تاریخ سند: 28 آبان 1343
موضوع : جلسه در منزل میرزا احمد آشتیانی
متن سند:
شماره : 18767 /20 الف
طبق اطلاع واصله روز پنجشنبه 21 /8 /43 در منزل آقای میرزا احمد
آشتیانی1 واقع در خیابان پاچنار بازارچه پاچنار در حضور آیت الله
خوانساری2 و آیت الله تنکابنی3 پدر فلسفی4 جلسه ای تشکیل گردید و آقای
قدس نخعی5 وزیر دربار هم در این جلسه دعوت داشتند و آقای آشتیانی از
وزیر دربار درخواست می نماید که یک نفر نماینده از طرف آنها از خمینی دیدن
نماید و در این مورد آقای پسندیده6 برادر خمینی انتخاب شده است.
س
بخش 321
28 /8
اصل در پرونده احمد آشتیانی بایگانی است.
این نسخه در پرونده مرتضی پسندیده بایگانی شود.
1 /9
صابری 1 /9
32 ـ پ ـ س
توضیحات سند:
1ـ مرحوم آیت الله حاج میرزا
احمد آشتیانی (1300 ـ 1395 ه
.
ق) فقیه، عالم، معلم اخلاق،
فیلسوف بزرگ معاصر، فرزند
مرحوم حاج میرزا حسن مجتهد
آشتیانی، عالم مجاهد عصر
ناصری، در سال 1300 هجری
قمری در تهران متولد شد.
دروس سطح فقه و اصول را در
محضر پدر و سپس محضر
اساتید بزرگی چون میرزا هاشم
رشتی، سید محمد یزدی، حکیم
کرمانشاهی، حکیم اشکوری،
کسب فیض کرد.
سپس در سال
1340 راهی نجف اشرف شد و
محضر مرحوم میرزا محمد
حسین نائینی و مرحوم آقا ضیاء
عراقی را درک کرد و خود به
تدریس فلسفه مشغول شد.
در
سال 1350 به ایران مراجعت
کرد و در تهران رحل اقامت
افکند و به تدریس و تدوین و
تألیف کتب فقهی، اخلاقی و
اجتماعی مشغول شد.
مرحوم آیت الله حاج میرزا
احمد، تا زمان حیات خود،
متصدی مدرسه علمیه مروی بود
که در آن روزگار بزرگترین حوزه
درسی علوم دینی تهران به شمار
می رفت.
از مرحوم میرزا احمد آشتیانی،
بیش از 88 رساله به جای مانده
از جمله: رساله قول ثابت،
طرائف الحکم، نامه رهبران،
چهارده رساله، مقالات احمدیه،
سرمایه سخن، اخلاق، رساله
ولایت.
یاران امام به روایت اسناد
ساواک، کتاب دهم، ص 92
2ـ آیت الله سید احمد
خوانساری، در سال 1275 ه.
ش
به دنیا آمد و تحصیلات خود را
در قم آغاز کرد و بعدها با
مسافرت به شهر نجف ادامه
علوم دینی را در این شهر پی
گرفت و از محضر عالمانی چون
آخوند خراسانی، علامه
طباطبایی یزدی و آقا ضیاءالدین
عراقی بهره برد.
ایشان در سال
1297 به ایران مراجعت کرد و
در شهر اراک ساکن شد.
همزمان
با تأسیس حوزه علمیه قم که با
تدبیر آیت الله العظمی حائری
یزدی صورت گرفت آیت الله
خوانساری با ایشان تشریک
مساعی کرد.
وی در سال 1319
به درخواست مردم تهران و
تقاضای آیت الله العظمی
بروجردی به تهران آمد و در این
شهر ساکن شد و به تربیت طلاب
علوم دینی پرداخت.
آیت الله
خوانساری در دی ماه سال
1363 ه .
ش دار فانی را وداع
گفت و با تشییع باشکوه در
تهران و قم در مسجد بالاسر
حضرت معصومه (س) به خاک
سپرده شد.
انقلاب اسلامی به روایت اسناد
ساواک، ج 1، ص 388
3ـ آیت الله حاج شیخ محمد رضا
تنکابنی در سال 1282 ه .
ق در
«دریا پشته» رامسر متولد شد.
ادبیات عرب را در رامسر فرا
گرفت و سپس برای ادامه تحصیل
به قزوین روانه شد و همراه
برادرش آقا شیخ محمد حسین
تنکابنی در مدرسه التفاتیه حجره
گرفتند و به تحصیل فقه و اصول
پرداختند.
پس از مدتی برای
ادامه تحصیل راهی نجف اشرف
شدند.
