صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تاریخ سند: 10 دی 1343


متن سند:

در ساعت 5 /4 بعدازظهر روز 10 /10 /43 سرهنگ میرافضلی با سیدمصطفی خمینی در منزل مسکونی وی واقع در قم ملاقات نموده و امریه تیمسار ریاست ساواک به مشارالیه ابلاغ گردید.
1 نامبرده در پاسخ اظهار داشت که اینجانب آماده هستم به ترکیه مسافرت نمایم ولی چند نفر ازروحانیون قم منجمله آقایان گلپایگانی ـ نجفی ـ شریعتمداری نظر داده اند چنانچه شما به ترکیه بروید علماء و روحانیون خواهند گفت که تبعید شده است و ممکن است بعد از رفتن اینجانب اعلامیه ای هم مبنی بر تبعیدم صادر شود بهتر است نروید.
2 علیهذا برای تعیین تکلیف روزجاری یک نفر را از طرف خود به تهران اعزام که با آقای آشتیانی3 فرزند آیت الله آشتیانی4 تماس گرفته تا در مورد این مسافرت مجددا نظر آقای قدس نخعی وزیر دربار را که به امر اعلیحضرت همایونی5 اینجانب را مرخص و اجازه داده شده است در تهران به طور آزاد بمانم استفسار6 و یا شخص آقای آشتیانی7 یا آقای آیت اله خونساری8 وسیله یک نفر به روحانیون قم پیغام دهند که به آقایان شریعتمداری ـ گلپایگانی ـ توصیه شود که رفتن اینجانب برای مدت کوتاه (یک الی دو ماه)9 به ترکیه جهت دیدار پدرم مانعی ندارد آن وقت اینجانب بلافاصله آماده حرکت خواهم بود.
ساواک استان مرکزی ـ سرهنگ مولوی این تلفنگرام در ساعت 2000 ـ 10 /10 /43 وسیله جناب سرهنگ افضلی اطلاع داده شد.
10 افسر نگهبان روز 10 /10 /43 مخبر شاهی 10 /10 /43 در ساعت 2045 روز 10 /10 /43 مفاد تلفنگرام طبق دستور معاونت اداره کل سوم به دفتر ویژه اطلاعات جناب سرهنگ پرنیان فر اطلاع داده شد فرمودند یک نسخه قبلاً به دفتر رسیده است.
11

توضیحات سند:

