5 /37

توضیحات سند:

1. عباس آقاجان نسب فرزند حیدرعلی در سال 1321 ش در بابل به دنیا آمد. در دوران تحصیلات ابتدائی همزمان به کار در ذغال‌فروشی در مغازه برادرش حسن مشغول بود. پس از اخذ مدرک ششم ابتدایی ترک تحصیل نمود و به کارهای کارگری مشغول بود تا اینکه در سال 1342 از خدمت سربازی معاف شد و پس از اخذ گواهینامه رانندگی، به رانندگی ‌پرداخت. در سال 46 و 47 اقدام به خرید و فروش خودرو نمود تا اینکه پس از مدتها اقدام به دائر نمودن بنگاه مسافربری اتوشهپر کرد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با دخالت نیروی مذهبی بنگاه وی تعطیل و خود رانندگان اقدام به دائر کردن بنگاه دیگری می‌نمایند. مشارالیه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی توسط دادسرای انقلاب بابل به اتهام همکاری با ساواک به چهار سال حبس و 60 ضربه شلاق محکوم گردید که پس از گذراندن هشت ماه زندان و تحمل 60 ضربه شلاق با عفو حضرت امام(ره) از زندان آزاد گردید. وی این ارتباط و همکاری با ساواک را به صراحت رد می‌کند و اظهار می‌کند با توجه به شغلی که داشته کلیه کارمندان ساواک بابل را به تهران و دیگر شهرستانها نقل و انتقال می‌داد که در این ارتباط تعدادی از کارمندان کرایه خود را به وی که به مبلغ 4 تا 5 هزار تومان بود نپرداخته‌اند. اسناد ساواک و اسناد بعد از انقلاب‌. پرونده‌ انفرادی
2. در سال 1355 رژیم پهلوی که در اوج اقتدار به سر می‌برد، با بحران مشروعیت روبه‌رو بود. جریان‌های مخالفت رژیم تحت کنترل بود و اقتصاد کشور نیز به برکت درآمدهای نفتی رشد سریعی را نشان می‌داد و اوضاع آرام و باثبات به نظر می‌رسید.
اما در بُعد خارجی، اقدامات شدید و سرکوبگرانه رژیم شاه اعتبار رژیم را خدشه‌دار کرده بود. این اقدامات و به قدرت رسیدن کارتر با شعار حمایت از حقوق بشر و دموکراسی، در آمریکا موجب شد مطبوعات و رسانه‌های غربی در سال 54 و 55 بارها رژیم شاه را به دلیل نقض حقوق بشر مورد انتقاد قرار دهند و بعدها بر انتقادات خود بیفزایند، در پی فشارهای خارجی، رژیم ایران برای کاستن از این فشار، فضای سیاسی را اندکی گشود و شاه یا برای فرار از اتهامات مربوط به حقوق بشر که اعتبار او را خدشه‌دار کرده بود و یا برای هماهنگی با سیاست‌های رئیس‌جمهور جدید آمریکا و یا برای تقویت ساختار سیاسی دولت خود کوشید تا به تدریج از سیاست سرکوب و خشونت بکاهد و به این ترتیب اجرای سیاست فضای باز سیاسی در اوج اقتدار رژیم پهلوی آغاز شد که البته گمان نمی‌رفت خدشه‌ای به این رژیم وارد کند.
در پی این سیاست از اواخر سال 1355 وضع زندان‌ها بهبود یافت و قانون دادرسی نیز اصلاح شد. از اوایل سال 56 مسئولان رژیم و مطبوعات به ستایش از آزادی پرداخته و شاه نیز تحقق یک «دموکراسی واقعی» را نوید داد. هویدا کنار رفت و جمشید آموزگار به منظور تحقق‌بخشی به دو هدف عمده‌ی سامان‌بخشی به اوضاع راکد اقتصادی، و ادامه‌ی سیاست فضای باز به نخست‌وزیری منصوب شد. آموزگار سیاست ریاضت اقتصادی را در پیش گرفت، اما در زمینه‌ی سیاسی همچنان تمام سیاست‌ها و تصمیمات به شخص شاه ختم می‌شد و هیچ ساز و کار قانونی برای مشارکت سیاسی یا بیان مسالمت‌آمیز مخالفت‌ها و خواسته‌های سیاسی ایجاد نشد.
از سوی دیگر طیّ سال‌های 1342 تا 1356 فاصله دولت و ملّت به قدری زیادشده بود، که تنها باور مردم از اصلاحات در حذف و جایگزینی رژیم معنا می‌یافت. با این همه رژیم شاه در این زمان هنوز باثبات و مستحکم به نظر می‌رسید، اما طوفان انقلاب در راه بود. انقلاب اسلامی ایران، مینا عربی، تهران: انتشارات استادی، چاپ دوم، 1386، ص 52.
3. این گزارش مربوط است به چهارمین جلسه محاکمه تعدادی از دستگیرشدگان شهر بابل، روزنامه‌ها از برپایی این جلسه از دادگاه خبری درج نکردند. روحانیون ساری به مناسبت برپایی این دادگاه اعلامیه‌ای به عنوان خیرمقدم به وکلای مدافع منتشر کردند که روز بعد به عنوان اعلامیه مضرّه در برخی از شهرهای مازندران یافت شد. شهربانی بهشهر نوشت: «به قرار اطلاع حاصله در تاریخ 12 /5 /2537 تعداد پنج برگ فتوکپی اعلامیه روحانیون ساری به عنوان خیرمقدم به وکلای مدافع متهمان تظاهرات بابل... در مسجد نصیرخان بهشهر به دست آمده است.» انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، جلد8،(تهران،مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات،1380،) ص 183

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، روزشمار استان مازندران (بابل)، جلد 1 صفحه 528





صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.