تاریخ سند: 11 خرداد 1356
سه نامه1 از اسفراین برای شخصی به نام صدوقی به آدرس بجنورد خیابان نادر روبروی نادر 1 پلاک 84 منزل صدوقی رسیده
متن سند:
از: ب /9 تاریخ: 11 /3 /2536[1356]
به: 312 ـ ﻫ 1 شماره: 2377/ب ﻫ
سه نامه1 از اسفراین برای شخصی به نام صدوقی به آدرس بجنورد خیابان نادر روبروی نادر 1 پلاک 84 منزل صدوقی رسیده که در جوف آنها مطالبی راجع به فعالیت عدهای به نفع خمینی در شهر اسفراین و سایر شهرها گنجانده شده و نویسنده که خود را علی برهانی معرفی میکند، از اعمال خلاف دسته اکبری قوچانی و تشکیل جلسات و پخش رسالههای خمینی و تعیین نام و نشان و مشخصات کسانی که به این گروه وابستگی دارند، صحبت میکند.
نظریه شنبه . عین نامهها تقدیم تا هرگونه مقرر گردد رفتار شود.
نظریه ب 9 . عین نامهها به شنبه برگردانده شد تا به منبع تحویل نماید. در مورد گروه اکبری قوچانی از ضداطلاعات ژاندارمری بجنورد اطلاعیههائی واصل که مرتباً اعلام گردیده بود این عده مشغول فعالیت میباشند و به واحد مزبور پاسخ داده شده این گروهها چه فعالیتی دارند، تاکنون پاسخ مثبتی ندادهاند. برای روشن شدن مطلب، دستور داده شد فوراً در اسفراین در اطراف افرادی که در اسفراین ساکن هستند، وسیله منابع تحقیقات کاملی بشود که تاکنون هیچگونه اطلاعی در این موارد نرسیده است. تقاضا دارد در مورد تقی اکبری قوچانی سرباز وظیفه لشکر خراسان (که گویا زندانی است) و علیاکبر جاغوری فرزند نور دانشجوی مقیم آلمان تحقیق و نتیجه و نظریه ابلاغ دارند و در مورد پاسبان رضا طالقانی هر اقدامی که میسر است معمول و ابلاغ دارند. دو نسخه از نامههای به دست آمده (فتوکپی)، جهت استحضار تقدیم، آدرس تعیین شده منزل حاجی فیضالله عضدی یکی از قاچاق فروشان بجنورد است که معروف است با ژاندارمری ارتباط دارد.
در مورد گروه تقی اکبری قوچانی اقدام گردیده است و در مورد سوابق تقی اکبری قوچانی مراتب به سازمان بجنورد اعلام گردیده است. بایگانی شود. فراهانی
توضیحات سند:
1. نامههای مورد اشاره از شخصی به نام علی برهانی خطاب به آقای رحیمزاده است که کپی آن بسیار ناخوانا میباشد. آنچه قابل خواندن است، به شرح زیر است:
الف . «آقای رحیمزاده ضمن عرض سلام و ارادت بندگی امید است حال مبارک خوب باشد. آنچه را که مینگارم عین اظهارات آقایان حسین خردمند و تیمور حسنپور و حمید احسانی میباشد که برای اینجانب علی برهانی نقل نمودهاند. نامبردگان اظهار میدارند از سال 2534 شاهنشاهی به وسیله توسلی با اکبری (قوچانی) آشنائی پیدا کردیم ... در یکی از روزهای تابستان سال 2534 شاهنشاهی آقای توسلی اظهار داشت بچهها باید همه به طور محرمانه آمادگی داشته باشند تا امروز به استقبال شخص بزرگی به نام آقای اکبری ... برویم ... با وسایل مختلف به میان تپههای قریه بزنج رفتیم ... آقای اکبری به اتفاق شش نفر آمدند ... اکبری ریش مصنوعی و عبا و عمامه الکی گذاشته بود. خلاصه تعداد 30 جلد از رساله خمینی آورده بودند و به ما دادند ... اکبری شروع به سخنرانی کرد و گفت رهبر اصلی ما آقای پسندیده برادر خمینی در تهران میباشد ... برهانی 4 /3 /2536» بخش ضمائم
ب . «بلی دوست عزیز آقای رحیمزاده دنباله ماجرا چنین شروع میشود. آقای احسانی که در دانشسرای تربیت معلمی نیشابور مشغول تحصیل است جمعه و پنجشنبهها را به اسفراین میآید ... عضو بسیار فعالی است و عرض شود در زمان تأسیس حزب رستاخیز ... تعداد سیصد قطعه عکس از خمینی به چاپ رسانده و همراه اعلامیههایی به انجمنهای حزبی کشور فرستاده بودند به این عنوان که ما این حزب را نمیخواهیم ... حتی خواسته بودند که به خود اعلیحضرت هم تقدیم نمایند ولی حاج آقای فصیحی امام جمعه اسفراین از این کار جلوگیری کرده بود و به تمام روحانیون گفته بودند که شما نباید به حزب رستاخیز رأی بدهید ... دوست شما برهانی 5 /3 /2536» بخش ضمائم
ج . دوست عزیزم جناب آقای رحیمزاده سلام... به عرض مبارک میرساند... در خیابان آقای حسین سحرخیز عرفانی کارمند دادگاه اسفراین با من روبرو شد... نامبرده کتابی از لابلای کتابهای خود از قفسه کتاب بیرون کشید و به سوی من دراز نمود و گفت این کتاب را بخوان و لذت ببر وقتی کتاب را ملاحظه کردم مشخصاتش به شرح ذیل بود نام کتاب حکومت اسلامی نویسنده خمینی 1391 ﻫ و 1970 م ...» بخش ضمائم
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان شمالی- 1 صفحه 426