1ـ سرهنگ میرافضلی رئیس بخش امور اجتماعی ساواک تهران پس از تماس تلفنی بی نتجه سرهنگ مولوی با شهید مصطفی خمینی، از تهران به قم اعزام می شود و مستقیما از جانب سرلشکر پاکروان دستور مسافرت به ترکیه را به ایشان ابلاغ می کند.
وی که در اسناد ساواک به نام افضلی نیز ذکر شده است، همان افسری است که به هنگام تبعید حضرت امام خمینی (ره) از تهران تا ترکیه همراه ایشان بود و مدتی هم در ترکیه مأمور مراقب امام بوده است.
(نهضت امام خمینی، جلد 2، ص 5 ـ 3) 2ـ «آقای حاج آقا مصطفی پس از ورود به قم و ملاقات با اساتید و فضلای حوزه علمیه و مشاوره و تبادل نظر با آنان در مورد مسافرت خویش به ترکیه به این نتیجه رسید که این مسافرت ایشان، طبق خواست رژیم است که می خواهد ایشان را با پای خود بی سر و صدا تبعید نماید و بدینوسیله زمینه را جهت از بین بردن آثار و علائم قائد بزرگ اسلام به تدریج آماده سازد، از این رو از این مسافرت به کلی انصراف حاصل نمود.
» (بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، جلد اول، ص 791) ضمنا شهید مصطفی خمینی از جریان اعزام نماینده روحانیون مرحوم سید فضل اللّه خوانساری به ترکیه و ملاقات با حضرت امام (ره) (29 آذر لغایت 5 دی ماه 43) و مکاتبه امام با مراجع و خانواده نیز مطلع شده و تا حد زیادی نگرانی های قبلی وی نسبت به شرایط و امنیت حضرت امام (ره) مرتفع گردیده بود.
(ر.ک: نهضت امام خمینی، جلد 2، ص 55 ـ 52 و هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، جلد 1، ص 208) اما آن چه که شهید مصطفی خمینی به مقام عالیرتبه ساواک اعزامی از تهران می گوید، به منظور توجیه تعلل خود مطابق مذاق مخاطب است.
وی برای اغفال ساواک دقیقا عکس اعتقاد واقعی خود، سفر به ترکیه را موجب زیر سؤال رفتن رژیم شاه قلمداد می کند.
ذکر اسامی مراجع سه گانه آن روز قم نیز بیشتر برای رد گم کردن بوده است.
هر چند که شهید مصطفی خمینی در این مورد با مرحوم آیت الله العظمی نجفی مرعشی مشاوره نموده بود ولی با ذکر نام شریعتمداری که در آن زمان مواضع مصالحه جویانه و خوشایند شاه اتخاذ می نمود، از مصادیق فریب دشمن بوده است.
3ـ مرحوم آیت الله میرزاباقر آشتیانی 4ـ مرحوم آیت الله میرزااحمد آشتیانی.
5 ـ تعبیر اعلیحضرت همایونی از طرف مأمور اعزامی ساواک انتخاب شده است.
لازم به ذکر است که حسین قدس نخعی وزیر دربار وقت به دعوت علمای طراز اول تهران در جلسه ای در منزل مرحوم آیت الله العظمی میرزااحمد آشتیانی به منظور رسیدگی به درخواست علما برای اعزام نماینده به ترکیه و ملاقات با حضرت امام (ره)، شرکت داشت.
[نهضت امام خمینی، جلد 2، ص 51] شهید مصطفی خمینی در پاسخ به نماینده ساواک، آزادی خود را معلول وساطت علمای تهران از جمله مرحوم آشتیانی و دستور وزیر دربار از طرف شاه، قلمداد می کند تا تعلل خود به بهانه کسب نظر از ایشان را توجیه نماید.
هدف اصلی شهید مصطفی خمینی آن بوده است که به هر شکل و با هر مستمسکی که امکان داشته باشد، از سفر طبق برنامه ریزی ساواک امتناع کند و طرح توطئه آن را خنثی سازد.
6ـ بدیهی است که «استفسار» از علمای تهران و وزیر دربار و شاه!، ولو در صورت امکان وقت زیادی را می طلبید و همین امر می توانست بهانه ای برای برهم زدن برنامه ریزی ساواک باشد که مقرر نموده بود که شهید مصطفی خمینی حداکثر تا سه روز دیگر (13 دی) می بایست ایران را به مقصد ترکیه ترک کند.
به عبارت دیگر، وی با طرح این موارد همچنین به روشنی در صدد وقت کشی و اتلاف زمان نیز بوده است.
7ـ آیت الله میرزااحمد آشتیانی.
8ـ آیت الله سیداحمد خوانساری.
9ـ شهید مصطفی خمینی برای اولین بار برای سفر خود، مدت زمان محدود را مطرح می کند تا تصور پذیرش اقامت دائمی داوطلبانه در خارج را نفی نماید و صریحا «تبعید خود خواسته» را رد می کند.
10ـ این تلفنگرام برخلاف سلسله مراتب اداری ساواک، توسط سرهنگ میرافضلی فرستاده ساواک تهران به قم، مستقیما به اداره کل سوم ساواک ارسال شده است.
ظاهرا به دلیل اهمیت ویژه این مأموریت وی با اختیار تام و در اختیار و در ارتباط مستقیم با ستاد ساواک اقدام کرده است.
11ـ اینکه همین تلفنگرام مستقیما توسط سرهنگ میرافضلی به دفتر ویژه اطلاعات که زیر نظر مستقیم شاه قرار داشت ارسال گردیده است، نشانگر آن است که بالاترین سطوح مقامات رژیم شاه مستقیما بر عملیات مربوط به تبعید شهید حاج آقا مصطفی خمینی نظارت داشته و جریان را هدایت می کرده اند و اهمیت فوق العاده موضوع موجب گردیده بود که سلسله مراتب اداری ساواک، حذف شده و احتمالاً به شکل ستادی مستقیما دفتر ویژه اطلاعات مرتبط با شاه و رئیس ساواک کشور اقدام نموده باشند.

منبع:

کتاب شهید آیت‌الله حاج سید مصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک صفحه 114


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.