حاج محمدرضا تنکابنی
در نجف در محضر علمای
وارسته ای چون حاج میرزا
حبیب اللّه رشتی، حاج آقا رضا
همدانی، شیخ عبداللّه مازندرانی
و میرزا حسین حاج میرزا خلیل
تلمذ کرده و سپس از محضر پر
فیض آخوند خراسانی(ره) بهره
برد؛ و از او گواهی اجتهاد گرفت.
در سال 1319 ه .
ش به تهران
عزیمت کرده و در مدرسه
محمدیه اول بازار تهران، به
تدریس مشغول شد و چون جزو
اولین شاگردان آخوند خراسانی
بود که به تهران وارد شده بود و
حرفهای تازه ای برای گفتن
داشت، حوزه درس پر رونقی را
به راه انداخت.
او بزودی مرجع
فصل خصومات ارجاعی از سوی
عدلیه گردید.
در حوزه درس وی
بزرگانی چون آخوند ملاعلی
معصومی همدانی، شیخ محمد
علی لنکرانی، سید ابوالقاسم
ادیب و میرزا هاشم آملی رشد
یافتند.
در سال 1319 ازدواج
کرده و ثمره ازدواج وی 6 پسر و
یک دختر بود.
آقای تنکابنی با
بزرگانی چون شهید سیدحسن
مدرس و مرحوم آیت الله کاشانی
مرتبط بود و هیچ گونه ارتباط با
مقامات دولتی وقت نداشت و
زندگی را در کمال سادگی
می گذراند.
وی در غائله
«انجمنهای ایالتی و ولایتی»
وارد مبارزه با دولت شد.
به گفته
آقای فلسفی وی نسبت به
حضرت امام (ره) نظر بلندی
داشتند و ماجرای غم انگیز 15
خرداد او را بسیار متأثر نمود.
آیت الله تنکابنی در روز عید
غدیرخم در سال 1385 هجری
قمری (21 فروردین ماه 1354)
در سن 103 سالگی رحلت کرد و
پس از تشییع باشکوه به نجف
اشرف منتقل و در وادی السلام
نجف به خاک سپرده شد.
«یاران امام به روایت اسناد
ساواک، کتاب نهم، ص دوازده»
4ـ نابغه سخنوران حجت الاسلام
والمسلمین حاج شیخ محمد تقی
فلسفی فرزند علامه شیخ محمد
رضا تنکابنی در سال 1327 ه .
ق در تهران متولد شد؛ پس از
طی مقدمات و ادبیات و سطوح
و معقول و فلسفه در تهران و قم
روش نوینی را در منبر
پایه گذاری کرد و تحول عمیقی
را در فن سخنرانی بوجود آورد و
روایات پیامبر (ص) و ائمه (ع)
را با منطق علمی روز تشریح و
توضیح نمود و در زمان حضرت
آیت الله بروجردی دهه آخر صفر
را در منزل ایشان به سخنرانی
می پرداخت.
وی مورد توجه کلیه
مراجع تقلید گذشته و حال بوده و
آثار و تألیفاتی گرانقدر به رشته
تحریر درآورده از آن جمله
است: کتاب کودک در دو جلد،
کتاب جوان در دو جلد، آیت الله
الکرسی.
آقای فلسفی در طول
مبارزات مردم ایران با
سخنرانیهای خود به افشای چهره
نظام شاهنشاهی می پرداخت و از
یاران امام خمینی محسوب
می شد بعد از پیروزی انقلاب نیز
علیرغم کبر سن تا پایان عمر با
برکت خود به فعالیتهای
مختلف و منبرهای روشنگر
خویش ادامه داد و یک آن
نیاسود و بالاخره در روز جمعه
27 /9 /77 در سن 93 سالگی
دار فانی را وداع گفت و در روز
29 /9 /77 در حرم مطهر
حضرت عبدالعظیم (ع) حسنی در
شهر ری به خاک سپرده شد.
«یاران امام به روایت اسناد»
ساواک شهید سعیدی ص 233
5ـ حسین قدس نخعی دارای
تحصیلات قدیمی و
فارغ التحصیل از مدرسه علوم
سیاسی دارالفنون تهران بود.
در
سال 1304 اقدام به تأسیس
نشریه «ندای قدس» نمود و در
سال 1314 با دختر صدرالسلطنه
«اولین وزیر مختار ایران در
واشنگتن» ازدواج کرد.
وی به
لحاظ پشتوانه فامیلی همسرش و
آشنایی با زبانهای انگلیسی و
فرانسه به استخدام وزارت
خارجه درآمد.
