تاریخ سند: 26 مهر 1357
موضوع: اظهارات سیدجواد رکنی
متن سند:
از: 17/ل تاریخ:26 /7 /1357
به: 17/ﻫ شماره: 1906 /17/ل
موضوع: اظهارات سیدجواد رکنی
پیرو: 19 /0 /5 – 26 /7 /57
4978/ﻫ 1 – 27 /7 /57
ساعت 15:30 رور 24 /7/ 57 طبق دعوت قبلی سیدجواد رکنی به مناسبت کشته شدگان میدان ژاله1 تهران حدود400 نفر از اهالی بندرلنگه در حسینیه غضنفری اجتماع نموده بودند. ابتدا سیدجواد رکنی قسمتهایی از قرآن را قرائت و اظهار داشت جلسه پر عظمتی که با همکاری کلیه مسلمانان بنا به دعوت رهبر عظیمالشأن حضرت آیت اله خمینی و چهار نفر از رهبران بزرگ اسلام2 به مناسبت کشته شدگان میدان ژاله تهران تشکیل گردید، افرادی که در راه میهن و دین مبین اسلام جان خود را فدا کرده و حضرات آیات نیز جهت بزرگداشت روح این افراد جلساتی در کلیه شهرها و قصبات و حتی دهات برگزار میگردد و ما نیز برای شادی روح آنها در اینجا جمع شده و از فداکاری آنها تجلیل میکنیم میگوئیم آنها نمردهاند و زندگان جاودانند و هیچگاه نامشان از صفحه تاریخ پاک نخواهد شد و ادامه میدهد نظر دیگر که از تشکیل این جلسه مورد نظر قاطبه مردم بوده سالگرد وفات آیت اله زاده مصطفی خمینی بوده که یک سال پیش به خاطر فعالیت در راه دین و آبیاری در این راه شهید گردید و به خاطر دلداری رهبر عالیقدر خود این جلسه را تشکیل دادهایم و من مسئلهای که میخواهم مطرح کنم این است، اتحاد و اتفاق خود را هیچگاه از دست ندهید این استعمار خارج و داخل هستند که بین ما تخم نفاق پراکنده و بین سنی و شیعه اختلاف میاندازند (در بین جمعیت حدود 100 نفر از اهل تسنن نیز حضور یافته بودند) و اگر چنانچه ما در جزئیات اختلاف داشته باشیم اصول ما یکی است یعنی خدای را میپرستیم و پیغمبر ما و قرآن است و یک کتاب آسمانی داریم این کتاب قوانین ما و راه و روش زندگی ما است ما دیگر با هم اختلافی نداریم و رهبر عظیمالشأن ما را به خاطر بیداریش سالها پیش به ترکیه و سپس به عراق تبعید کردند ولی این رهبر عالیقدر هیچگاه دست از فداکاری در راه دین برنداشت و به فعالیت سیاسی و اجتماعی خود ادامه داد و اضافه نمود دولت ایران و عراق با دسیسه بازی او را مجبور کردند به کویت برود و آنجا نیز ایشان را راه ندادند تا این که به فرانسه رفتند و فرمودند اگر از این فرودگاه به آن فرودگاه بروم از تبلیغ خود باز نخواهم ایستاد چون در قبال مردم مسئولم. یک تلگراف مرا خیلی ناراحت کرد، یاسرعرفات3 رهبر آزادی بخش فلسطین در تلگراف خود به آیت اله خمینی گفته است از توطئه و اخلالگریهائی که حکومت ایران و عراق شما را آزرده خاطر نموده افسوس میخورم و چارهای هم نداریم چون بیایمانها و استعمارگران کشور مرا پاره- پاره کردهاند والّا مقدم مبارکت را گرامی میداشتم و این افتخار بزرگ را به ملت فلسطین ارزانی میداشتید و من سعی خواهم کرد حقایقی را به گوش جهانیان برسانم . وی در پایان اظهاراتش گفت امروز نانواهای ما به خاطر همدردی با کلیه مردم مغازههای خود را تعطیل کرده بودند ولی این پاسبانهای بیایمان و بیدین به دستور فرماندههان جلاد خودشان آنها را به شهربانی برده و مورد اذیت قرار دادهاند، این بیشرفها این کثافتها شهربانی و ژاندارمری چرا به کارمندان و بانک ملی و مخابرات و دیگر ادارات دولتی که چندین روز اعتصاب کردند و کار مردم را مختل نمودند چیزی به آنها نگفتند، نانواها چه ربطی به شما دارد، شهرداری موظف به رسیدگی کار آنها است یا شما در هر صورت ما رفتار این بیشرفها و همچنین کلیه جلادها که دست خود را آلوده به خون پاک شهیدان راه امام نمودهاند محکوم میکنیم و همه با هم فریاد میزنیم بیشرفها از ما چه میخواهید، امیدوارم خداوند خودش آنها را به جزای خود برساند.
نظریه شنبه- نظری ندارد.
نظریه یکشنبه- سیدجواد رکنی مطالب فوق را اظهار نموده است. بهنام
نظریه 17/ل- نظریه یکشنبه تأیید میگردد.
