تاریخ سند: 22 مرداد 1357
موضوع: اظهارات على امینى
متن سند:
گزارش خبر
به: عرض مىرسد 13570522 تاریخ: 22 /5 /37
موضوع: اظهارات على امینى
نامبرده در یک ملاقات خصوصى نگرانى شدید خود را از اوضاع ابراز داشته و اظهار نمود که برقرارى حکومت نظامى در اصفهان گرچه ضرورى بوده است ولى زیانهاى بیشمار از نظر حیثیت بینالمللى و وضع اقتصادى ایران داشته و ضمناً در صورتى که این موضوع تسرى داشته باشد ناراحتکننده است، زیرا فرضاً اگر در ماه مبارک رمضان و بخصوص روزهاى 19 و 21 عدهاى تحت عنوان عزادارى اجتماع کنند چگونه مىشود به سربازان که آنها هم کم و بیش تعصبات مذهبى دارند دستور تیراندازى داد؟
آیا امکان ندارد که احتمالاً از دستورات فرمانده خود سرپیچى نمایند؟ ضمن انتقاد شدید از دولت گفت دولت مثل اینست که تعهد داشته باشد که مردم را مقابل شاهنشاه قرار دهد مثلاً در مورد برقرارى حکومت نظامى چه دلیلى داشت که اظهار نمایند که به امر شاهنشاه حکومت نظامى برقرار شده است.
به طور کلى این سیاست را قبول نداشته و معتقد بوده که دولت بایستى خودش مسؤولیت این قبیل کارها را به عهده بگیرد چرا که هر لحظه مىشود رئیس دولت را کنار گذارد، ولى به هیچ وجه صحیح نیست که وجود با ارزش شاهنشاه را در این قبیل مسائل دخالت دهیم.
در مورد جبهه ملى به آن دسته که با دکتر سنجابى مربوط هستند رویهم رفته اعتقاد بیشترى داشت و آنها را قابل اعتمادتر مىدانست از دکتر سحابى هم به نوعى تمجید مىنمود ولى معتقد بود که بازرگان زیاد پایبند عقاید مذهبى است و بنابراین اظهارات و اقداماتش منطقى به نظر نمىرسد با هر سه نفر مذاکراتى داشته است و مىگفت که پس از مذاکرات مفصلى که با آنها داشتم به آنها گفتم چه لزومى دارد که شما دائماً از جبهه ملى و تحت این نام اسم مىبرید شما که مىدانید که اعلیحضرت از این نام خاطره خوشى ندارند و از طرف دیگر مردم هم به همین ترتیب زیرا جوانان امروز اکثراً جبهه ملى نمىشناسند، شما که به نظر مىرسد سیاستمداران معقولى هستید آیا بهتر نیست که تحت نام دیگرى فعالیت خود را در جهت مملکت که مورد نظر شاهنشاه نیز مىباشد متمرکز کنید؟
نامبردگان اظهار داشتند که اعلیحضرت همواره به ما که مرحمتى نمودهاند چنانچه ایشان یک قدم به طرف ما بردارند ما به سمت ایشان مىدویم حتى دکتر سحابى اظهار داشت که این گرهاى است که فقط به دست شما (دکتر على امینى) گشوده خواهد شد.
به آقاى دکتر امینى اظهار نمودم که شایع است شما با افراد جبهه ملى و روحانیون ائتلاف کردهاید پاسخ داد به هیچ وجه این مطلب صحیح نیست من که نمىتوانم جلوى آنها را براى ملاقاتها بگیرم، ولى مطلب آنست که اینها چون وجود دارند بنابراین براى من لازم بود که ضمن صحبت با آنان یک ارزیابى به عمل آورم، زیرا اینها به هر صورت طرفدارانى دارند و عدم توجه به آنان منطقى نیست و آنطور که من دیدم صفوف جبهه ملى داراى تفرقه بسیار است در صف روحانیون هم شریعتمدارى را نسبتاً منطقىتر دیدم و تندرویهاى آنان نیز زیر سر خمینى و عوامل او مىباشد.
نامبرده اظهار داشت که وى به هیچ وجه داوطلب شغل نخستوزیرى نیست ولى از آنجایى خود را از ارادتمندان شاهنشاه مىداند خیلى میل دارد چنانچه شاهنشاه به وى مأموریت بدهند، با سران جبهه و روحانیون مذاکره کند و اضافه نموده از اینکه در این مذاکرات شکست بخورد و حتى حیثیت خود را هم از دست بدهد براى بقاء مملکت و اینکه بتواند خدمتى به شاهنشاه عرضه کند ابایى نخواهد داشت و باز هم تأکید کرد که براى انجام این منظور در صورتى مىتواند موفقتر باشد که رئیس دولت نباشد در خاتمه گفت به سران جبهه ملى گفتم که شاهنشاه سمبل مملکت هستند و با آگاهىهاى که در جهات مختلف داخلى و خارجى دارند به معظمله بایستى حق داد که گاهى هم عصبانى شده و حتى پرخاش نمایند کما اینکه به چاکر سالهاست کم محبت هستند ولى من به خودم اجازه ندادهام که حتى یک بار هم از طریق علاقهاى که به معظمله و مملکت دارم خارج شوم زیرا معتقدم که بقاى من و همگى و مملکت ایران به وجود شخص شاهنشاه پیوسته است و بس.
نظریه:
از مذاکرات با وى چنین به نظر مىرسد که قصد دارد عریضهاى در این زمینه به حضور شاهنشاه تقدیم نماید و با وجودى که چندین دفعه اظهار داشت که حاضر نیست چنانچه پیشنهادى به وى شود قبول مسؤولیت کند معذالک به نظر مىرسد که از نخستوزیر شدن خوشش مىآید. ح
منبع:
کتاب
علی امینی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 391