و با عضویت در
جمعیت فراماسونری (لژ ستاره
سحر) و آشنایی با رجال به
اصطلاح سیاسی آن زمان راه
ترقی را در این وزارتخانه طی
نمود و به سفیر کبیری چندین
کشور من جمله: ژاپن، چین
تایپه، انگلیس، آمریکا و...
منصوب شد.
مدتی وزارت امور
خارجه را نیز بر عهده داشت .
نامبرده از عناصر مورد اعتماد
رژیم پهلوی بود و به وزارت
دربار شاهنشاهی نیز رسید.
او
چند سال در پست وزارت دربار
شاهنشاهی باقی ماند و جزو
محرمین درجه یک شاه بود قدس
نخعی طبع شاعری داشت و از
وی رباعیاتی باقی مانده است.
ساواک در سند بیوگرافی او
آورده است «فردی شاهدوست و
میهن پرست، مردم دار و محتاط
و با زیردستان رفتار خوبی دارد
و قوه خلاقیت و ابتکار وی
متوسط است سابقه سوء سیاسی
ندارد و طرفدار رژیم سلطنتی و
سیاست غرب (انگلیس) و با
فراماسونرها و عامیون مربوط
است در زمان افول دولت امینی
وی یکی از کاندیداهای مطرح
برای نخست وزیری بود.
قدس
نخعی ظاهرا ارتباط مناسبی با
روحانیت از خود نشان می داد .
به همین جهت از سوی شاه برای
ملاقات با آیت الله خوانساری
انتخاب می شود و در سال 1343
هنگامی که آیت الله خوانساری
نامه ای را جهت عفو زندانیان
سیاسی و به ویژه روحانیون به
شاه می نویسد، وی با ایشان در
منزلشان در قم دیدار می کند.
ولی نتیجه مثبتی عاید نمی شود و
آقای خوانساری هم بعدا اعلام
می کند که مذاکره فایده ای ندارد
و روش حضرت امام خمینی (ره)
بهتر است البته زمان مناسب
می خواهد.
بزم اهریمن، ج 1، ص 405
اسناد ساواک پرونده های انفرادی
6ـ تصمیم گیری در خصوص
ملاقات های آقای پسندیده با
امام:
به دنبال تبعید امام خمینی به
ترکیه، مقامات روحانی و علمای
طراز اول قم و تهران در مقام آن
برآمدند که پیش از هرکار از جا
و محل زندگی او اطلاعی به
دست بیاورند و وسایل آسایش
را تا آنجا که ممکن است برای او
فراهم سازند.
از این روی
گفتگوهایی به طور غیرمستقیم
بین علمای طراز اول قم و تهران
صورت گرفت و نظریاتی بین
آنان رد و بدل شد و در نتیجه در
روز پنج شنبه، 21 آبان ماه 43
(7 رجب 84) علمای طراز اول
تهران، آقایان مرحوم حاج میرزا
احمد آشتیانی، حاج سید احمد
خوانساری و مرحوم حاج شیخ
حسین [محمدرضا] تنکابنی، در
منزل مرحوم آشتیانی نشستی
تشکیل دادند.
وزیر دربار آقای قدس نخعی نیز
بنا به دعوت آقایان در این
نشست شرکت کرد.
علمای
نامبرده به وزیر دربار پیشنهاد
دادند که دولت موافقت کند تا
نماینده ای از سوی علمای تهران
به ترکیه رفته، محل زندگی امام
را از نزدیک ببیند و از نظر
آسایش اگر مشکلاتی دارد
برطرف سازد و برای انجام این
مأموریت، آقای پسندیده (برادر
امام) را پیشنهاد دادند.
وزیر
دربار اظهار داشت که پس از
گفتگو با مقامات به اصطلاح
بالاتر، نتیجه را به حضور آقایان
ابلاغ خواهد کرد ...
رژیم شاه با
این پیشنهاد علما بی درنگ
موافقت کرد.
منتهی در مورد
فردی که باید به عنوان نماینده
علما مأمور ملاقات با امام در
ترکیه شود، لازم می دید که دقت
و تحقیق بیشتری به عمل آورد و
آقای پسندیده را برای این کار
مناسب نمی دید!! زیرا که برادر
امام است و ممکن است امام به
وسیله او پیامی به ایران بفرستد
و پیامهائی از ایران دریافت کند.
از این رو از پذیرش او به عنوان
نماینده علمای تهران برای
ملاقات با امام سرباز زد.
بررسی و تحلیل از نهضت امام
خمینی، ج 2، سید حمید روحانی،
صص 51 ـ 50
منبع:
کتاب
آیتالله سید مرتضی پسندیده به روایت اسناد ساواک صفحه 24