نظریه سهشنبه – نظریه 17/ل مورد تأیید است سیدجواد رکنی مرتباً به تحریکات خود ادمه میدهد ضمناً روحانیون مناطق سنی نشین تلاش مینمایند به هر نحو اهل تسنن را همگام خود نمایند که چنانچه به طریق مقتضی از این برنامه آنان جلوگیری شود به صلاح خواهد بود. پیکان
نظریه چهارشنبه: نظریه سهشنبه مورد تأیید است. ثابت
نظریه 117/ﻫ: رکنی از روحانیون طرفدار خمینی میباشد. 1 /8
توضیحات سند:
1. یومالله 17 شهریور: به دنبال برگزاری نماز عید فطر به امامت شهید آیت الله دکتر محمد مفتح در تپههای قیطریه تهران، حدود سه میلیون نفر در خیابانها دست به راهپیمایی زدند و رهبری این تظاهرات را روحانیت تهران به عهده داشت و بسیار آرام برپا شد و مردم سربازان مستقر در مسیر راهپیمایی را غرق بوسه و گل کردند. عظمت این حرکت به حدی بود که «سولیوان» سفیر آمریکا در ایران نوشت: «راهپیمایی عید فطر، شاه را هم تکان داد. مجدداً روز پنجشنبه، 16 شهریور مردم تهران، علیرغم اطلاعیه دولت مبنی بر ممنوعیت هر نوع تظاهرات، به دعوت روحانیت مبارز تهران به خیابانها ریخته و به سمت قیطریه به میعادگاه روز فطر حرکت کردند. «سولیوان» مینویسد: «شاه که از سرعت سیر حوادث نگران بود، در آن روز فرماندهان نیروهای مسلح را نزد خود فراخواند و یک جلسه طولانی با آنها تشکیل داد. در پایان این جلسه تصمیم گرفته شد در تهران و چند شهر دیگر، حکومت نظامی اعلام شود و تاریخ اجرای مقررات، روز 17 شهریور تعیین گردد (مأموریت در ایران ص 114)، روز جمعه 17 شهریور که بیشتر مردم از اعلام حکومت نظامی بیاطلاع بودند، هزاران نفر در میدان ژاله اجتماع کردند تا تظاهرات دیگری را ترتیب دهند. آنها با مأمورانی مواجه شدند که میدان و خیابانهای اطراف را با سلاحهای خودکار در محاصره داشتند. ناگهان مأموران به سوی آنها آتش گشودند. مردم در حالی که شعار «مرگ برشاه» و «درود برخمینی» میدادند، در خون خویش غلتیدند، دولتیان تعداد کشته شدگان را 95 نفر و مجروحان را 250 نفر اعلام کردند. این در حالی است که هیچگاه تعداد شهیدان و مجروحان میدان شهدا در جمعه خونین مشخص نگردید.
ـ شرح احوال رجال، ج یک، ص 375 و 376.
2. اعلامیهها در صفحات قبل آمده است.
3. یاسر عرفات رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین در سال 1939م/ 1318 ﻫ ش متولد شد. به دنبال جنگ 1967 و شکستی که دامنگیر اعراب شد، «سازمان آزادیبخش فلسطین» بیش ازهر نهادی در جهان عرب ضرورت ادامۀ مبارزه علیه اسرائیل و تجدیدنظر در ساختار خود را احساس کرد. پس از یک باز سازی اساسی، «احمد شقیری» از رهبری آن کنار رفت و «یاسر عرفات» جانشین او شد. طی مدتی که عرفات رهبری این سازمان را بر عهده داشت، سازمان مزبور از یک گروه غیر فعّال به صورت نیروی رزمندهای در آمد که در سطح بینالمللی مطرح شد. به دنبال توطئه وسیع اسرائیل و فالانژهای لبنانی که منجر به قتل عام اردوگاههای «تل زعتر» و «صبرا» و «شتیلا» شد، امنیت فلسطینیان در داخل لبنان به مخاطره افتاد و در تابستان 1983 به علّت دو دستگی شدیدی که میان سازمانهای فلسطینی پدید آمده بود، یاسر عرفات در طرابلس ـ لبنان به محاصره افتاد ولی موفق به نجات خود و برجستگان سازمان آزادی بخش فلسطین شد و از آن تاریخ ستاد خویش را به تونس منتقل ساخت. بدین ترتیب ضربۀ شدیدی بر وحدت و یکپارچگی سازمان فلسطین و هدفهای مبارزه جویانه آن وارد آمد. گروهی از فلسطینیان به رهبری «ابوموسی» که مورد حمایت سوریه بودند، علناً رهبری «عرفات» و صلاحیت او را مورد چون و چرا قرار دادند، ولی در انتخابات بعدی «شورای فلسطین» در 1984 بار دیگر «عرفات» نفوذ خویش را نشان داد. با وجود این با کمال تأسف باید گفت که یکپارچگی «سازمان آزادیبخش فلسطین» دستخوش تفرقه و تشتت شد و عوارض و عواقب بد فرجام این واقعه در برداشتهای کشورهای مختلف از سازمانهای مزبور و آرمان فلسطین از هم اکنون آشکار است.
عدم صلاحیت و ناکارایی یاسر عرفات که با حمایت آمریکا، دولت خودگردان را تشکیل داده است، در حرکت عظیم و مردمی انتفاضه، به جهانیان به اثبات رسیده است. عرفات در 11 نوامبر 2004 (1382) به طرز مشکوکی در پاریس درگذشت. در نوامبر 2012 (آبان1391) به درخواست سهی عرفات همسر وی، تیمی از بازرسان بینالمللی برای بررسی دقیق علت مرگ وی جسدش را نبش قبر کردند که مشخص شد وی به قتل رسیده است.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک / استان هرمزگان - کتاب 4 صفحه 100